معرفی کتاب کتاب مردی که می‌خندد از ویکتور هوگو

ساعت تک رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,541
لایک‌ها
18,486
امتیازها
143
کیف پول من
94,558
Points
10,599
کتاب مردی که می‌خندد نوشته‌ی ویکتور هوگو رمانی زیبا و متأثرکننده است که داستان زندگی پسرکی ده‌ساله را روایت می‌کند که با سختی‌ها و مشقت‌هایی تمام‌نشدنی از کودکی همراه بوده است؛ پسری که یک زخم به شکل لبخند بر صورتش نقش بسته است. ماجرا از آنجا آغاز می‌گردد که او در یک طوفان و سرمای شدید با دختری نابینا مواجه می‌شود و او را با خود همراه می‌کند. به عقیده بسیاری مردی که می‌خندد مهم‌ترین اثر هوگو است.

درباره‌ی کتاب مردی که می‌خندد
داستان کتاب مردی که می‌خندد (The Man Who Laughs) مربوط به اواخر قرن هفدهم در انگلیس است. ماجرا از آنجایی آغاز شد که گوین‌پلین، کودک ده‌ساله‌ی کتاب، به یک گروه موسوم به «کمپرچیکوها» فروخته شد. شیوه‌ی کار این گروه از این قرار بود: آن‌ها کودکان را خریدوفروش می‌کردند و با ایجاد زخم و جراحت در ب*دن آن‌ها، کودکان را به سیرک‌ها و کارناوال‌ها نیز می‌فروختند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,541
لایک‌ها
18,486
امتیازها
143
کیف پول من
94,558
Points
10,599
پس از مدتی و پس از رخ دادن وقایعی، کمپرچیکوها در ساحل پرت‌لند گوین‌پلین را جا گذاشتند و فرار کردند؛ از آن‌ پس گوین‌پلین بی‌هدف در سرمای زمستان به راه خودش برای رسیدن به سرپناه ادامه داد. در میانه‌ی شب به جسد زنی برخورد کرد و طفلی را در آ*غ*و*ش زن یافت؛ دختربچه‌ای که به علت سرما نابینا شده بود. پس از این ماجرا، گوین‌پلین با دخترک به مسیر خود را ادامه داد. در ادامه‌ی راه او و دختر نابینا به یک فروشنده‌ی دوره‌گرد کارناوال، به نام اورسوس برخورد کردند. اورسوس با دیدن گوین‌پلین از شدت وحشت خشکش زد و نتوانست ترسش را قایم کند. چراکه کمپرچیکوها صورت او را به شکلی زخمی کرده بودند که گویی همیشه می‌خندد...

کتاب مردی که می‌خندد (L'Homme qui rit) نوشته‌ی ویکتور هوگو (Victor Hugo) در سال 1869 در فرانسه منتشر شد. هوگو کتاب را در مدت پانزده ماه نوشت، زمانی که در جزایر مانش زندگی می‌کرد و به دلیل محتوای سیاسی و جنجالی رمان‌های قبلی‌اش از زادگاه‌ خود، فرانسه تبعید شده بود. این رمان با ظرافت تمام خواننده را با خود همراه می‌کند؛ ممکن است در هنگام مطالعه، از ظلمی که بورژوازی بر طبقات پایین روا می‌دارند سراپا در خشم فرو بروید، یا در جایی از نیروی عشق به وجد بیایید و یا بخشی دیگر کاملاً شمارا تحت‌تأثیر قرار دهد و غمگین‌تان کند. تمام این عواطف و احساسات را هوگو به‌خوبی به ما منتقل و به شکلی هنرمندانه ما را از ابتدا تا انتهای سفر با گوین‌پلین و دیا همراه می‌کند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,541
لایک‌ها
18,486
امتیازها
143
کیف پول من
94,558
Points
10,599
کتاب مردی که می‌خندد بسیار بر دیگر نویسنده‌ها اثر گذاشت. شیوه‌ی بیان ظلم طبقاتی که هوگو بیان می‌کند تا حدی بی‌نظیر است، او هم اشراف و ظلم را نقد می‌کند و هم مردمان فرودست را که زیر بار این ظلم می‌روند. همین‌طور شخصیت گوین‌پلین در خلق بسیاری از شخصیت‌های مشهور دنیای ادبیات الهام‌بخش بوده است؛ برای مثال شخصیت جوکر در مجموعه داستان‌های مصور بتمن الهام گرفته از گوین‌پلین است. البته در ابتدا این رمان با استقبال مردم روبرو نشد. خود هوگو دلایل عدم موفقیت کتابش را در زمان انتشار و همین‌طور جاه‌طلبی‌اش می‌داند. هوگو در جایی می‌گوید: «می‌خواستم حماسه بنویسم و از رمان سوءاستفاده کردم؛ می‌خواستم خواننده را وادار کنم که در مورد هر خط فکر کند. ازاین‌رو نوعی خشم عمومی علیه من است.»

این کتاب با ترجمه و اقتباس شمع، توسط انتشارات ویکتور هوگو منتشر شده است.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,541
لایک‌ها
18,486
امتیازها
143
کیف پول من
94,558
Points
10,599
نکوداشت‌های کتاب مردی که می‌خندد
ما خواندن این کتاب را به همه پیشنهاد می‌کنیم. (گاردین)

مردی که می‌خندد کتابی است که باید به‌درستی خوانده شود. (الجرنون چارلز)

یک شاهکار عاشقانه و تأثیرگذار؛ استقبال کم از این اثر فقط دلایل سیاسی داشت. (فردریک لاک)

مردی که می‌خندد از هرچیزی که ویکتور هوگو نوشته بهتر است. یک نیروی فوق بشری در آن نوشته حکم‌فرماست؛ یک اثر تند و شکوهمند. (امیل زولا)
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,541
لایک‌ها
18,486
امتیازها
143
کیف پول من
94,558
Points
10,599
اقتباس‌های فرهنگی از کتاب مردی که می‌خندد
مردی که می‌خندد (فیلم 1909)، در فرانسه توسط شرکت فیلم‌سازی Pathé ساخته‌ شد که البته هیچ نسخه‌ای از این فیلم باقی نمانده است.

مردی که می‌خندد (1928)، فیلمی آمریکایی صامت‌ است به کارگردانی پل لنی و با بازی کنراد وید، مری فیلبین و اولگا باکلانوا. ظاهر کنراد وید به‌عنوان گوین‌پلین در این فیلم تأثیر زیادی بر خلق جوکر شخصیت شرور در سری داستان‌های مصور بتمن گذاشت.

مردی که می‌خندد (1966)، فیلمی ایتالیایی-فرانسوی به کارگردانی سرجیو کوربوچی است. این نسخه دارای عکاسی رنگی استادانه است، اما برای بخش‌های دیگر هزینه‌ای نشده است و تا حدی ضعیف جلوه می‌کند. در این نسخه، گوین‌پلین به آنجلو (با بازی ژان سورل) تغییر نام داد. تغییر چهره او به شکل یک خط بریده بر دهانش نشان داده می‌شود.

L'Homme qui rit، یک فیلم تلویزیونی به کارگردانی ژان کرچبرون است که در سال 1971 توزیع شده است. این اثر، اقتباسی از رمان در سه قسمت است، با بازی خاویر دپراز در نقش اورسوس، فیلیپ کلی در نقش بارکیلفدرو، فیلیپ بوکلت در نقش گوین‌پلین بزرگ‌سال.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,541
لایک‌ها
18,486
امتیازها
143
کیف پول من
94,558
Points
10,599
L'Homme qui rit، یک فیلم تلویزیونی به کارگردانی ژان کرچبرون است که در سال 1971 توزیع شده است. این اثر، اقتباسی از رمان در سه قسمت است، با بازی خاویر دپراز در نقش اورسوس، فیلیپ کلی در نقش بارکیلفدرو، فیلیپ بوکلت در نقش گوین‌پلین بزرگ‌سال.

مردی که می‌خندد (2012) فیلمی فرانسوی‌ست که در آن ژرار دوپاردیو در نقش اورسوس، کریستا تره در نقش دی و مارک آندره گروندن در نقش گوین‌پلین حضور دارند.

فیلم Das grinsende Gesicht، یک فیلم صامت اتریشی (آلمانی‌زبان) محصول 1921 به کارگردانی Julius Herzka است که بازیگر اصلی آن، فرانتس هوبلینگ در نقش گوین‌پلین است. این فیلمِ کم‌هزینه به رمان وفادار است، اما داستان را ساده‌تر و قدری خلاصه می‌کند.

Clair de Lune نمایشنامه‌ای صح*نه‌ای نوشته‌ی بلانش اولریکس است که در برادوی از آوریل تا ژوئن 1921 اجرا شد. جان بریمور نقش گوین‌پلین را بازی می‌کرد.

در سال 2005، The Stolen Chair Theater Company داستان را به‌عنوان یک اجرای صامت برای صح*نه بازسازی کرد. نقش گوین‌پلین را جان کمپبل بازی کرد. این اجرا در نیویورک انجام شد؛ و در سال 2013 توسط همان شرکت مجدداً به روی صح*نه رفت
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,541
لایک‌ها
18,486
امتیازها
143
کیف پول من
94,558
Points
10,599
در سال 2006، این رمان توسط الکساندر تیومنسف (آهنگساز) و تاتیانا زیریانوا (شاعر روسی)، با عنوان مردی که می‌خندد، به یک تئاتر موزیکال تبدیل شد. متن اجرا توسط تئاتر موزیکال صبح هفتم، در افتتاحیه ششم نوامبر 2006 اجرا شد.

در سال 2013، نسخه‌ی موزیکال دیگری در همپتون رودس به نمایش گذاشته شد. همچنین در سال 2016، یک اقتباس موزیکال با عنوان مردی که پوزخند دارد، در بریستول اولد ویک افتتاح شد و پس‌ از آن از دسامبر 2017 به استودیوی ترافالگار در وست‌اند لندن منتقل شد.

در سال 2018، یک اقتباس موزیکال نوشته‌ی فرانک وایلدهورن در کره جنوبی برای اولین بار با بازی پارک هیو شین، سوهو و پارک کانگ هیون به نمایش درآمد. این فیلم موزیکال برنده‌ی سه جایزه شد.

در دنیای داستان‌های مصور نیز، همان‌طور که اشاره شد از این کتاب اقتباس‌هایی صورت گرفته است. در ماه مه 1950، شرکت انتشاراتی گیلبرتن اقتباسی از کتاب مردی که می‌خندد را به‌عنوان بخشی از مجموعه معتبر کلاسیک مصور خود تولید کرد. در این اقتباس شخصیت گوین‌پلین به‌عنوان یک مرد جوان خوش‌تیپ ترسیم‌ شده است. ازآنجایی‌که این کتاب برای کودکان و نوجوانان در نظر گرفته‌شده بود، ظاهر قهرمان داستان، گوین‌پلین، عادی تصویر شده بود و به جای زخم‌های وحشتناک دور دهن گویین‌پلین به دو برجستگی کوچک بسنده کرده بودند. نسخه‌ی اصلاح‌شده با ظاهر اصلی گوین‌پلین در سال 1962 منتشر شد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,541
لایک‌ها
18,486
امتیازها
143
کیف پول من
94,558
Points
10,599
یک نسخه‌ی مصور توسط هنرمند اسپانیایی فرناندو د فیلیپ در سال 1992 تولید و توسط اس آی آرتیست منتشر شد و توسط هوی متال در سال 1994 بازنشر شد. این اقتباس برای مخاطبان بالغ در نظر گرفته‌ شده و تأکید بیشتری بر عناصر ترسناک داستان دارد.

کتاب مردی که می‌خندد مناسب چه کسانی است؟
کتاب مردی که می‌خندد به تمام علاقه‌مندان به رمان‌های کلاسیک، عاشقانه و همچنین خوانندگان رمان‌های تاریخی توصیه می‌شود.

با ویکتور هوگو بیشتر آشنا شویم
ویکتور ماری هوگو (26 فوریه 1802- 22مه 1885) شاعر، رمان‌نویس و نمایشنامه‌نویس فرانسوی جنبش رمانتیک بود. او را یکی از بزرگ‌ترین و شناخته‌شده‌ترین نویسندگان فرانسوی می‌دانند. در فرانسه، شهرت ادبی هوگو ابتدا از شعر و سپس از رمان‌ها و دستاوردهای نمایشی‌اش حاصل شده است. در خارج از فرانسه، معروف‌ترین آثار او رمان‌های «بدبخت‌ها» و «نوتردام پاریس» (به انگلیسی: گوژپشت نتردام) هستند. او همچنین بیش از چهارهزار طراحی را نقش زد که از آن زمان به دلیل زیبایی‌شان مورد تحسین قرار گرفته‌اند. هوگو به عنوان مبارزی برای مقاصد والای اجتماعی مانند لغو مجازات اعدام مورد احترام گسترده‌ای قرار گرفت.

اگرچه هوگو در جوانی یک سلطنت‌طلب متعهد بود، اما با گذشت دهه‌ها دیدگاه‌های هوگو تغییر کرد و او به حامی پرشور جمهوری‌خواهی تبدیل شد. آثار او به بیشتر مسائل سیاسی و اجتماعی و روندهای هنری زمان خود می‌پردازد. او در پانتئون به خاک سپرده‌شده است.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,541
لایک‌ها
18,486
امتیازها
143
کیف پول من
94,558
Points
10,599
در بخشی از کتاب مردی که می‌خندد می‌خوانیم
باد به شدت بنای وزیدن گذاشت و امواج دریا سخت متلاطم گردید. مه زیادی پدیدار شد و ابری آبی رنگ در سراسر افق شرقی و غربی منتشر گردید. دریا چون دیوانگان کف بر ل*ب آورده و موج می‌زد.

ربع ساعتی گذشت، ناخدا به آن سویی که استاد ایستاده بود نگاه کرد ولی او را در جای خود نیافت اما استاد به اتاقی که مردان جمع بودند، رفت و بر روی زمین نشست و از جیب خود قلمدان و دفتر یادداشتی بیرون آورد و روی ورقه پوستی مشغول نوشتن شد. حرکت کشتی گاهگاهی او را از نوشتن باز می‌داشت.

ناگهان چشم استاد به آشپز کشتی که باده می‌نوشید افتاد. بر روی شیشه ش*ر*اب آشپز اسمی به خط قرمز نقش شده بود. استاد از نوشتن دست کشید و با صدای آهسته‌ای، آن اسم را چنین خواند: هار. کا. نون «هارکانون» آنگاه رو به آشپز کرد و گفت: من تا کنون این شیشه را ندیده بودم. آیا این شیشه متعلق به هارکانون است؟ آری. متعلق به دوست بیچاره‌ام هارکانون می‌باشد.

استاد گفت: هارکانون که اکنون در زندان است؟ آری. من این شیشه را از او به یادگار گرفته ام.

استاد دو مرتبه قلم را بدست گرفته و مشغول نوشتن شد و بالاخره در وقت مناسبی نوشتن به پایان رسید زیرا پس از آن کشتی بر اثر تصادم امواج تکان سختی خورد.

استاد از جای برخاست و به سوی منقل رفته و نوشته خود را با حرارت آن خشک نموده سپس آن ورقه پوستی را تا کرده در جیب خود فرو برد.

استاد به بام کشتی باز گشت. باد تند و شدید بود و کشتی را به سرعت تمام از ساحل انگلستان دور می‌کرد. فراریان که سرشان از ش*ر*اب گرم شده بود، بنای خوشحالی و فریاد را گذاشته و ابداً به فکر آینده نبودند.

اما استاد ابداً اعتنایی به آن‌ها نداشت و در اندیشه‌های دور و دراز خود فرو رفته بود. خشکی از انظار ناپدید شد. ظلمت و تاریکی افزون گردید و بر روی امواج دریا ابرهای تیره و تاری پدیدار گشت. برف بنای باریدن را گذاشت و طوفان بر شدت خود افزود و نوید نیستی و هلاکت سرنشینان کشتی را می‌داد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا