خوش آمدید!

با عضویت در انجمن تک رمان از مزایای(چاپ کتاب،منتشر کردن رمان و...به صورت رایگان، خدمات ویراستاری، نقد و...)بهرمند شوید. با ما بهترین‌ها را تجربه کنید.☆

همین حالا عضویتت رو قطعی کن!

√اسم های اصیل پسرانه ایرانی√

  • نویسنده موضوع Sosano.o
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 21
  • بازدیدها 645
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

Sosano.o

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-02-15
نوشته‌ها
2,877
کیف پول من
529
Points
0
اسم پسر اصیل ایرانی با معنی (ه)

هارپارک : نام وزیر استیاک آخرین پادشاه ماد
هامان : یکی از درباریان خشایار شاه
هامرز : به پا خیز، بلند بالا، نام سپهسالار خسروپرویز ساسانی
هامون : زمین هموار و بدون پستی و بلندی، نام دریاچه‌ای در سیستان
هامین : تابستان در اوستا
هاونی : طرف صبح، ایزد نگهبان بامداد
هَخامنش : دوست منش؛ نام سردودمان هخامنشیان
هُرمز : نام روز اول از هر ماه شمسی در ایران قدیم، نام ستاره مشتری، نام سومین پادشاه ساسانی
هرمزدیار : یار خدا
هُژبر : دلیر و نامجو، شیر
هَژیر : خوب و پسندیده، از پهلوانان دوره کیانی پسر گودرز
همایون : خجسته، مبارک، فرخنده، از شخصیتهای شاهنامه
همتا : مانند، شریک
همگون : همرنگ، همانند
هوبَر : دربردارنده نیکی، نام میرآخور داریوش پادشاه هخامنشی
هوتَخش : سازنده خو، پیشه ور
هوتن : نیرومند، خوش اندام، فرماندار ساحلی در روزگار داریوش
هوداد : نیک آفرید
هوراد : جوانمرد و با خدا، مرد نیک
هودین : دارای مرام و آیین نیک
هوشمند : دارای هوش و توانیی ذهنی و بسیار با هوش
هوشیار : دارای هوش، خردمند، عاقل
هوشنگ : به معنی کسی که منازل خوب فراهم سازد، پسر سیامک پسر کیومرس، دومین پادشاه پیشدادی
هوشیدر : از نام‌های پروردگار، نگهبان خرد و عقل انسان
هوفر : شأن و شکوه نیک، شان و شوکت خوب
هوم : نام گیاهی مقدس نزد ایرانیان باستان، ازشخصیتهای شاهنامه، نام مردی پرهیزکار از نژاد فریدون
هومان : دارای سرای نیک، صاحب جایگاه نیکو، از شخصیتهای شاهنامه
هومن : خوب‌منش، نیک اندیش
هونام : خوشنام، نیک نام
هویدا : روشن، آشکار، نمایان
هیراد : کسی که چهره‌ای خوشحال و شاد دارد
هیربد : شاگرد، آموزنده، از شخصیتهای شاهنامه
هیرسا : پارسا
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Sosano.o

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-02-15
نوشته‌ها
2,877
کیف پول من
529
Points
0
اسم پسر اصیل ایرانی با معنی (ی)

یادگار : اثر و نشان که کسی از خود باقی بگذارد
یارا : توانایی، جرأت، دلیری، مجال
یارتا : همتای یار، همچون یار
یاور : یاری دهنده، کمک کننده
یزدان : خداوند، ایزد، در مذاهب ثنوی، خدای خیر و نیکی
یزدان‌داد : داده خداوند، موبدی در سده نهم که در کرمان می‌زیسته
یزدان‌مهر : خداوند خورشید
یزدان‌یار : آن که خداوند یار و یاور اوست
یزدگرد : آفریده‌ی یزدان، ایزد آفریده، نام چندتن از شخصیتهای شاهنامه، نام پادشاه ساسانی
یزدیار : ایزدیار، آنکه خدا یار اوست، نام پدر بهمنیار از موبدان کرمان در زمان یزدگرد پادشاه ساسانی
یَسنا : پرستش، از بخش‌های اوستا (اسم پسر و دختر)
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا