رمان: شولای برفی
نویسنده: لیلا مرادی
ژانر: عاشقانه_درام
ناظر: Negin_SH
ویراستار: MINERVA
خلاصه رمان:
سرد شد، شبیه به جسم یخزده که وسط چلهی زمستان، هیچ آتشی گرمش نمیکرد. رفتن آن مرد مثل آخرین برگ پاییزی بود که از درخت جدا شد و او را ل*خت و عر*یان در میان باد و بورانِ فصل خزان تنها گذاشت. شولای برفی روایت دو زوج عاشقه که اتفاقی منجر به بر هم خوردن ر*اب*طهی گرم و شیرینشون میشه. قصه از اونجایی شروع شده که شیرزاد، در یک تصمیم ناگهانی خواهان جدایی از نامزدش نازگله.
مقدمه:
یه زمانی، خیلی سال پیش، وقتی آدمها ناراحت میشدند، یه چیزی از گوشهی چشمشون مثل یه قطره میچکید. احساس قشنگی بود ولی هیچکس اسمش رو نمیدونست. بعدها، همهی عاشقها جمع شدند و اسم این قطره رو گذاشتند اشک و اسم این احساس رو گریه.
نویسنده: لیلا مرادی
ژانر: عاشقانه_درام
ناظر: Negin_SH
ویراستار: MINERVA
خلاصه رمان:
سرد شد، شبیه به جسم یخزده که وسط چلهی زمستان، هیچ آتشی گرمش نمیکرد. رفتن آن مرد مثل آخرین برگ پاییزی بود که از درخت جدا شد و او را ل*خت و عر*یان در میان باد و بورانِ فصل خزان تنها گذاشت. شولای برفی روایت دو زوج عاشقه که اتفاقی منجر به بر هم خوردن ر*اب*طهی گرم و شیرینشون میشه. قصه از اونجایی شروع شده که شیرزاد، در یک تصمیم ناگهانی خواهان جدایی از نامزدش نازگله.
مقدمه:
یه زمانی، خیلی سال پیش، وقتی آدمها ناراحت میشدند، یه چیزی از گوشهی چشمشون مثل یه قطره میچکید. احساس قشنگی بود ولی هیچکس اسمش رو نمیدونست. بعدها، همهی عاشقها جمع شدند و اسم این قطره رو گذاشتند اشک و اسم این احساس رو گریه.
کد: