• رمان عاشقانه و جنایی کاراکال به قلم حدیثه شهبازی کلیک کنید
  • خرید رمان عاشقانه، غمگین، معمایی دلداده به دلدار فریبا میم قاف کلیک کنید

VIP شکایت از مرد ثروتمند به اتهام تعرض

  • نویسنده موضوع Negin_Norouzi
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 0
  • بازدیدها 87
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

Negin_Norouzi

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-01-16
نوشته‌ها
2,601
لایک‌ها
8,773
امتیازها
74
محل سکونت
قلب مآدرم
کیف پول من
50
Points
0
دو زن جوان با مراجعه به دادگاه کیفری استان تهران در شکایت‌های جداگانه مدعی شدند از سوی دو مرد مورد تعرض قرار گرفته‌اند.

در نخستین پرونده که در شعبه 11 دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی شد زنی جوان از مدیر ساختمان محل زندگی‌اش شکایت کرد و گفت: مدتی قبل به یک مجتمع مسکونی نقل مکان کردم روز حادثه مدیر ساختمان زنگ در خانه ما را زد و به بهانه اینکه می‌خواهد ببیند سقف حمام چکه می‌کند یا نه وارد خانه شد و بعد از اینکه حمام را بازدید کرد خودش وارد سالن شد و شروع به صحبت و درددل کرد بعد هم ناگهان به من نزدیک شد و مرا مورد تعرض قرار داد.

اما مدیر ساختمان که احضار شده بود ضمن رد این اتهام گفت: این زن دروغ می‌گوید. من سال‌ها در آن ساختمان زندگی کرده‌ام و مدیر هستم این زن به من گفت که مطلقه است و به من پیشنهاد داد با او دوست شوم و اگر از همدیگر خوشمان آمد ازدواج کنیم. من گفتم دوست ندارم کار خلاف شرع و اخلاق بکنم حاضرم او را ص*ی*غه کنم و مدتی با هم ر*اب*طه داشته باشیم و اگر ر*اب*طه موفق بود با هم ازدواج دائم می‌کنیم و او هم قبول کرد. بعد ص*ی*غه محرمیت خواندیم. اما نمی‌دانم چرا او از من شکایت کرده است.با توجه به دفاعیات متهم و مدارکی که شاکی ارائه داد قضات شعبه 11 برای تصمیم‌گیری در خصوص این پرونده وارد شور شدند.

تعرض مرد ثروتمند به دختر فقیر

در دومین پرونده دختر جوانی به قضات شعبه 11 دادگاه کیفری گفت: برای پیدا کردن کار برای برادرم به خانه مردی ثروتمند رفتم. پدر و مادرم سال‌ها قبل فوت کردند و من و برادرم با هم زندگی می‌کردیم برادرم بیکار بود و ما اصلاً پول نداشتیم و خیلی فقیر بودیم تا اینکه یکی از آشنایان گفت مردی با نفوذ و ثروتمند را می‌شناسد که می‌تواند برای برادرم کار پیدا کند. من هم به دفترش رفتم و شرایطم را توضیح دادم او هم گفت درخواستی برایش بنویسم و شرایطم را بگویم تا بررسی کند و نتیجه را به من بگوید.

چند روز بعد از دفترش با من تماس گرفتند و نشانی محلی را دادند و گفتند به آنجا بروم وقتی رفتم مرد ثروتمند گفت قرار است برادرم در یک کارگاه کار کند. من هم خیلی خوشحال شدم اما ناگهان او به من تعرض کرد. سپس نوبت به مرد ثروتمند رسید او همه ادعاهای دختر جوان را رد کرد و گفت: من فردی بانفوذ و ثروتمند هستم این دختر به من گفت برای برادرش کار می‌خواهد من هم تلاش کردم کمکی بکنم. من فقط یکبار این دختر را دیدم که با دوستش آمده بود و من آنها را به شمال بردم چون گفتند می‌خواهند به شمال بروند و پول ندارند دیگر هم ارتباطی با او نداشتم اما وی دنبال سوء‌استفاده از من است.

قضات بعد از رسیدگی به این پرونده متهم را با وثیقه آزاد کردند تا تحقیقات ادامه یابد.

 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

بالا