متروکه معرفی و نقد رمان قدرمطلق| هانیه اقبالی کاربر انجمن تک رمان

[Hani?]

نام رمان: قدرمطلق
نویسنده:هانیه اقبالی کاربر انجمن تک رمان
ژانر: عاشقانه، طنز
خلاصه: رمان ، درباره دختریست که تمام زندگی اش، تنها با یک جمله عجین شده است.
<<هیس، دختر‌ها فریاد نمی‌زنند!>>
دختری که، عشقش عاشقانه اورا خواهر صدا می‌زند و او، هربار بیشتر می‌شکند.
باید کاری کند! باید به بقیه نشان دهد که دخترا، هیچوقت شکست نمی‌خورن!
باید کاری کند که اگر باخت، کسی دیگر هم نبرده باشد...

?درحال تایپ - رمان قدرمطلق|هانیه اقبالی کاربر انجمن تک رمان

رمان قدر مطلق نویسنده:هانیه اقبالی|کاربر انجمن تک رمان ژانر:عاشقانه، طنز ناظر: Nila خلاصه:رمان، درباره دختریست که تمام زندگی اش، تنها با یک جمله عجین شده است. دختری که، عشقش عاشقانه اورا خواهر صدا می‌زند و او، هربار بیشتر می‌شکند. باید کاری کند! باید به بقیه نشان دهد که دخترا، هیچوقت شکست...

forum.taakroman.ir

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[MAHTA☽︎]

| به نام نگارنده هستی |
نویسنده گرامی؛ شروع معرفی و نقد رمانتان را به شما تبریک می‌گویم.
قبل از هر چیزی تاپیک زیر را مطالعه نمایید:

اطلاعیه - قوانین درخواست نقد | انجمن تک رمان

نویسندگان عزیز توجه نمایید چنین پیام هایی اسپم محسوب می‌شوند:
_وااای چه رمان زیبایی
_کی تموم میشه پس؟
_اه از شخصیت علی بدم میاد!
و....
در صورت مشاهده از گزینه " گزارش"استفاده کنید.
در صورت مشاهده نقد تند و بی احترامی به مدیریت نقد مراجعه نمایید.
موفق باشید.
مدیریت تیم نقد​

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[ZiBa]

نام رمان: مناسب با محتوای داستان

جلد: طراحی انجام شده با موضوع داستان هم‌خوانی زیبایی دارد و از رنگ‌بندی مناسبی برخوردار است‌.

خلاصه: خلاصه در سطح خودش خوب بود و قابل درک برای نویسنده. تنها مشکل موجود استفاده‌ی نادرست از علائم نگارشی‌ است.

مقدمه: تبریک میگم. شما به خوبی از پس مقدمه‌ی خود بر اومدین.

شروع: بابت شروع داستان باید بگم که تکراریه؛ یعنی خیلی از داستان‌ها یه همچین شروعی رو می‌تونن داشته باشن. بهتره که عوض بشه و یه شروع خاص‌تری داشته باشه تا اینقدر ساده و کلیشه‌ای؛ اما بازم خوب نوشته شده.

سیرداستان: خب درباره این موضوع باید بگم که سیر داستان زیاد جالب و قابل توجه نبود. به این منظور که خیلی از این پله به اون پله پرش داشتین یعنی هنوز یه موضوعی رو که نه تموم شده و نه زیاد دربارش گفته شده وارد یه جریان دیگه و موضوع دیگه‌ای شدین حتی گاهی موضوع قبلی رو نادیده گرفتین و به کلی فراموشش کردین. یه مثال کوتاه: وقت‌هایی که فرشته پیش نسرین می‌اومد تا آرومش کنه در چند خط فقط توضیح دادین و بلافاصله همه چیز به یه روال دیگه برمی‌گرده و دیگه اسمی از فرشته برده نمی‌شه، یا مثلا زود بر می‌گشت خونه یا در جواب نسرین بیشتر سکوت می‌کرد، درصورتی که می‌تونستین جواب‌هایی رو برای فرشته در نظر بگیرین که نسرین یا اروم بشه یا منطقی به فکر فرو بره. یا مثال کلی داستان که نسرین عاشق پسر خالشه؛ اما به سرعت نور طرف ازدواج میکنه و نسرین هم برای خودش شریک انتخاب میکنه درصورتی باید بیشتر درباره‌اش توضیح داده می‌شد و بهتر بود که به نحو احسنت ر*اب*طه‌ی واقعی بین این دو تا تعریف میشد تا خواننده بهتر موضوع رو درک کنه و با واقعیت داستان روبه‌رو بشه.

دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها: به نسبت خوبه؛ اما مثلا حرف‌های بین نسرین و خانواده‌ش یا دوستان و حتی رادوین کم‌رنگه. به این منظور میگم که بیشتر کار‌های روزمرگیش رو بیان کردین نه حرف‌ها و تصمیمات و افکارش. بهتر بود به‌جای این‌که کار‌های تکراری مثل بیدار شد رفت دستشویی اومد بیرون صبحانه خورد و به دانشگاه رفت و بعد از سیر این‌ها می‌رسیم به یه دیالوگ و مونولوگی بین مثلا نسرین و رادوین یا هر شخص دیگه‌ای. مثلا شما می‌تونستین بنویسین، طبق روال بیدار شدم و بعد از خوردن صبحانه‌ی مفصلی راهی دانشگاه شدم و بعد وارد دیالوگ گفتن و حرف زدن بشین که از هرچیزی تو داستان مهم‌تره. نیازی نیست زیاده‌گویی درباره‌ی کار‌های روزمره بشه؛ چون این‌ها باعث کسل کردن رمان میشه و منی که یه خواننده‌ام و دارم رمانتون رو می‌خونم بعد از گذشت چند پارت دیگه انگیزه‌ای برام نمونه برای خوندن، یا مثلا می‌خوام هرچه سریع‌تر از اون قسمت کسل کننده رد بشم. توصیفات لازمه دوست عزیز؛ اما نه زیاده‌گویی. حرف زدن هم لازمه و چه بسا از کلمات درست و به‌جایی با توجه به ژانر استفاده بشه تا خواننده به غیر از سرگرم شدن، به اطلاعاتش هم افزوده بشه، هرچند که داستان ساده‌ای باشه.

علامت و اشتباهات نگارشی: بابت این موضوع بگم که درست و به‌جا از علائم نگارشی استفاده نشده. از (،) در داستان زیاد استفاده شده و گاهی اصلا لزوم نداشت که گذاشته بشه. مثلا وقتی سه جمله که به‌هم مربوط هستن رو پشت سر هم بنویسین، بین جمله‌ی اول و دوم (،) و بین جمله دوم و سوم و میگذازیم. مثال: من اومدم، در رو باز کردم و به داخل رفتم.
گلم بهتره یه مطالعه درباره جای درست (،) داشته باشین تا بهتر متوجه موضوع بشین.
نیم فاصله‌ها که اصلا رعایت نشده مثلا خوشحال غلطه و خوش‌حال درسته یا تمامی فعل‌های پایانی باید با نیم‌ فاصله نوشته بشه، مثلا می‌رویم درسته و میرویم اشتباه. یا شنیده شده‌اند درسته و شنیده شدند اشتباه.
در برخی موارد از نقطه در جای خود استفاده نشده و به‌جاش یا(،) و یا جای خالی قرار گرفته. از(؛) بسیار کم استفاده شده و در حد امکان انگار به کلی نبود، درصورتی که بعد از کلمات اما و اگر و ولی و ... باید از(؛) استفاده بشه.
دو نقطه بعد از کلمات گفت درست و به‌جا استفاده شده.
از علامت‌های سوال و تعجب هم گاهی درست بوده و گاهی فراموش شده. مثلا:
_وای! راست میگی؟ (این یه نمونه‌اس).
جابه‌جایی فعل و فاعل در رمان شما بیش‌ از اندازه به چشم میخوره و این کاملا غلطه. مثلا آمدم داخل اشتباه است و به داخل آمدم درسته. فعل همیشه باید اخر جمله بیاد. یا کشیدمش تو بغلم اشتباست و در آغوشم(یا بغلم)کشیدمش درسته.
دوست عزیزم درسته که رمان به دست یک ویراستار، ویرایش میشه؛ اما چه بسا بهتره که یک نویسنده برای موفقیت بیشترش، حتما متنی که نوشته رو به درستی بنویسه و هیچ نیازی به ویرایش به‌دست یک ویراستار نداشته باشه.

توصیفات مکان یا صح*نه: باید بگم که دوست خوبم، تو رمان، توصیفات خیلی کمرنگه. به این منظور که تنها از ابتدای داستان تا قسمتی که نوشته شده، خونه‌ی نسرین توصیف شد و بس، بقیه‌ی مکان‌های نام برده دیگه هیچ توضیحی نداشت که چجور جایی بودن. داستان باید طوری نوشته بشه که خواننده به نحو احسنت بتونه چیزی که تو ذهن نویسنده هست رو با کلماتی که ماهرانه نوشته شده، بتونه تصویر سازی ذهنی کنه و داستان رو بهتر درک کنه.
محیط دانشگاه، خونه‌ی رادوین، خونه‌ی خاله‌ی نسرین، تالار‌های عروسی و از این قبیل مکان‌ها باید توصیف بشه تا منه خواننده این موقعیت تصور کردن یه همچین مکانی رو با توجه به متن نوشته شده، داشته باشم.

توصیفات زمان: در این باره باید بگم که سیر رمان خیلی خوب پیش میرفت، از این جهت که کارا‌های شخصیت‌های داستان در زمان خودش انجام میشد و پشت سر هم بود؛ اما همین موضوع نقطه‌ی منفی هم داره که اون هم تکراری بودن این موضوع و کسل کننده شدن متن رمان است.
بهتر بود با ترفند‌های خاصی، کار‌ها رو در زمان‌های مختلفی پیش ببری جوری که ممکنه در دنیا واقعی اینطور نباشه؛ اما یه ایده‌ی خیلی خوب برای خواننده به وجود بیاد. حالا درمورد هر موضوعی که باشه هیچ فرقی نمی‌کنه.

توصیفات چهره و حالت‌: درباره‌ی توصیفات چهره باید بگم که دوست عزیزم، به کلی فراموش کردین که چهره‌ی افراد و شخصیت‌هاتون رو توصیف کنین تا خواننده با یه تصویر فرضی به ادامه‌ی داستان بپردازه. این توصیف باید در ابتدای داستان نوشته بشه تا خواننده در ادامه با همون تصویر ذهنی که برای خودش ساخته بتونه وقایعی که اتفاق می‌اوفته رو بهتر درک کنه.
مثلا منی که خواننده‌ام از ابتدای رمان تا قسمت تایپ شده که نزدیک پنجاه پست هست، اصلا متوجه نشدم که نسرین که شخصیت اصلی داستانه چجور قیافه‌ای داره یا پدرام و یا رادوین و هر شخص دیگه. این موضوع باید رعایت بشه تا رمان جذا‌ب‌تری به دست خواننده تحویل داده شه.

شخصیت پردازی: شخصیت‌های مناسبی برای داستان انتخاب شده و به قول معروف زیادی شلوغش نکردین و این موضوع مثبتیه، فقط باید به نحو احسنت از هر شخصیت نام‌ برده در جای و مکان خودش استفاده بشه.

ایده رمان: موضوع و محتوای داستان از ایده‌ی جالب و مناسبی سرچشمه گرفته و به‌نظر من ممکنه در زندگی عادی هم این موضوع اتفاق بیفته، فقط طرز بیانش باید خیلی خیلی متفاوت باشه که برای خواننده تکراری و کلیشه‌ای نباشه.

ژانرهای انتخابی: ژانر‌های انتخابی مناسبه و طبق ژانر‌ها روال داستان طی شده. خلاصه در سطح خودش خوب بود و قابل درک برای نویسنده. تنها مشکل موجود استفاده‌ی نادرست از علائم نگارشی‌ است.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Hani?]

چشم. خیلی ممنون از نقد عالیتون. بی نظیر بود

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[MAHTA☽︎]

خسسته نباشید ویژه خدمت منتقدعزیز و‌ نویسنده‌ی محترم.
نویسنده‌ی عزیز! برای ویرایش رمان شما 14روز زمان در نظر گرفته شد، اگر مشکلی پیش اومد، پی‌وی در خدمتم
موفق باشید?

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان