همگانی ★شب هـــای محــــال★

ساعت تک رمان

پارسا تاجیک

مدیر بازنشسته تالار نویسندگان
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-03-26
نوشته‌ها
909
لایک‌ها
15,060
امتیازها
93
سن
31
کیف پول من
1,548
Points
0

پارسا تاجیک

مدیر بازنشسته تالار نویسندگان
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-03-26
نوشته‌ها
909
لایک‌ها
15,060
امتیازها
93
سن
31
کیف پول من
1,548
Points
0

Nemesis

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-05-15
نوشته‌ها
97
لایک‌ها
911
امتیازها
53
محل سکونت
از قبرستون
کیف پول من
-13
Points
0

"ASHOB"

کاربر اخراجی
کاربر اخراجی
تاریخ ثبت‌نام
2020-05-16
نوشته‌ها
2,920
لایک‌ها
24,556
امتیازها
88
محل سکونت
زیر آوار آسمان 🌪️
کیف پول من
7,839
Points
19
ش*ر*اب تلخ می‌خواهم که مردافکن بود زورش
که تا یک دم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش
مذاق حرص و آز ای دل بشو از تلخ و از شورش
بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
به لعب زهره چنگی و مریخ سلحشورش
کمند صید بهرامی بیفکن جام جم بردار
که من پیمودم این صحرا نه بهرام است و نه گورش
بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم
به شرط آن که ننمایی به کج طبعان دل کورش
نظر کردن به درویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش
کمان ابروی جانان نمی‌پیچد سر از حافظ
ولیکن خنده می‌آید بدین بازوی بی زورش
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : "ASHOB"

"ASHOB"

کاربر اخراجی
کاربر اخراجی
تاریخ ثبت‌نام
2020-05-16
نوشته‌ها
2,920
لایک‌ها
24,556
امتیازها
88
محل سکونت
زیر آوار آسمان 🌪️
کیف پول من
7,839
Points
19
قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود
ور نه هیچ از دل بی‌رحم تو تقصیر نبود
من دیوانه چو زلف تو رها می‌کردم
هیچ لایق‌ترم از حلقه زنجیر نبود
یا رب این آینه حسن چه جوهر دارد
که در او آه مرا قوت تأثیر نبود
سر ز حسرت به در میکده‌ها برکردم
چون شناسای تو در صومعه یک پیر نبود
نازنین‌تر ز قدت در چمن ناز نرست
خوش‌تر از نقش تو در عالم تصویر نبود
تا مگر همچو صبا باز به کوی تو رسم
حاصلم دوش به جز ناله شبگیر نبود
آن کشیدم ز تو ای آتش هجران که چو شمع
جز فنای خودم از دست تو تدبیر نبود
آیتی بود عذاب انده حافظ بی تو
که بر هیچ کسش حاجت تفسیر نبود
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : "ASHOB"

پارسا تاجیک

مدیر بازنشسته تالار نویسندگان
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-03-26
نوشته‌ها
909
لایک‌ها
15,060
امتیازها
93
سن
31
کیف پول من
1,548
Points
0
نرگس مردم فریبی داشت شبنم می فروخت
با همان چشمی که می زد زخم مرهم می فروخت

زندگی چون برده داری پیر در بازار عمر
داشت یوسف را به مشتی خاک عالم می فروخت

زندگی این تاجر طماع ناخن خشک پیر
مرگ را همچون ش*ر*اب ناب کم کم می فروخت

در تمام سالهای رفته بر ما روزگار
شادمانی می خرید از ما و ماتم می فروخت

من گلی پژمرده بودم در کنار غنچه ها
گلفروش ای کاش با آنها مرا هم می فروخت

فاضل نظری
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

پارسا تاجیک

مدیر بازنشسته تالار نویسندگان
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-03-26
نوشته‌ها
909
لایک‌ها
15,060
امتیازها
93
سن
31
کیف پول من
1,548
Points
0
از اول هر چه باشد تا آخر هم همان ميماند!
گاهى "تغيير" بى معنى ترين واژه ى دنياست
اكثرِ آدمهايى كه ميگويند عوض ميشوم نه تنها عوض نميشوند
بلكه همانى هم كه بودند را يادشان ميرود!
درست مثلِ لباسى كه فروشنده غالبمان كرده و
سالهاست قرار است در تنمان
"جا باز كند"،
اما هر روز بيشتر خفه مان ميكند!

علی قاضی نظام
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

پارسا تاجیک

مدیر بازنشسته تالار نویسندگان
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-03-26
نوشته‌ها
909
لایک‌ها
15,060
امتیازها
93
سن
31
کیف پول من
1,548
Points
0
تُنگِ آب اینقدر هم کوچک نمی‌آمد به چشم
فکرِ آزادی نمی‌کردند ماهی‌ها اگر

ما سبکبارانِ خاکِ بی‌نیازی را چه غم؟
سرگران گشتند با ما پادشاهی ها اگر

فاضل نظری
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Maryam Ɓαησσ

مدیریت کل سایت بازنشسته
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-25
نوشته‌ها
990
لایک‌ها
31,538
امتیازها
118
کیف پول من
-436
Points
0
بالا