• رمان عاشقانه و جنایی کاراکال به قلم حدیثه شهبازی کلیک کنید
  • خرید رمان عاشقانه، غمگین، معمایی دلداده به دلدار فریبا میم قاف کلیک کنید

اس ام اس های خنده دار

  • نویسنده موضوع ~**majhol**~
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 62
  • بازدیدها 2K
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

~**majhol**~

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-05-09
نوشته‌ها
436
لایک‌ها
1,096
امتیازها
63
کیف پول من
0
Points
0
وقتی چشم ب دیدن کسی عادت میکنه میشه چشموبست

وقتی گوش ب صدای کسی عادت میکنه میشه نشنید

ولی وقتی دل ب دل عادت کرد؟

اونجاست ک بایدبگی:

.

.

آخ دلم پی دلته

آخ کجامنزلته

دست دست
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

~**majhol**~

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-05-09
نوشته‌ها
436
لایک‌ها
1,096
امتیازها
63
کیف پول من
0
Points
0
خدا دو گوش داد یه ز*ب*ون کـه یکی بگی دوتا بشنوی

البته برای مواقع ضروری 2تا دست و 2تا پا هم داده

کـه اگه طرف خفه نشد انقد بزنی تا جونش در بیاد … والا !!!

بـه نعمت هـای خدا توجه داشته باشید دیگه!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

~**majhol**~

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-05-09
نوشته‌ها
436
لایک‌ها
1,096
امتیازها
63
کیف پول من
0
Points
0
یه سری رفتم شهر بازی

سوار یه وسیله شدم شروع کردم جیغ زدن,

مسئولش گفت داداش چرا جیغ می زنی؟

گفتم همه ی ی سوار وسایل شهر بازی میشن جیغ میزنن

گفت آره ولی بذار حرکت کنه بعد
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

~**majhol**~

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-05-09
نوشته‌ها
436
لایک‌ها
1,096
امتیازها
63
کیف پول من
0
Points
0
پسره تـو كليسا نشسته بوده، يهو مي‌بينه يه دختر خيلي خوشگل مياد تـو. ميدوه ميره پشتِ يه مجسمه قايم ميشه. دختره مياد ميشينه جلوي محراب و ميگه: اي خدا! تـو بـه مـن همه ی ی چي دادي ، پول دادي ، قيافه دادي ، خانواده خوب دادي… فقط ازت يه چيز ديگه ميخوام… اونم يه شوهر خوبه …يا حضرت مسيح‌! خودت كمكم كن! پسره از پشت مجسمه مياد بيرون ميگه: عيسي هل نده!‌ هل نده زشته ، خودم ميرم!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

~**majhol**~

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-05-09
نوشته‌ها
436
لایک‌ها
1,096
امتیازها
63
کیف پول من
0
Points
0
غضنفر ميره رستوران، گارسون ميخواد بزارتش سر كار ميگه: غذاي امروز «كوجی پورو تياپوفو ساخارينو گلاسه» با «ليمو» اسـت! غضنفر ميگه : «كوجی پورو تياپوفو ساخارينو گلاسه» با چي
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

~**majhol**~

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-05-09
نوشته‌ها
436
لایک‌ها
1,096
امتیازها
63
کیف پول من
0
Points
0
سپاس و ستايش دانشگاه آزاد را ، کـه ترکش موجب بي مدرکي اسـت و بـه کلاس اندرش مزيد در بـه دري ، هر ترمي کـه آغاز مي شود موجب پرداخت زر اسـت و چون بـه پايان رسد مايه ضرر ، پس در هر سال دو ترم موجود و بر هر ترمي شهريه اي واجب ….. از جيب و جان کـه بر آيد …… کز عهده خرجش بـه در آيد
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

~**majhol**~

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-05-09
نوشته‌ها
436
لایک‌ها
1,096
امتیازها
63
کیف پول من
0
Points
0
دکتر نظام وظيفه پسر لاغری را معاينه کرد و در برگه نوشت : معاف، بـه دليل ضعف جسماني

پسره با خوشحالي گفت : آخ جون فوری ميرم زن ميگيرم

دکتره نوشت : و همچنين ضعف عقلاني
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

~**majhol**~

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-05-09
نوشته‌ها
436
لایک‌ها
1,096
امتیازها
63
کیف پول من
0
Points
0
يك بابايي داشته از سر كار برميگشته خونه، يهو ميبينه يك جمع عظيمي دارن تشييع جنازه ميكنند،

منتها يجور عجيب غريبي: اول صف يك سري ملت دارن دو تا تابوت رو ميبرن، بعد يك يارو مرده با سگش راه ميره،

بعد ازون هم يك صف 500 متري ملت دارن دنبالشون ميرن. يارو كف ميكنه، ميره پيش جناب سگ دار، ميگه:

تسليت عرض ميكنم قربان، خيلي شرمندم… ميشه بگيد جريان چيه؟ يارو ميگه: والله تابوت جلوييه خانممه،

پشتيش هم مادر خانومم… هردوشون رو ديشب اين سگم پاره پاره كرده! مرده ناراحت ميشه،

همينجور شروع ميكنه پشت سر يارو راه رفتن، بعد از يك مدت برميگرده ميگه: ببخشيد مـن خيلي براتون متاسفم،

ميدونم الانم وقت پرسيدن اينجور سوالا نيست، ولي ممكنه مـن يك شب سگ شـما رو قرض بگيرم؟!

مرده يك نگاهي بهش ميكنه، اشاره ميکنه بـه 500 متر جمعيتي پشت سر، ميگه: برو ته صف!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

~**majhol**~

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-05-09
نوشته‌ها
436
لایک‌ها
1,096
امتیازها
63
کیف پول من
0
Points
0
سه خانم امریکایی انگلیسی و ایرانی تصمیم می گیرن لباس چرم مشکی بپوشند و عکس العمل شوهرانشان را ببینند

شوهر امریکایی :

وای عزیزم تـو زن رویاهای منی

شوهر انگلیسی :

خیلی خوشحالم از اینکه تورو دارم

شوهر ایرانی :

شام چی داریم لواشک ؟
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا