Lunika✧
مدیر ارشد + مدیر تالار کپیست
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار
نویسنده فعال
نویسنده انجمن
طراح انجمن
کپیست انجمن
تایپیست انجمن
کاربر افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
ادمین مسابقات
کتابخوان انجمن
- تاریخ ثبتنام
- 2023-07-07
- نوشتهها
- 3,868
- لایکها
- 14,056
- امتیازها
- 113
- محل سکونت
- "درون پورتال آتش"
- وب سایت
- forums.taakroman.ir
- کیف پول من
- 289,292
- Points
- 5,676
- سطح
-
- حرفهای
ماندم تا روایت کنم - اماکولی ایلی باگیزا
از همان لحظه اول که او را ملاقات کردم بدون هیچ شک و تردیدی متوجه شدم در حضور بانویی معنوی و منحصر به فرد قرار گرفته ام احساسی که پس از خواندن این کتاب به شما نیز آشکار خواهد شد چون هنگامی که اماکولی ایلی باگیزا از هر گونه احساس تنفر و کینه جویی دست کشید با وحدانیت الهی یکی شد. ا و نه تنها به همه ماموران شکنجه، عشق و گذشت بدون قید و شرط نثار کرد بلکه به آنان ترحم کرد. آری ا و با روح الهی خداوند یکی شد و تا امروز در این جایگاه مانده است. من افتخار می کنم که نقش کوچکی در جلب توجه دنیا به این داستان تکان دهنده و حیرت انگیز ایفا کردم. به این کتاب و به اماکولی باگیزا عشق می ورزم. اماکولی! متشکرم که وارد زندگی من شدی!
از همان لحظه اول که او را ملاقات کردم بدون هیچ شک و تردیدی متوجه شدم در حضور بانویی معنوی و منحصر به فرد قرار گرفته ام احساسی که پس از خواندن این کتاب به شما نیز آشکار خواهد شد چون هنگامی که اماکولی ایلی باگیزا از هر گونه احساس تنفر و کینه جویی دست کشید با وحدانیت الهی یکی شد. ا و نه تنها به همه ماموران شکنجه، عشق و گذشت بدون قید و شرط نثار کرد بلکه به آنان ترحم کرد. آری ا و با روح الهی خداوند یکی شد و تا امروز در این جایگاه مانده است. من افتخار می کنم که نقش کوچکی در جلب توجه دنیا به این داستان تکان دهنده و حیرت انگیز ایفا کردم. به این کتاب و به اماکولی باگیزا عشق می ورزم. اماکولی! متشکرم که وارد زندگی من شدی!