آداب‌ و رسوم آداب و رسوم مردم یزد در رمضان

  • نویسنده موضوع مهاجر.
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 12
  • بازدیدها 373
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

مهاجر.

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-22
نوشته‌ها
5,677
لایک‌ها
27,888
امتیازها
128
محل سکونت
مادرید
کیف پول من
30,118
Points
217
انجمن رمان نویسی
روزه چند کُتو
بیدار شدن در وقت سحر، سحری خوردن و آمادگی برای روزه گرفتن علاوه بر ثواب و اجر معنوی به لحاظ تفاوتی که با 11 ماه دیگر سال دارد، نوعی تنوع و تفریح برای بزرگترها محسوب می شود؛ بچه ها و نابالغین هم بدلیل اینکه اول شب معمولا خانواده ها از سحر و سحری خوردن و بیدار شدن صحبت می کنند، شور و شوق فراوانی برای بیدار شدن از خود نشان می دهند و از والدین می خواهند که آنها را نیز فراموش نکرده و سحرگاهان بیدار کنند.
کودکان ضمن اینکه روزه های کوتاه تری می گرفتند، با بیدار شدن هنگام سحر با فرهنگ معنوی سحر و روزه و رمضان آشنا می شدند.
البته برای کاستن از فشار گرسنگی و تشنگی طول روز بر حسب توان فرزند نابالغ چند نوبت به آنها آب و غذا خورانده و دوباره روزه آنها را پیوند می زنند که به چنین روزه گرفتنی ˈروزه پیوندی یا دوکُتُوˈ گفته می شود.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

مهاجر.

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-22
نوشته‌ها
5,677
لایک‌ها
27,888
امتیازها
128
محل سکونت
مادرید
کیف پول من
30,118
Points
217
انجمن رمان نویسی
طبل و دهل نوازی
صدای خواندن خروس بهترین و رایج ترین وسیله برای بیدار کردن مردم در سحر بوده است زیرا مردم به تجربه دریافته بودند که خروس ها در طول شبانه روز در سه نوبت معین بانگ سر می دهند.
زندگی سنتی و غلبه فرهنگ دامداری و کشاورزی در بیشتر مناطق موجب می شد که عامه مردم در منازل خود تعدادی مرغ و خروس نگهداری کنند و حتی کسانی که در طول سال(غیر از ماه رمضان) به هر دلیل مرغ و خروس نداشتند، مخصوص این ماه خروسی خریداری و برای بیدار شدن هنگام سحر در نزدیکترین محل خواب خود از آنها نگهداری می کردند.
خروس خوان اول نیمه شب یعنی ساعت 24 را خبر می داد، خروس خوان دوم سحر و خروس خوان سوم وقت نماز صبح و دمیدن صبح صادق را بانگ می زد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

مهاجر.

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-22
نوشته‌ها
5,677
لایک‌ها
27,888
امتیازها
128
محل سکونت
مادرید
کیف پول من
30,118
Points
217
انجمن رمان نویسی
برخی از مردان که دعا خوان سحر و اذانگوی صبح بودند، از روی ستاره ها و قرار گرفتن آنها در آسمان به اوقات مورد نظر پی می بردند و با صدای خود همسایگان دیگر را بیدار می کردند و به این ترتیب همه شهر از آغاز سحر و پایان آن مطلع می شدند.

مرا خدا نکرده اند تا محتاج ستایشت باشم
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا