ساعت تک رمان

Aby

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تایپیست انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
منتقد آزمایشی
مترجم آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-30
نوشته‌ها
3,503
لایک‌ها
17,149
امتیازها
113
سن
18
محل سکونت
ستاک‌لنف
کیف پول من
42,710
Points
300
به نام آفریدگاری که آغاز کننده همه داستان‌هاست

نام اثر: رمان برگ‌های پاییزی | Autumn Leaves
نویسندگان: سامانتا باند، کارلا کاروسو، لورا گریوز، جورجینا پنی، کتی اسپانیا، سندی وایل
مترجم: آبی «زینب.م»
خلاصه:
در آخر کتاب اضافه می‌شود.


کد:
به نام آفریدگاری که آغاز کننده همه داستان‌هاست

نام اثر: رمان برگ‌های پاییزی | Autumn Leaves
نویسندگان: سامانتا باند، کارلا کاروسو، لورا گریوز، جورجینا پنی، کیتی اسپانیا، سندی وایل
مترجم: آبی «زینب.م»
خلاصه:
در آخر کتاب اضافه می‌شود.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

آخرین ویرایش:
امضا : Aby

ساچلی

مدیر تالار ترجمه + مدیر آزمایشی تالار ادبیات
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
مترجم انجمن
ادیتور انجمن
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
کپیست آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
2023-06-17
نوشته‌ها
217
لایک‌ها
524
امتیازها
63
کیف پول من
35,856
Points
328
%D8%AA%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D8%AF_%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87_v8ye.png


مترجم عزیز قبل از ارسال ترجمه‌ی خود به قوانین تالار ترجمه توجه کنید:

پس از گذشت 15 پست می‌بایست برای تعیین سطح ترجمه‌ی خود درخواست پیشوند دهید:

همچنین با گذشت 15 پست برای اثر خود در تاپیک زیر می‌توانید درخواست جلد دهید:

درصورت وجود هرگونه ابهام یا مشکل به نمایه مدیریت ترجمه مراجعه کنید.

مدیری تالار ترجمه تک رمان
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : ساچلی

Aby

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تایپیست انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
منتقد آزمایشی
مترجم آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-30
نوشته‌ها
3,503
لایک‌ها
17,149
امتیازها
113
سن
18
محل سکونت
ستاک‌لنف
کیف پول من
42,710
Points
300
سخن نویسنده:
این کتاب یک اثر داستانی است. نام‌ها، شخصیت‌ها، مکان‌ها و رویدادها، محصول تخیل نویسندگان است و هرگونه شباهت به رویدادها یا مکان‌ها یا افراد واقعی، زنده یا مرده، کاملاً تصادفی است.

فهرست:
1. ترک پرنسس کیت توسط سامانتا باند
2. ب*وسه های استالن اثر کارلا کاروسا
‏3. دویدن به سمت تو اثر لورا گریوز
4. ریباند توسط جورجینا پنی
5. فقط دوستان اثر کتی اسپانیا
6. سیل توسط سندی وایل
7. درباره‌ی سامانتا باند
8. درباره‌ی کارلا کاروسو
9. درباره‌ی لورا گریوز
10. درباره‌ی جورجینا پنی
11. درباره‌ی کتی اسپانیا
12. درباره‌ی سندی وایل
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Aby

Aby

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تایپیست انجمن
کاربر ویژه انجمن
کتابخوان انجمن
منتقد آزمایشی
مترجم آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-30
نوشته‌ها
3,503
لایک‌ها
17,149
امتیازها
113
سن
18
محل سکونت
ستاک‌لنف
کیف پول من
42,710
Points
300
1. ترک پرنسس کیت، توسط سامانتا باند

ـ یک ساعت است که درحال نو*شی*دنی.
ـ آره، مگه چیه؟
از کنار کیت رد می‌شوم و یک نو*شی*دنی دیگر از داخل یخچال برمی‌دارم.
ـ فکر نمی‌کنی به اندازه کافی خوردی؟
ـ نخیر.
ترک کلاه، کر کننده است¹ و من همچنان سرکشانه، در برابر عشق عزیزم ایستاده‌ام.
ـ مارک! مشکلت چیه؟
دست‌هایش را روی کمرش گذاشت، ل*ب‌هایش را یک خط کرد و روی هم فشرد.
منتظر می‌مانم تا نگاه تیزش کمی متزلزل شود، نگاهش از عصبانیت به عدم اطمینان تبدیل می‌شود، بین ابروهایش سوسو میزند. فقط آن وقت است که رویم را برمی‌گردانم و پشتم را به او می‌کنم.
ـ چرا تو به من نمیگی؟
درحالی که نو*شی*دنی را روی شانه‌ام تکان می‌دهم، بدون توجه به نگاه او، به سمت مبل می‌روم.
بدون توجه به سوزش گلویم، باقی نو*شی*دنی را به یک‌باره سر می‌کشم. این آخرین بطری از بسته شش‌تایی من است، دومین بسته در یک ساعت. من عصبی و ناراحتم. من امشب بیشتر از کل هفته‌ی گذشته عصبانی بودم و تقریباً به اندازه کافی بی‌حس شدم. باید نو*شی*دنی‌های بهتری می‌خریدم یا چیزهایی دارویی‌تر، مانند رازک²، آب و شکر استفاده می‌کردم. دفعه‌ی بعد بهتر عمل می‌کنم.
او هرکاری را که در آشپزخانه انجام می‌دهد را متوقف می‌کند، کنارم ظاهر می‌شود و معلق می‌ماند. از تمام اراده‌ام استفاده می‌کنم تا به او نگاه نکنم و به سمتش برنگردم. حالت رواقی چهره‌ام را حفظ می‌کنم، فقط بطری خالی تمام توجه من را دارد.
از جایم بلند می‌شوم و تلو تلو می‌خورم. پاهایم هنگام راه رفتن درد می‌کند. می‌بینید که مشکل این است، قلب من از قفسه س*ی*نه‌ام پایین آمده، لغزیده و تا لگنم پایین رفته و روی یک استخوان تیز از هم شکافته شده است. هر نیمه از آن کنار یکی از پاهایم افتاده. با هر قدمی که برمی‌دارم و از او دور می‌شوم، پا روی تکه‌های قلب شکسته‌ام میگذارم.
من او را در یک کافی‌شاپ ملاقات کردم، که در آن کت و شلوار پوشان و پسرهای زیبا با لباس فوتبالیستان، در جمعه شب دور هم جمع شده بودند. او با یکی از دوستانش آمده بود و به من گفت که نامش کیت است. مثل یک دوفوس³ پرسیدم:
ـ با پرنسس کیت نسبتی داری؟


¹. معنی همان ضرب‌المثل خودمان که می‌گوییم ترک عادت موجب مرض است را می‌دهد.
². یک نوع گیاه دارویی است که برای تهیه نو*شی*دنی یا خواص درمانی مانند بی‌اشتهایی و بی‌خوابی به کار می‌رود.
³. کلمه doofus به معنی احمق و معاشقه‌گر است، اما در این‌جا ممکن است به نام سیاست‌مدار جامائیکایی اشاره کند.

کد:
[INFO][/INFO]1. ترک پرنسس کیت، توسط سامانتا باند

ـ یک ساعت است که درحال نو*شی*دنی.
ـ آره، مگه چیه؟
از کنار کیت رد می‌شوم و یک نو*شی*دنی دیگر از داخل یخچال برمی‌دارم.
ـ فکر نمی‌کنی به اندازه کافی خوردی؟
ـ نخیر.
ترک کلاه، کر کننده است¹ و من همچنان سرکشانه، در برابر عشق عزیزم ایستاده‌ام.
ـ مارک! مشکلت چیه؟ 
دست‌هایش را روی کمرش گذاشت، ل*ب‌هایش را یک خط کرد و روی هم فشرد.
منتظر می‌مانم تا نگاه تیزش کمی متزلزل شود، نگاهش از عصبانیت به عدم اطمینان تبدیل می‌شود، بین ابروهایش سوسو میزند. فقط آن وقت است که رویم را برمی‌گردانم و پشتم را به او می‌کنم.
ـ چرا تو به من نمیگی؟
درحالی که نو*شی*دنی را روی شانه‌ام تکان می‌دهم، بدون توجه به نگاه او، به سمت مبل می‌روم.
بدون توجه به سوزش گلویم، باقی نو*شی*دنی را به یک‌باره سر می‌کشم. این آخرین بطری از بسته شش‌تایی من است، دومین بسته در یک ساعت. من عصبی و ناراحتم. من امشب بیشتر از کل هفته‌ی گذشته عصبانی بودم و تقریباً به اندازه کافی بی‌حس شدم. باید نو*شی*دنی‌های بهتری می‌خریدم یا چیزهایی دارویی‌تر، مانند رازک²، آب و شکر استفاده می‌کردم. دفعه‌ی بعد بهتر عمل می‌کنم.
او هرکاری را که در آشپزخانه انجام می‌دهد را متوقف می‌کند، کنارم ظاهر می‌شود و معلق می‌ماند. از تمام اراده‌ام استفاده می‌کنم تا به او نگاه نکنم و به سمتش برنگردم. حالت رواقی چهره‌ام را حفظ می‌کنم، فقط بطری خالی تمام توجه من را دارد.
از جایم بلند می‌شوم و تلو تلو می‌خورم. پاهایم هنگام راه رفتن درد می‌کند. می‌بینید که مشکل این است، قلب من از قفسه س*ی*نه‌ام پایین آمده، لغزیده و تا لگنم پایین رفته و روی یک استخوان تیز از هم شکافته شده است. هر نیمه از آن کنار یکی از پاهایم افتاده. با هر قدمی که برمی‌دارم و از او دور می‌شوم، پا روی تکه‌های قلب شکسته‌ام میگذارم. 
من او را در یک کافی‌شاپ ملاقات کردم، که در آن کت و شلوار پوشان و پسرهای زیبا با لباس فوتبالیستان، در جمعه شب دور هم جمع شده بودند. او با یکی از دوستانش آمده بود و به من گفت که نامش کیت است. مثل یک دوفوس³ پرسیدم:
ـ با پرنسس کیت نسبتی داری؟
[HR][/HR]
¹. معنی همان ضرب‌المثل خودمان که می‌گوییم ترک عادت موجب مرض است را می‌دهد.
². یک نوع گیاه دارویی است که برای تهیه نو*شی*دنی یا خواص درمانی مانند بی‌اشتهایی و بی‌خوابی به کار می‌رود. 
³. کلمه doofus به معنی احمق و معاشقه‌گر است، اما در این‌جا ممکن است به نام سیاست‌مدار جامائیکایی اشاره کند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : Aby
بالا