حس گریبان‌گیر | فاطمه وفائی‌پور کاربر تک رمان

  • نویسنده موضوع مهاجر.
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 7
  • بازدیدها 279
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

مهاجر.

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-22
نوشته‌ها
5,677
لایک‌ها
27,888
امتیازها
128
محل سکونت
مادرید
کیف پول من
30,118
Points
217
نام دلنوشته: حس گریبان گیر
نام نویسنده: فاطمه وفائی‌پور
ژانر: تراژدی
مقدمه:
بنشین و تماشا کن غمی از دست رفته را.
بنشین و تماشا کن قطرات محکم اشکم را.
بنشین و تماشا کن چهره‌ی مغمومم را.
این، حس من است. حسی که گریبان گیر شده.
این حس ذره ذره کشته‌ است مرا.
#Sea_girl
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

مهاجر.

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-22
نوشته‌ها
5,677
لایک‌ها
27,888
امتیازها
128
محل سکونت
مادرید
کیف پول من
30,118
Points
217
فراموش کردم و باور نکردم.
فراموشم کردند و باور کردم.
غرق شدم در دریایی پر از غم؛ اما می‌دانی؟ حق نداشتم حرف بزنم.

حق نداشتم بگویم و باید سکوت می‌کردم. سکوتی پر از حرف.
سکوت‌هایم بغض دار بود، بغضی که اگر با طناب مقایسه‌اش می‌کردم می‌فهمیدم طناب روی گر*دن قرار می‌گرد و بغض درون گلو.

#Sea_girl
#Fatemeh_Vafaiepoor
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

مهاجر.

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-22
نوشته‌ها
5,677
لایک‌ها
27,888
امتیازها
128
محل سکونت
مادرید
کیف پول من
30,118
Points
217
من در راهی هستم؛ پر از پیچ و خم.
من می‌بینم و نمی‌گویم.
من حال عجیبی دارم. تا به حال، به مرز زندگی و مرگ رفتی؟ من رفته‌ام. من رفته‌ام و حسم حسی نا معلوم است.
بهت زده به دیوارها نگاه می‌کنم و نمی‌دانم چه بگویم. نقطه‌های نامعلوم نیز، خسته شده‌اند. خسته‌شده‌اند که من نگاهم را به آن‌ها بدوزم.

#Sea_girl
#Fatemeh_Vafaiepoor
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

مهاجر.

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-22
نوشته‌ها
5,677
لایک‌ها
27,888
امتیازها
128
محل سکونت
مادرید
کیف پول من
30,118
Points
217
این روزها، عجیب سکوت می‌خواهم.‌ سکوتی که برای همیشه باشد. سکوتی مطلق، امکانش هست؟!
خنده ‌‌‌‌‌‌‌‌دار ترین کار دنیا، غافلگیری‌هایش است. غافلگیری‌هایی که، هیچ دوستش ندارم. غافلگیری‌هایی که، مرا هم به خنده و هم به گریه وا می‌دارد.


@Sea_girl
@Fatemh_Vafaiepoor
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

مهاجر.

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-22
نوشته‌ها
5,677
لایک‌ها
27,888
امتیازها
128
محل سکونت
مادرید
کیف پول من
30,118
Points
217
گودال را دیده‌ای؟ من هم دیده‌ام و هم درونش رفته‌ام. گودال در برابر، غم‌های ما هیچ است. هیچ و هیچ. غم‌های ما، قلبمان را می‌فشارد. غم‌های ما، همانند خنجری آغشته به زهر است روزی زهر اثر می‌کند و ما از شدت غم، چشمانمان را می‌بندیم‌
#Sea_girl
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

مهاجر.

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-22
نوشته‌ها
5,677
لایک‌ها
27,888
امتیازها
128
محل سکونت
مادرید
کیف پول من
30,118
Points
217
شنیده‌ای که می‌گویند:«گذر زمان همه چیز را حل می‌کند»؟ من شنیده‌ام، بی‌معناست! اگر زمان حل‌ش می‌کرد ما این‌همه درد نداشتیم! باور نکن، درک نمی‌کنی! اما روزی به حرف من می‌رسی.
من، صبر کردم؛ اما بیشتر درد کشیدم! قلبم زخمی‌تر شد. درک نمی‌کنی، می‌کنی؟
#Sea_girl
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

مهاجر.

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-22
نوشته‌ها
5,677
لایک‌ها
27,888
امتیازها
128
محل سکونت
مادرید
کیف پول من
30,118
Points
217
از زندگی آموختم که اگر به راحتی عشقت را به دست آوردی، عاشق نبودی! یک مانع همیشه هست، کنارش بزن تا ثابت شود ت که تو ، عاشقی! می‌گویم تو باور کن؛ زیرا که من باور نکردم و حال و روزم این شد‌.
#Sea_girl
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

مهاجر.

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-22
نوشته‌ها
5,677
لایک‌ها
27,888
امتیازها
128
محل سکونت
مادرید
کیف پول من
30,118
Points
217
ته می‌کشد! کلمات را می‌گویم.‌ گاه آنقدر غمم زیاد می‌شود که کلمات پرواز می‌کنند. التماس می‌کنم برگردند؛ اما یادم نمی‌آید برای التماس کردن چه بگویم. گاه می‌خواهم درد و دل کنم؛ اما آدم‌های این روزگار جز سرکوفت زدن کاری را بلد نیستند.
# Colnaz
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا