گفتگوی کفن با مرده, طنز

  • نویسنده موضوع A_h
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 0
  • بازدیدها 466
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

A_h

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-22
نوشته‌ها
3,156
لایک‌ها
7,301
امتیازها
123
محل سکونت
میان یک عالمه رمان
کیف پول من
1,134
Points
9
مطالب خنده دار






آهای حاجی پاشو چه وقت خوابه


پاشو دیگه وقت حساب کتابه


هو، نگو این کیه که آزار داره


پاشو ببین کفن با هات کار داره!


چه هیکلی زدی به هم، آفرین


چش نخوری، قد و برم آفرین
بی‏خودی زور نزن دیگه تو مُردی


چن ساعتی می‏شه که جون سپردی
حالا دیگه وقت حساب کتابه


داد نزنی مُرده ی زیری خوابه


مُرده‏ی زیری آدمی خلافه
تیزی باهاش دَفنه تو غلافه
قاط بزنه تیزی رو وَر می‏داره


می‏زنه و بابا تو در میاره
یادت میاد چه روزگاری داشتی


چه اسکناسا که روهم می‏ذاشتی؟
هی اسکناس می‏ذاشتی رو اسکناس
اونم با پول رشوه و اختلاس
می‏گفتی یک وعده غذا کافیه



مطالب خنده دار





صرف غذا باعث علافیه!


می‏گفتی یک آدم با کیاست


باید کُنه تو زندگی قناعت


لباس ده سال پیشت تنت بود


هم تن تو هم تن اون زنت بود


بعد شعار ضد صهونیستی


سر می‏دادی شعار ساده زیستی!


می‏گفتی آدمی که ساده زیسته


نمره زندگیش همیشه بیسته


لباس وصله‏دار تنت می‏کردی


هزار تا نفرین به زنت می‏کردی


می‏گفتی روسری برات خریدم


نمی‏دونی چه زحمتی کشیدم


فقط یادت باشه به هر بهونه


باید هف هش سالی سرت بمونه


عروسی و عزا سرت کن خانوم


خلاصه هر کجا سرت کن خانوم


زیاد نشورش یهو رنگش می‏ره


رنگ گل سرخ و قشنگش می‏ره


هَف هَش سالی با روسریت صفا کن


تو این هف هش سال حاجیتو دعا کن


الگوی مصرف که نداشتی حاجی


هر چی که داشتی جا گذاشتی حاجی


خیال نکن دنیا هنوز همونه


پشت سرت نفرین این و اونه


تو شیشه کردی خون هر فقیرو


چقد بیچوندی مردم اسیرو
خیال نمی‏کردی یه ذره هیچم
یروز منم دور تنت بپیچم!
مصرف کارای بدت زیاد بود
خیلی کارات قابل انتقاد بود
یادت میاد همسایه‏تون نون نداشت





مطالب خنده دار






حتی پول دوا و درمون نداشت؟
یادت میاد گفتی به من چه ول کن
این آدما رو زنده زنده گِل کن؟
ببین همون همسایه صبورت


خاک داره با بیل می ریزه تو گورت!


یکی نبود بهت بگه که بسه


خدا همیشه جای حق نشسته؟


یادت نبود فشار قبری هم هس


خورشید حقی پشت ابری هم هس؟


هیچکی بهت نگفت فلانی مُرده؟


نکیر و منکر به گوشت نخورده؟


نکیر و منکر دوتا بی‏گناهن


پیام دادن دارن میان، تو راهن!


اهل مزاح و رشوه خواری نیستن


اونجوری که تو دوس داری نیستن


تو مَرد نیستی تو شبیه مَردی


چرا که اصلاً کار خوب نکردی


کاری که اینجا دستتو بگیره


البته این حرفا واسه تو دیره!


اونقدِ حرص مال دنیا خوردی


تا آخرش سکته زدی و مُردی


کاش واسه پول دلت پُر از غم نبود



مصرف انسانیتت کم نبود


 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : A_h
بالا