#پست8
#منهوک
برای تو مینویسم و از تو!
مثلِ هر روز و هر شب و هر لحظه...
فرقی ندارد تولد تو باشد یا من!
جشن و سروری در آن سر دنیا باشد و یا در ایران!
چه روز کارناوالِ ونیز باشد، چه صنعت ملی شدن نفت در ایران؛
من فقط از تو مینویسم! و البته که برای تو!
از تویی که نامت شده قسمِ راست من.
آمدم بنویسم...
#پست8
#تیامو
فرزین را میشناسد. نیازی به این نبود که کسی او را نشان دهد. پسربچهی تُپُل و شیطانِ کوچه که جز آزار و اذیت کردنِ دیگر بچهها، کار و بارِ دیگری نداشت.
با دیدنِ او در میانِ جمع کودکان، با اخم و حرص میغزد:
-فرزین غلط کرد!
سپس حنانهی گریان را در آغوشش سفت بالا میکشد و قدمی به سمت...