...شود. سولینا لباسهایش را در کیفش میگذارد و به طرف آلب روانه میشود.
آلب در حال ر*ق*صیدن است، سولینا با چهرهای غمگین به آلب خیره میشود. با خود فکر میکند که دلش برای آلب تنگ خواهد شد اما ناچار بود که چند روزی را در بستر آلب نباشد، شاید به دیدنش بیاید.
#نبرد_کریستین_بایتگها
#زری
#انجمن_تک_رمان
#پست6
بهسانِ دخترک گلفروشی که هفتهها، حتی یک شاخه هم نفروخته باشد؛
بهسانِ مردی جوان که در راهِ رسیدن به معشوق، تایر پنچر کرده باشد؛
بهسانِ پیرمردی که خود، خود را در آ*غ*و*ش کشیده و به خانهی سالمندان بُرده باشد؛
دلگیرم و مقدار زیادی غمگین و شاید حتی، درمانده!
به زندانیای میمانم که قبل از...
...مارتین با قلبی مملوء از امید و عشق به کام زشتی و ناپسندی کشیده میشود؟ حال او مانده است در معاملهای محال میان خودش و مردی نا آشنا شبیه به خودش، مردی دارای طینت نحسی از دیار ناخجستگی.
http://dl.musiclove.ir/ahang/1399/04/04/Nahang.Abi.-.Obe.Re.Re.320.mp3
#مسخ_لطیف
#کوثر_حمیدزاده...