[INFO][/INFO]1. ترک پرنسس کیت، توسط سامانتا باند
ـ یک ساعت است که درحال نو*شی*دنی.
ـ آره، مگه چیه؟
از کنار کیت رد میشوم و یک نو*شی*دنی دیگر از داخل یخچال برمیدارم.
ـ فکر نمیکنی به اندازه کافی خوردی؟
ـ نخیر.
ترک کلاه، کر کننده است¹ و من همچنان سرکشانه، در برابر عشق عزیزم ایستادهام.
ـ مارک! مشکلت چیه؟
دستهایش را روی کمرش گذاشت، ل*بهایش را یک خط کرد و روی هم فشرد.
منتظر میمانم تا نگاه تیزش کمی متزلزل شود، نگاهش از عصبانیت به عدم اطمینان تبدیل میشود، بین ابروهایش سوسو میزند. فقط آن وقت است که رویم را برمیگردانم و پشتم را به او میکنم.
ـ چرا تو به من نمیگی؟
درحالی که نو*شی*دنی را روی شانهام تکان میدهم، بدون توجه به نگاه او، به سمت مبل میروم.
بدون توجه به سوزش گلویم، باقی نو*شی*دنی را به یکباره سر میکشم. این آخرین بطری از بسته ششتایی من است، دومین بسته در یک ساعت. من عصبی و ناراحتم. من امشب بیشتر از کل هفتهی گذشته عصبانی بودم و تقریباً به اندازه کافی بیحس شدم. باید نو*شی*دنیهای بهتری میخریدم یا چیزهایی داروییتر، مانند رازک²، آب و شکر استفاده میکردم. دفعهی بعد بهتر عمل میکنم.
او هرکاری را که در آشپزخانه انجام میدهد را متوقف میکند، کنارم ظاهر میشود و معلق میماند. از تمام ارادهام استفاده میکنم تا به او نگاه نکنم و به سمتش برنگردم. حالت رواقی چهرهام را حفظ میکنم، فقط بطری خالی تمام توجه من را دارد.
از جایم بلند میشوم و تلو تلو میخورم. پاهایم هنگام راه رفتن درد میکند. میبینید که مشکل این است، قلب من از قفسه س*ی*نهام پایین آمده، لغزیده و تا لگنم پایین رفته و روی یک استخوان تیز از هم شکافته شده است. هر نیمه از آن کنار یکی از پاهایم افتاده. با هر قدمی که برمیدارم و از او دور میشوم، پا روی تکههای قلب شکستهام میگذارم.
من او را در یک کافیشاپ ملاقات کردم، که در آن کت و شلوار پوشان و پسرهای زیبا با لباس فوتبالیستان، در جمعه شب دور هم جمع شده بودند. او با یکی از دوستانش آمده بود و به من گفت که نامش کیت است. مثل یک دوفوس³ پرسیدم:
ـ با پرنسس کیت نسبتی داری؟
[HR][/HR]
¹. معنی همان ضربالمثل خودمان که میگوییم ترک عادت موجب مرض است را میدهد.
². یک نوع گیاه دارویی است که برای تهیه نو*شی*دنی یا خواص درمانی مانند بیاشتهایی و بیخوابی به کار میرود.
³. کلمه doofus به معنی احمق و معاشقهگر است، اما در اینجا ممکن است به نام سیاستمدار جامائیکایی اشاره کند.