چرک نویس دوکا | اثر Lunika✧ کاربر انجمن تک رمان

[Reina✧]

همه چی یهویی فرو ریخت و من برای درست کردنش زیادی ناتوان بودم

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Reina✧]

کاش این‌جا بودی؛ این‌جا کنار من. و من یادم می‌رفت چقدر خسته و شکسته‌‌ام.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Reina✧]

‏به قول بِرَد ملتزر، رمان‌نویس آمریکایی:

همه مان افرادی معمولی هستیم.
خسته کننده ایم
شگفت انگیزیم
همه مان خجالتی هستیم
شجاعیم، قهرمانیم، بی پناهیم،
فقط به روزش بستگی دارد!

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Reina✧]

ناآرامم، مانند تلاطم امواج دریا در هوای طوفانی...

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Reina✧]

دیگه مثل قبل نمیتونم حس کنم.
مثل قبل اشکم در نمیاد.
مثل قبل اهمیت نمیدم.
مثل قبل عزیز نمیشن.
مثل قبل باارزش نیستن.
مثل قبل دست و پا نمیزنم.
مثل قبل تلاش نمیکنم.
مثل قبل محتاط نیستم.

و اینا منو برای آینده میترسونه....

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Reina✧]

ولی این دو سال اخیر
ده سال از عمر من کم کرد...

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Reina✧]

و اگر مرگ من فرا رسید
و ما همدیگر را ندیدیم
این را بدان که...

من تورا
بسیار
آرزوکردم.​

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Reina✧]

تا دیر نشده دستامو بگیر؛ شاید بعداً زیر خاک باشن(:

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Reina✧]

هیچ وقت قرار نیست آسون بشه
از یاد بره
دردش کم بشه
اما از یه جایی به بعد باهاش کنار میای
با نبودنش با نشنیدن صداش
با همه چی

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Reina✧]

آسمان تاریک و تاریک‌تر می‌شود
سیاهی و ک*بودی در رقابتند
اما ستاره ها هنوز
برای تو می‌درخشد

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان