Usage for hash tag: انجمن

ساعت تک رمان

  1. .Melina.

    کامل شده ماه کوچک تو| ملینا نامور

    ...و براش چشم و ابر و اومدم. یهو سفینه بیشتر و بیشتر تکون خورد انگار از زمین فاصله گرفته بود ترسیده دستم و بردم بالا تا ازش بیایم بیرون؛ اما با دیدن فاصله بیش از حدمون با زمین نشستم سر جام. اون لحظه فقط فهمیدم که باید آقاجون رو صدا بکنم؛ بنابراین با داد گفتم: #ماه-کوچک-تو #ملینا-مدیا...
  2. .Melina.

    کامل شده ماه کوچک تو| ملینا نامور

    ...نمی‌دونم کی چشم‌هام سنگین شد و خوابم برد. *** با کلافگی از تخت بلند شدم و رفتم حیاط ، از پشت پله‌ها گذشتم و رفتم توی زیر زمین، مثل همیشه بابابزرگ یه چیزی اختراع کرده بود؛ اما این خیلی بزرگ بود. بزرگ‌تر از همشون. البته روش یه پارچه با رنگ صورتی کشیده بود. #ماه-کوچک-تو #مالینا-مدیا...
  3. Saba.N

    کامل شده دلنوشته ساعت عاشقی | @Saba.N (صبا نصیری) کاربر انجمن تک رمان

    #پست6 به‌سانِ دخترک گل‌فروشی که هفته‌ها، حتی یک شاخه هم نفروخته باشد؛ به‌سانِ مردی جوان که در راهِ رسیدن به معشوق، تایر پنچر کرده باشد؛ به‌سانِ پیرمردی که خود، خود را در آ*غ*و*ش کشیده و به خانه‌ی سالمندان بُرده باشد؛ دلگیرم و مقدار زیادی غمگین و شاید حتی، درمانده! به زندانی‌ای می‌مانم که قبل از...
  4. .ATLAS.

    نیمه‌حرفه‌ای رمان مَسخِ لَطیف | کوثر کاربر انجمن تک رمان

    ...مارتین با قلبی مملوء از امید و عشق به کام زشتی و ناپسندی کشیده می‌شود؟ حال او مانده است در معامله‌ای محال میان خودش و مردی نا آشنا شبیه به خودش، مردی دارای طینت نحسی از دیار ناخجستگی. http://dl.musiclove.ir/ahang/1399/04/04/Nahang.Abi.-.Obe.Re.Re.320.mp3 #مسخ_لطیف #کوثر_حمیدزاده...
بالا