کامل شده نشید|Golnazکاربر تک رمان

[مهاجر.]

دلنوشته: نشید
نویسنده: گلناز کاربر انجمن تک رمان
ژانر: تراژدی، عاشقانه
ویراستار: *گیسو*
---------------------------------------------
مقدمه:
​

ل*ب‌ هایت را تکان نده!
سکوت کن و بشنو، بشنو آن آوازهای طنین انداز روحت را.
نرم، نرمک رام می‌شوی و؛ به سوی او پرواز می‌کنی.
مسحور کننده‌است! به خودت که می‌آیی، می‌بینی عاشق شده‌ای.
#Golnaz

​

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[مهاجر.]

تو و من، با هم تکمیل می‌شویم!
تو، زینت دنیایم هستی.
بشنو صدایم را، ای دنیا.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[مهاجر.]

بی تو، دنیا رنگ و لعابی ندارد.
تو، دل زخمیِ مرا ترمیم کردی. تو زندگی‌ام شدی و من دل باخته‌ی تو.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[مهاجر.]

می‌گویم:«‏ تو»‏
چه زیباست این "تو" گفتن‌ها!
نفس که می‌کشم یاد تو می‌افتم، قدم که برمی‌دارم فکرت مرا رها نمی‌کند.
این "تو" هستی که مرا مسخ خود کرده‌ای.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[مهاجر.]

چه دل خوش بودم به ماندنت اما؛ غافل بودم از این‌که من خیابان هستم و تو رهگذر.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[مهاجر.]

روزی، دلم می‌خواست من باشم و تو! اکنون هم می‌خواهم اما، مگر می‌شود؟
تو زیر خروارها خاک هستی و من تنها‌تر از هر موجودی!

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[مهاجر.]

دل من، باز هم زخمی شد. کسی هست که ترمیمش کند؟ نه! نیست.
فقط تو می‌توانستی اما؛ دنیا گاهی لجوج می‌شود. لج‌بازی می‌کند و، خواهرها را از هم جدا می‌کند.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[مهاجر.]

زهر خورده‌ام و پادزهر‌ش را، تو در دست داری.
حیف که نیستی تا پادزهر را بدهی! آخر پادزهر من، یک نگاه از سوی تو بود.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[مهاجر.]

محتاج شده‌ام! بعد از نبود تو، ذره‌ای محبت می‌خواهم اما نیست‌.
عاشق من بودم و معشوق تو.
لیلی و مجنون؛ بدون هم لیلی و مجنون نیستند، هستند؟

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[مهاجر.]

به آن روزی رسیده‌ام، که دانه‌های اشک هم می‌خواهند مرا دلداری دهند!

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان