کتاب به خاطر آنیا از مارگارت پیترسون هدیکس

ساعت تک رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,544
لایک‌ها
18,487
امتیازها
143
کیف پول من
94,600
Points
10,602
کتاب به خاطر آنیا تک رمان نوجوان به قلم مارگارت پیترسون هدیکس، نویسنده‌ی مشهور آمریکایی است. در این اثر مخاطب داستان زندگی دختری به نام آنیا خواهید بود که به یک بیماری مبتلا است. بیماری‌ای که باعث شده تا موهای او بریزد و آنیا مجبور شود کلاه‌گیس بر سر بگذارد. ماجرای اصلی از زمانی آغاز می‌گردد که هم‌کلاسی‌های آنیا متوجه تغییر موهای او می‌شوند...
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,544
لایک‌ها
18,487
امتیازها
143
کیف پول من
94,600
Points
10,602
درباره‌ی کتاب به خاطر آنیا
دختران ده‌ساله که کلاه‌گیس نمی‌گذارند، پس چرا آنیا امروز روی سرش کلاه‌گیس دارد؟ بر سر موهای او چه آمده است؟

همه‌ی داستان به خاطر آنیا (Because of Anya) نوشته‌ی مارگارت پیترسون هدیکس (Margaret Peterson Haddix) از همین‌ جا شروع شد. سر کلاس درس بود که کیلی، هم‌کلاسی آنیا، به او نگاهی کرد و متوجه شد که آنیا کلاه‌گیس بر سر به مدرسه آمده است. حالا دیگر پنج سالی می‌شد که کیلی و آنیا با هم در یک کلاس درس می‌خواندند و هم‌کلاسی بودند. شاید از زمان مهدکودک؛ اگرچه هیچ‌وقت با هم دوستانی صمیمی نبودند. کیلی هیچ سر در نمی‌آورد. او بعید می‌دانست تا به حال کسی را با کلاه‌گیس دیده باشد. چه برسد به آن که کسی که کلاه‌گیس بر سر گذاشته، یک‌ دختربچه‌ی ده‌ساله باشد، درست مثل خود کیلی.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,544
لایک‌ها
18,487
امتیازها
143
کیف پول من
94,600
Points
10,602
ماجرا به همین‌جا ختم نشد. بعد از کلاس، کیلی، اسقف و دیگر هم‌کلاسی‌های آنیا دور هم جمع شدند. هر کسی در این باره نظری می‌داد. نیکول، درحالی‌که سرش را تکان می‌داد و موهای طلایی‌رنگش روی شانه‌هایش پیچ و تاب می‌خوردند گفت: «شاید کلاه‌گیس گذاشته که یک کار جدید را مُد کند.»

حرف‌ها به همین منوال ادامه پیدا کرد، تا این که اسقف جمله‌ای را به زبان راند که همه را بر سر جایشان میخکوب کرد: «اگر آنیا مجبور باشد کلاه‌گیس بگذارد چه؟ منظورم این است که اگر سرطان داشته باشد و موهایش به خاطر شیمی‌درمانی شروع به ریختن کند...»
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,544
لایک‌ها
18,487
امتیازها
143
کیف پول من
94,600
Points
10,602
کتاب به خاطر آنیا نام تک رمان نوجوان به قلم مارگارت پیترسون هدیکس، نویسنده‌ی نام‌آشنای آمریکایی است. همان‌طور که از نام اثر مشخص است، در این داستان مخاطب داستان نوجوانی به نام آنیا خواهیم بود که از بیماری آلوپسی یا ریزش مو رنج می‌برد؛ بیماری‌ای که باعث شده آنیا رفته‌رفته موهایش را از دست دهد و مجبور به پوشیدن کلاه‌گیس باشد. در این میان و پس از این ماجرا، آنیا باید خود را با شرایط جدید وفق دهد؛ حالا که همه‌ی دوست‌ها و هم‌کلاسی‌هایش متوجه شده‌اند که او رازی را در س*ی*نه پنهان ساخته است، آنیا باید بتواند با قلدرهای مدرسه و مسخره شدن توسط دوستانش کنار بیاید. آیا او موفق می‌شود؟

به شما پیشنهاد می‌کنیم کتاب به خاطر آنیا را مطالعه کنید و خود ادامه‌ی ماجرا را پی بگیرید. مارگارت پیترسون هدیکس تلاش کرده تا در این اثر مفاهیم مهمی را همچون همدلی، مواجهه با قلدرها و ارزش واقعی دوستی به نوجوانان آموزش دهد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,544
لایک‌ها
18,487
امتیازها
143
کیف پول من
94,600
Points
10,602
از جمله نکاتی که باعث شده کتاب به خاطر آنیا مورد تحسین منتقدان قرار بگیرد، تصویر صریح و واقع‌بینانه‌ای است که از «مورد قلدری قرار گرفتن» ارائه می‌کند. منتقدان همچنین مارگارت پیترسون هدیکس را برای پرداختن به مسأله‌ی آلوپسی تحسین کرده‌اند. چراکه به شکلی آموزنده و البته با حساسیتی مثال‌زدنی به این امر پرداخته است.

لازم به ذکر است که کتاب به خاطر آنیا نخستین مرتبه در یکم نوامبر سال 2020 منتشر شد و مورد استقبال نوجوانان قرار گرفت. در ایران این اثر را مهتا مقصودی به زبان فارسی ترجمه کرده و انتشارات پرتقال عهده‌دار نشر آن در ایران بوده است.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,544
لایک‌ها
18,487
امتیازها
143
کیف پول من
94,600
Points
10,602
جوایز و افتخارات کتاب به خاطر آنیا
نامزد جایزه کتاب Hoosier
حضور در فهرست کتاب Sunshine State Young Readers
نامزد جایزه کتاب کودک ماساچوست
نکوداشت‌های کتاب به خاطر آنیا
داستانی تکان‌دهنده درباره‌ی کشف کردن. (اسکول لایبرری ژورنال)

داستان مارگارت پیترسون هدیکس صریح و دلسوزانه است؛ بدون آن که موعظه‌گرانه باشد. (Denver Post & Rocky Mountain News)

داستانی آرامش‌بخش و هوشمندانه. نویسنده‌ی کتاب به خاطر آنیا بینشی دلسوزانه و نه ساده‌انگارانه دارد و از این رو این کتاب خوانندگان را درگیر خود می‌سازد. (Kirkus Revies)
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,544
لایک‌ها
18,487
امتیازها
143
کیف پول من
94,600
Points
10,602
کتاب به خاطر آنیا برای چه کسانی مناسب است؟
مارگارت پیترسون هدیکس رمان به خاطر آنیا را برای نوجوانان به رشته‌ی تحریر درآورده است. افرادی که به داستان‌های رئال علاقه‌مند هستند، کتاب نامبرده را مفید خواهند یافت.

با مارگارت پیترسون هدیکس بیشتر آشنا شویم
مارگارت پیترسون هدیکس نویسنده‌ی مشهور آمریکایی است. او در نهم آوریل سال 1964 در شهر واشینگتن کورت هاوسِ ایالت اوهایو متولد شد. آنچه نام مارگارت پیترسون هدیکس را بیش از همه بر سر زبان‌ها انداخته، کتاب‌هایی است که او برای کودکان و نوجوانان به رشته‌ی تحریر در آورده است. او در رشته‌های داستان‌نویسی و خبرنگاری تحصیل کرد و در حوزه‌ی خبرنگاری و سردبیری به فعالیت پرداخت. کمی بعد اولین رمانش را به رشته‌ی تحریر در آورد. آنچه در ادامه مطالعه می‌کنید، نام برخی از آثار منتشرشده به قلم مارگارت پیترسون هدیکس هستند.

«دختری با 500 اسم دوم (The Girl With 500 Middle Names)»
«مجموعه بچه‌های سایه‌وار (Shadow Children)»
«فرار از خاطرات (Escape from Memory)»
«خانم دانفری جرئت نداری این رو بخونی (Don't You Dare Read This, Mrs. Dunphrey)»
«خانه‌ای بر روی خلیج (The House on the Gulf)»
«در میان پنهان شدگان (Among the Hidden)»
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,544
لایک‌ها
18,487
امتیازها
143
کیف پول من
94,600
Points
10,602
در بخشی از کتاب به خاطر آنیا می‌خوانیم
صبح روز دوشنبه هنوز هم صندلی آنیا خالی بود. وقتی کیلی روی صندلی‌اش لغزید و نشست، از شدت ناامیدی کمی بهت‌زده بود. همه‌ی کارهایی که کرده بود همه‌ی کارهایی که برایشان تلاش کرده بود به هیچ دردی نخورده بودند. دلش برای موهایش تنگ شد. از اینکه جریان هوا را پشت گ*ردنش احساس می‌کرد، حس عجیبی داشت. مدام سرش را به این‌طرف و آن‌طرف تکان می‌داد، مثل همیشه که این کار را می‌کرد تا موهایش را پشت شانه‌اش بیندازد. ولی حالا دیگر آن‌قدری مو نداشت که تکانشان بدهد. مطمئن بود همه بهش زل زده‌اند و پشت‌سرش پچ‌پچ می‌کنند. عین کاری که با آنیا کرده بودند. خانم هابسن گفت: «صبح‌به‌خیر بچه‌ها. براتون چندتا خبر خوب آورده‌ام. آنیا امروز برمی‌گرده. امروز صبح با یه دکتر قرار ملاقات داره، ولی بعدازظهر برمی‌گرده. تا نیومده می‌خوام به همه‌تون یادآوری کنم وقتی آنیا کنارتونه رفتار خوبی داشته باشین. مطمئنم می‌تونم روی همه‌تون حساب کنم که سؤال‌های زشت نمی‌کنین، بی‌رحمانه نظر نمی‌دین و یه‌جوری رفتار می‌کنین که انگار هیچی عوض نشده.»

یکی داشت یواشکی چیزی توی دست کیلی می‌گذاشت. کیلی نوک انگشتان او را حس کرد و بعد تکه کاغذی را که چندین بار تا شده بود، توی مشتش گرفت. نگاهش را به خانم هابسن دوخت و کاغذ را زیر میز باز کرد. وقتی‌ کاغذ صاف شد، به‌سرعت آن را روی میز سُر داد و به پایین نگاه کرد.

روی کاغذ نوشته شده بود استف رو ببین!!!!!

کیلی سرش را چرخاند. آن‌قدر حواسش به صندلی خالی آنیا بود که به هیچ‌کدام از بچه‌های دیگر کلاس درست‌وحسابی نگاه نکرده بود. ولی نیکول آنجا نشسته بود، دو ردیف آن‌ورتر، با حرکات سر و چشم اشاره می‌کرد. کیلی پشت‌سر نیکول را نگاه کرد؛ به استف. دیگر موهای استف کوتاه بود. موهایش هم‌اندازه‌ی موهای کیلی بود.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا