کتاب مردی که میخندد نوشتهی ویکتور هوگو رمانی زیبا و متأثرکننده است که داستان زندگی پسرکی دهساله را روایت میکند که با سختیها و مشقتهایی تمامنشدنی از کودکی همراه بوده است؛ پسری که یک زخم به شکل لبخند بر صورتش نقش بسته است. ماجرا از آنجا آغاز میگردد که او در یک طوفان و سرمای شدید با دختری نابینا مواجه میشود و او را با خود همراه میکند. به عقیده بسیاری مردی که میخندد مهمترین اثر هوگو است.
دربارهی کتاب مردی که میخندد
داستان کتاب مردی که میخندد (The Man Who Laughs) مربوط به اواخر قرن هفدهم در انگلیس است. ماجرا از آنجایی آغاز شد که گوینپلین، کودک دهسالهی کتاب، به یک گروه موسوم به «کمپرچیکوها» فروخته شد. شیوهی کار این گروه از این قرار بود: آنها کودکان را خریدوفروش میکردند و با ایجاد زخم و جراحت در ب*دن آنها، کودکان را به سیرکها و کارناوالها نیز میفروختند.
دربارهی کتاب مردی که میخندد
داستان کتاب مردی که میخندد (The Man Who Laughs) مربوط به اواخر قرن هفدهم در انگلیس است. ماجرا از آنجایی آغاز شد که گوینپلین، کودک دهسالهی کتاب، به یک گروه موسوم به «کمپرچیکوها» فروخته شد. شیوهی کار این گروه از این قرار بود: آنها کودکان را خریدوفروش میکردند و با ایجاد زخم و جراحت در ب*دن آنها، کودکان را به سیرکها و کارناوالها نیز میفروختند.