• مصاحبه اختصاصی رمان کاراکال میگل سانچز کلیک کنید

کتاب سیاهی از حدیثه اسماعیلی

ساعت تک رمان

Zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,380
لایک‌ها
18,140
امتیازها
143
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
92,405
Points
10,345
کتاب سیاهی، رمانی رازآلود است که توسط حدیثه اسماعیلی به رشته‌ی تحریر درآمده. این کتاب درباره‌ی افراد شرور جامعه است و چالش‌های زندگی شایان را روایت می‌کند که ناخواسته وارد این اجتماع شده. او هکر است و به واسطه‌ی مهارت‌هایش در این مسیر قرار گرفته. مواجهه‌ی او با آدم‌های مرموز داستان، محور اصلی کتاب حاضر را تشکیل می‌دهد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,380
لایک‌ها
18,140
امتیازها
143
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
92,405
Points
10,345
درباره‌ی کتاب سیاهی
حدیثه اسماعیلی در کتاب سیاهی، ماجرای زندگی شایان را روایت می‌کند. شایان، هکر است و به واسطه‌ی مهارت‌هایش در این زمینه، درگیر مجموعه‌ای از چالش‌ها می‌شود. این رمان با شخصیت‌هایی منفی پر شده که سر راه یکدیگر قرار می‌گیرند و مواجهه‌ی آن‌ها با یکدیگر، ماجراهای عجیب‌و‌غریب بسیاری را رقم می‌زند. این افراد که به واسطه‌ی روابط کاری با یکدیگر آشنا شده‌اند، در به غارت بردن اموال دیگران خبره‌اند و عادت کرده‌اند که زندگی خود را از این راه بگذرانند.

اما شایان که شخصیت اصلی کتاب محسوب می‌شود، جوانی بااستعداد است که به دنبال کار می‌گردد و ناخواسته از این اجتماع سر درمی‌آورد. او چاره‌ای ندارد جز اینکه مدتی را در کنار متین سپری کند، یعنی یکی از مرموزترین شخصیت‌های این جمع. متین مسئولیت آموزش شایان را بر عهده دارد و باید بتواند در نهایت او را به‌نحوی تربیت کند که به فردی شبیه به خودش تبدیل شود. گذشته‌ی پررمزوراز و سیاه متین، یکی از معضلاتی است که شایان را هم درگیر می‌کند.

کتاب سیاهی از دو فصل تشکیل شده. فصل اول، متین نام دارد و حول اتفاقاتی می‌چرخد که شایان طی دوران آموزشی پشت سر می‌گذارد. فصل دوم کتاب هم نازنین نامیده شده.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,380
لایک‌ها
18,140
امتیازها
143
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
92,405
Points
10,345
لازم به ذکر است که حدیثه اسماعیلی در این کتاب، کلیشه‌های رایج را کنار زده و تصویری خلق کرده که بیش از هرچیز به شخصیت‌های حقیقی دنیای خارج از داستان شباهت دارند. شخصیت‌های این داستان شبیه کسانی‌اند که همواره در زندگی روزمره‌ی خود ملاقات می‌کنیم. به همین خاطر، جریان داستان قابل‌لمس و باورپذیر است و نویسنده مشتاق می‌شود که کتاب را باعلاقه به پایان برساند.

مسئولیت انتشار این کتاب را نشر آئی‌سا عهده‌دار شده است.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,380
لایک‌ها
18,140
امتیازها
143
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
92,405
Points
10,345
کتاب سیاهی برای چه کسانی مناسب است؟
علاقه‌مندان به رمان‌های معمایی و طرفداران داستان‌های فارسی از مطالعه‌ی این کتاب ل*ذت خواهند برد.

با حدیثه اسماعیلی بیشتر آشنا شویم
حدیثه اسماعیلی، نویسنده‌ی معاصر ایرانی است. او رمان‌های آنلاین متعددی منتشر کرده که در این میان می‌توان از کتاب‌های «آئیل»، «ساختمان دو واحده» و «سیزده، هشتاد و نه» نام برد. کتاب سیاهی نخستین اثر این نویسنده است که به چاپ رسیده.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,380
لایک‌ها
18,140
امتیازها
143
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
92,405
Points
10,345
در بخشی از کتاب سیاهی می‌خوانیم
از در و دیوار این اتاق دیگر حالش به‌هم می‌خورد. نمی‌دانست دیشب چند ساعت خوابیده است. اصلاً خوابیده یا تمام مدت را در خواب و بیداری سپری کرده اما سه ساعتی هست که چشم‌هایش بازِ بازند و خیره‌اند به در و دیوار این اتاق و گوش‌هایش هم فقط صدای شعله‌ی بخاری را می‌شنوند.

دیشب یک ساعتی را همان‌جا تنها، روی صندلی‌های فلزی نشسته بود. به این فکر می‌کرد که می‌تواند همان موقع از آن خانه بیرون بپرد؟ یا این‌که داد و فریاد کند و همه را بریزد از اتاق‌هایشان بیرون و بعد از آن‌ها بخواهد که تکلیف‌اش را مشخص کنند، اما پس از همه‌ی این‌ها فقط به یک نتیجه رسیده بود؛این ایل آدمی که این ‌جا زندگی می‌کردند یا حداقل او فکر می‌کرد که زندگی می‌کنند، همه‌شان هیچ‌کاره بودند. شاید همه‌شان برای یونس کار می‌کردند یا به نوعی جیره‌خور او بودند. نمی‌دانست. اما هرچه که بود، هیچ‌کاره بودند و از قرار معلوم هیچ چیز هم نمی‌دانستند. هیچ‌کس از دلیل آمدن او، از دو روز ماندن او، از پی متین گشتن‌های او، خبری نداشت. فکر می‌کرد اگر متین بیاید اوضاع بهتر می‌شود اما متین هم چیزی نمی‌دانست.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

مدیریت کل سایت
پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,380
لایک‌ها
18,140
امتیازها
143
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
92,405
Points
10,345
همه‌شان منتظر صبح امروز بودند تا یونس پس از بیست و چهار ساعت در دسترس نبودن، در خانه را بزند و همه را از بلا تکلیفی بیرون رهاند؛ البته اگر می‌آمد.

با این‌که از دیشب خواب به چشم‌هایش زهر شده بود و برای صبح، لحظه‌شماری می‌کرد اما هنوز هم باور نداشت که سر و کله‌ی یونس پیدا شود. با اتفاق دیشب فکر می‌کرد که همه چیز یک مسخره بازی است و او فقط منتظر است تا این مسخره بازی کاملا عیان شود.

با تق و توقی که از بیرون می‌شنود بالاخره تنه‌اش را از روی تخت بلند می‌کند. پس بالاخره همگی‌شان بیدار شده بودند. لعنتی‌های بی‌خیال!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا