کتاب و تنها باد می‌داند از ایمی هارمون

ساعت تک رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,541
لایک‌ها
18,486
امتیازها
143
کیف پول من
94,558
Points
10,599
ایمی هارمون در کتاب و تنها باد می‌داند یک داستان عشقی فراموش‌نشدنی را روایت می‌کند. داستانی که سفر یکی از شخصیت‌های اصلی آن در تونل زمان، همه چیز را دستخوش تغییر خواهد کرد. این کتاب پرفروش درسال 2019 نامزد جایزه‌ی گودریدز در بخش داستان‌های تاریخی شده است.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,541
لایک‌ها
18,486
امتیازها
143
کیف پول من
94,558
Points
10,599
درباره‌ی کتاب و تنها باد می‌داند
آنی گلهر، دختری که گویی بخشی از وجودش را با مرگ پدربزرگش از دست داده است، به خانه‌ی کودکی‌های پدربزرگ می‌رود تا خود را با حقیقت از دست دادن او مواجه کند. خانه‌ای که شروع اتفاقات کتاب و تنها باد می‌داند (What the Wind Knows) در آن جا رقم می‌خورد. آنی در آنجا که با پرسه زدن در میان خاطرات مردی که او را دیوانه‌وار دوست می‌داشت، به زمان دیگری کشیده می‌شود. پدربزرگ آنی، اوئن در سال 2001 می‌میرد. آنی در همان سال به ایرلند سفر می‌کند و شب در خانه‌ی پدربزرگ می‌خوابد. اما در کمال ناباوری در سال 1916 از خواب بیدار می‌شود. از خلال این سفر در زمان است که آنی مسحور خاطرات پدربزرگش از ایرلند می‌شود. خاطراتی که آنی گلهر و ما را به ایرلند ملتهب چندین دهه قبل می‌برد.

آنی در حالی که آسیب‌دیده و سرگردان است، خود را در بحبوحه‌ی آغاز جنگ استقلال ایرلند می‌یابد. او با دکتر توماس اسمیت برخورد می‌کند. دکتر اسمیت سرپرستی پسر جوانی را بر عهده دارد که به طرز عجیبی برای آنی آشنا به نظر می‌رسد. آنی که با مادر گم‌شده‌ی پسر اشتباه گرفته می‌شود، به‌ناچار هویت او را می‌پذیرد و متقاعد می‌شود که ناپدید شدن زن، هرچه که باشد، به او مربوط است. اما در این میان عشقی سر می‌گیرد که داستان را به سویی دیگر می‌برد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,541
لایک‌ها
18,486
امتیازها
143
کیف پول من
94,558
Points
10,599
ایمی هارمون (Amy Harmon) در کتاب و تنها باد می‌داند، سفری بسیار شاعرانه و هیجان‌انگیز را در کشاکش زمان روایت می‌کند که با داستان اسطوره‌ای نیام و اویسین شروع می‌شود و با التهاب و دگرگونی‌های انقلاب ایرلند ادامه می‌یابد. داستان عشقی بی قید و شرط، بی‌انتها و شگفت‌انگیز که فراتر از تاریخ و زمان است.

در سراسر کتاب، نویسنده از اشعار ویلیام باتلر ییتس، شاعر و نویسنده‌ی نامدار ایرلندی و برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات، وام گرفته و از این طریق به شاعرانگی داستان خود افزوده است. شاید بتوان گفت احساس غالب در سراسر این کتاب اندوه است. اندوه عشق از دست رفته، اندوه دوری از سرزمین مادری، اندوه بازگشت به خانه، اندوه مرگ عزیزان و... و تنها باد می‌داند یک داستان عاشقانه‌ی ساده بین دو نفر نیست؛ بلکه روایتگر ارتباطی عمیقی است که یک فرد با خاک خود دارد، و با ریشه‌هایی که انسان را به میراث معنوی‌اش پیوند می‌دهد.

انتشارات نون، ترجمه‌ی مرجان حمیدی را از این کتاب برگزیده و آن را تهیه و منتشر نموده است.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,541
لایک‌ها
18,486
امتیازها
143
کیف پول من
94,558
Points
10,599
جوایز و افتخارات کتاب و تنها باد می‌داند
نامزد جایزه‌ی گودریدز برای بهترین داستان تاریخی (2019)
پرفروش‌ترین کتاب آمازون چارتس
پرفروش‌ترین کتاب واشنگتن‌پست
پرفروش‌ترین کتاب وال‌استریت ژورنال
نکوداشت‌های کتاب و تنها باد می‌داند
کتاب‌های زیادی نیستند که نتوانم آن‌ها را زمین بگذارم، اما کتاب و تنها باد می‌داند را بلعیده‌ام. این کتاب جادویی شما را برای مدت طولانی تحت تأثیر خود قرار می‌دهد. (ریس بوون، نویسنده)
امی هارمون با یک داستان عاشقانه‌ی تلخ که در طول زمان و بر گستره‌ی اقیانوس‌ها پخش می‌شود، یک دوره‌ی غم‌بار و هیجان‌انگیز از تاریخ را زنده می‌کند. او به طرز ماهرانه‌ای داستان خود را در این کتاب حول وقایع و چهره‌های تاریخی بنا کرده است. کتابی که به‌سختی می‌توانید آن را زمین بگذارید. (هلن برایان، نویسنده)
کاوشی الهام‌بخش در محیطی که به‌ندرت در داستان‌های تاریخی یافت می‌شود، و تنها باد می‌داند سفری صمیمانه و زیبا در میان زمان، تاریخ و عشق است. (اولیویا هاوکر، نویسنده)
امی هارمون با داستان سرایی استادانه و مسحورکنند‌ه‌ی خود، مانند یک مورخ کارکشته، داستانی حماسی و عاشقانه را در سال 1921 بین ایرلند کنونی و ایرلند جنگ‌زده روایت می‌کند. (تریسی گارویس گریوز، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک تایمز)
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز سایت
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,541
لایک‌ها
18,486
امتیازها
143
کیف پول من
94,558
Points
10,599
با ایمی هارمون بیشتر آشنا شویم
ایمی هارمون یا امی هارمن یکی از نویسندگان چیره‌دست آمریکایی است که به‌عنوان روزنامه‌نگار و خبرنگار در روزنامه‌ی نیویورک تایمز نیز فعالیت می‌کند. این نویسنده که موفق به دریافت جایزه‌ی پولیتزر نیز شده است، با استفاده از داستان و هنر نویسندگی خود، به بیان مشکلات و معضلات انسانی ناشی از رشد علم می‌پردازد.

در بخشی از کتاب و تنها باد می‌داند می‌خوانیم
همین‌طور که چهارچشمی به جاده دقت می‌کردم و از شدت هیجان قلبم در دهانم بود، آدرسی را که میو داده بود مثل سرود گریگوری تکرار می‌کردم. راه رسیدن به قبرستان بالینگر و کلیسایی را که مثل نگهبان بالای سر قبرها ایستاده بود پیدا کردم. وسط زمین‌های خالی بود، پشتش یک خانۀ کشیش‌نشین داشت و تنها ملازمانش دیوارهای سنگی بی‌انتهای ایرلند و تعداد کمی گاو بود. در محوطۀ خالی جلوی کلیسا پارک کردم، پیاده شدم و گرمای کم‌جان ظهرگاهی ماه ژوئن را حس کردم. لابد تابستان ایرلند هنوز شروع نشده بود، البته اگر اصلاً ایرلند تابستان داشته باشد. حس کردم جلجتا را پیدا کرده‌ام و مسیح را روی صلیب دیده‌ام. با چشمان پر از اشک و دستان لرزان درهای چوبی بزرگ را هل دادم و وارد کلیسای خالی شدم؛ جایی که مقدسات و خاطرات به خورد دیوارها و نیمکت‌های چوبی‌اش رفته بود. طنین هزاران مراسم تعمید، چندین مراسم ترحیم و تعداد بی‌شماری مراسم پیوند زیر سقف بلندش می‌پیچید؛ مراسم‌هایی که زمانشان بسیار پیش از تاریخ روی سنگ قبرهای مجاور بود.

کلیسا را هم درست مثل کتاب و قبرستان دوست داشتم. هرسه‌تای این‌ها نشان‌دهندۀ بشریت، زمان و زندگی بودند. میان دیوارهای مذهبی هیچ‌گونه نکوهش یا گناه و اندوه یا ترس احساس نمی‌کردم. می‌دانستم این حس من چندان رایج نیست و احتمالاً به‌ خاطر اوئن است که من چنین حسی دارم. همیشه نسبت به مذهب دیدگاهی محترمانه و طنزآمیز داشت. ترکیب عجیبی که برای خوبی‌ها ارزش قائل می‌شد و در جای خود بدی‌ها را هم می‌دید.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا