Usage for hash tag: پارت48

ساعت تک رمان

  1. .zeynab.

    کامل شده رمان مستعمره | امـیر والا؏ کاربر انجمن تک رمان

    #پارت48 در مخفی اتاقم را باز می‌کنم و با کنار زدن پرده به دنبال رها می‌گردم. هر چه به مقابلم نگاه می‌کنم نیست! وسایل بهم ریخته اتاق و تخت نامرتبش می‌گوید که معاد بی‌شرف بی‌هیچ نبوده و تا جایی که وقت داشته او را ازار داده. متعجب می‌خواهم وارد اتاق شوم که پایم به تَنی برخورد می‌کند. ترس و تعجب...
  2. .zeynab.

    کامل شده رمان کوتاه سناريوی جایگزین | امـیر والا؏ کاربر انجمن تک رمان

    #پارت48 دنیل، با یک لبخند مصنوعی، موبایل مرد عجیب را به طرفش می‌گیرد: - خوش اومدید جناب صدرا، بنیامین و باقی دوستان در عمارت منتظر شما هستند. ادرس رو بلدید؟ دستی به گر*دن بر افراشته‌اش می‌کشد. دوباره صدای بم و گیرایش یک اتصال کوچک در سرم ایجاد می‌کند: - راستش رو بخواهید، خوشحال میشم دوستتون من...
  3. .zeynab.

    کامل شده رمان موقعیت صفر | زینب گرگین کاربر انجمن تک رمان

    #پارت48 " یاس" حال من را می گویی؟ عالی ام، عالی. دَهانم بیشتر از این گنجایش کش امدن را ندارد و کمرم یک لحظه دیگر خم بماند از بَدنم جدا خواهد شد. - لباسای من رو ببر طبقه ی بالا... کمر راست می کنم و با نگاهی که سعی دارم تعجبش زیاد ضایع نباشد به چمدان هایش نگاه می اندازم. مطمعن است فقط لباس هایش...
  4. .zeynab.

    کامل شده در حاکمیت شیطان |𝒁𝒆𝒚𝒏𝒂𝒃 کاربر انجمن تک رمان

    #ناشناس تتون توی دستام رو روبه روی چشمام گرفته بودم و اروم روی صندلی گهواره ایم تاب می خورد م.صدای مرغای دریای که با صدای امواج دریا ترکیب شده بود اوای دل انگیزی داشت، اما نه برای قلبی که سالهاست مرده ! -اقا . بر گشتم و خیره به پسر دستپاچه روبه روم نگاه کردم، بوی پهنش سرتاسر اتاق رو گرفته...
بالا