شاید خسته...
(زدی تو خال!)
-
چاپ کتاب های رمان، شعر و دلنوشته به مدت محدود کلیک کنید
چه برداشتی از پروفایل نفر قبلیت داری؟
- نویسنده موضوع A_h
- تاریخ شروع
- پاسخ‌ها 367
- بازدیدها 14K
- Tagged users هیچ
ساعت تک رمان
(زدی تو خال!)
چه همدردیم
نمیدونم شاید متنفرم از زندگی
خو همه درداتو منم داشتم گفتم شاید اینم باشه دیگه :)
شاد و غمگینچه همدردیم
نمیدونم شاید متنفرم از زندگی
خو همه درداتو منم داشتم گفتم شاید اینم باشه دیگه :)
گریه هاش مال شبا ست
(نه از زندگی متنفر نیستم اما دردام کم نیست...)
خب من دیگه همه فکرام ته کشیده دیگه چیزی نمیدونم
شاید همه ی احساساتش رو پنهان میکنه تو قلبش... اگه کسی رو دوست داشته باشه بهش نمیگه...
(من که دیگه دارم خودمو میگم بلکه هم درد باشیم)
این یکی فقط جمله اولش درست بود جمله دومم تا اون نگه هیچ چی نمیگم
نمیدونم حس میکنم مهربونی
منم منظورم همین بود که صبر یکنی اون اعتراف کنه اول
(فدات?)
حتی اگه به ظاهر باشه خیلی شیطونی
(میخوای بیای تو باکس بچتیم؟)
فکر نکنم اصن شیطون باشم شاید باشم ولی کم
شاید نمیدونم
عاشق خوانندهه که عکسش‌اواتارشه
موضوعات مشابه
رمان های درحال تایپ
-
-
-
درحال تایپ رمان تتریس (ایزدان)|مازیار نبی عبدالیوسفی کاربر انجمن تک رمان- آخرین: مازیار نبی عبدالیوسفی
