نوری که وسط سیاهی قلبش تشکیل شد خود را برای جنگ آماده کرد
این قوت الهی بود یک امید کوچک به زندگی.
آن امید به همه بدنش دسترسی پیدا کرد و رشد کرد
او در دورنش توانست بجنگند و خود را از مهلکهایی که درست کرد نجات پیدا کند.موفق شد
آن باور زیبا و کوچک خود را از یک مهلکه تاریک بزرگ نجات داد. به خود ایمان پیدا کرد او قدرتی داشت که می توانست در برابر هر دشمنی حتی خودش بایستد و بجنگد.
او شگفت انگیز است،او توانای مقابله با هرکی را دارد زیرا؛
قدرتی در او نفهته شد که ذره ایی از قدرت الهیست