Lunika✧
مدیریت کل سایت+مدیر تالار رمان+مدیر تالار کپی
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
حفاظت انجمن
نویسنده حرفهای
نویسنده انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
فرزندان خون و استخوان(جلد اول مجموعه اوریشا) - تومی ادی امی
مادرم را کشتند و جادویمان را گرفتند. خواستند دفنمان کنند. اکنون برمی خیزیم.» اوریشا، زمانی قلمرو پادشاهی جادوها بود و جادوگرانی همچون مادر زیلی می توانستند مردگان را زنده کنند و نیروهایی همچون آتش و جزر و مد را در کنترل بگیرند. اما در شبی، جادو آن ها را ترک کرد و جادوگران توسط پادشاهی ستمگر، به شکل وحشیانه ای به قتل رسیدند . مواجهه ای اتفاقی با شاهدختِ فراری زیلی را راهی سفری پرمخاطره می کند؛ سفری که این فرصت را به او می دهد تا جادو را به سرزمین خود بازگرداند. اما انجام این کار، تاوانی ورای تمام تصورات زیلی خواهد داشت...
مادرم را کشتند و جادویمان را گرفتند. خواستند دفنمان کنند. اکنون برمی خیزیم.» اوریشا، زمانی قلمرو پادشاهی جادوها بود و جادوگرانی همچون مادر زیلی می توانستند مردگان را زنده کنند و نیروهایی همچون آتش و جزر و مد را در کنترل بگیرند. اما در شبی، جادو آن ها را ترک کرد و جادوگران توسط پادشاهی ستمگر، به شکل وحشیانه ای به قتل رسیدند . مواجهه ای اتفاقی با شاهدختِ فراری زیلی را راهی سفری پرمخاطره می کند؛ سفری که این فرصت را به او می دهد تا جادو را به سرزمین خود بازگرداند. اما انجام این کار، تاوانی ورای تمام تصورات زیلی خواهد داشت...