• خرید مجموعه دلنوشته دلدار فاطمه یادگاری کلیک کنید
  • مصاحبه صوتی رمان ققنوس آتش اثر مونا سپاهی کلیک کنید

کتاب جنگی که بالاخره نجاتم داد

ساعت تک رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز انجمن
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز انجمن
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,535
لایک‌ها
18,463
امتیازها
143
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
94,476
Points
10,593

Zahra jafarian

صاحب امتیاز انجمن
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز انجمن
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,535
لایک‌ها
18,463
امتیازها
143
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
94,476
Points
10,593
کتاب جنگی که بالاخره نجاتم داد به قلم کیمبرلی بروبیکر بردلی، جلد دوم از مجموعه داستانی هیجان‌انگیز است که قصۀ ماجراجویی باورنکردنی دختر قهرمانی را در جنگ جهانی دوم روایت می‌کند. این اثر که از دیدگاه بسیاری از منتقدین و نشریات به عنوان کتاب برتر سال انتخاب شده است، یکی از پرفروش‌ترین آثار نیویورک تایمز نیز به حساب می‌آید.

درباره کتاب جنگی که بالاخره نجاتم داد:

جلد دوم مجموعه جذاب و هیجان‌انگیز جنگی که نجاتم داد (The War That Saved My Life) با داستان قهرمانی به نام آدا ادامه می‌یابد. مادر نامهربان دختری که به دلیل نقص عضو و معلولیت پایش، همواره تحقیر می‌شد، برای اینکه کمتر مورد سرزنش و تمسخر قرار بگیرد او را در خانه حبس کرده بود. با شروع جنگ جهانی دوم، آدا و جیمی برادرش تصمیمی بزرگ می‌گیرند و برای دستیابی به رویاهایشان راهی سفری پرماجرا می‌شوند. فلاکت و نگون‌بختی همه‌جا را فرا گرفته است.

کیمبرلی بروبیکر بردلی (Kimberly Brubaker Bradley) با یک اتفاق غیرمنتظره و جذاب، داستان جنگی که بالاخره نجاتم داد (The War I Finally Won) را آغاز می‌کند و شما را هیجان‌زده خواهد کرد. آدای یازده ساله در نهایت همچون معجزه‌ای شفا یافته است. او دریافت که تمام آنچه مادرش درباره او می‌گفته حقیقت ندارد و در صدد کشف هویت واقعی خود برمی‌آید. آدا و برادرش این‌ بار با چالشی جدی روبه‌رو هستند و آن زندگی در کلبه‌ای کوچک و پرجمعیت به سرپرستی بانویی است که خود چند فرزند دیگر دارد. در این شرایط سخت و پیچیده، شخصیتی مرموز به نام روت وارد کلبه می‌شود؛ یک دختر یهودی آلمانی که به جاسوس بودن بسیار مشکوک است!

قهرمان کوچک قصه با مسائل مختلفی دست و پنجه نرم می‌کند و باید بداند که چگونه به جنگیدن ادامه دهد و این جنگ در حقیقت جان چه کسانی را نجات خواهد داد؟
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز انجمن
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز انجمن
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,535
لایک‌ها
18,463
امتیازها
143
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
94,476
Points
10,593
افتخارات کتاب جنگی که بالاخره نجاتم داد:

- برنده مدال جان نیوبری
- برنده جایزه بادبادک طلایی برای داستان نوجوان
- نامزد جایزه گودریدز در بخش داستان نوجوان سال 2017
- حضور در لیست پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز
- بهترین کتاب سال به انتخاب واشنگتن پست، بوستون گلوب، کرکوس و Horn Book Fanfare
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز انجمن
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز انجمن
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,535
لایک‌ها
18,463
امتیازها
143
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
94,476
Points
10,593
نکوداشت‌های کتاب جنگی که بالاخره نجاتم داد:

- به ندرت یک کتاب کودک و نوجوان تا این حد صادقانه، شفاف و جسورانه است. این کتاب آرزوی آدا برای دوست داشته شدن و رشد و آسایش را به تصویر می‌کشد. (مجله نویورک تایمز)

- بردلی ما را در داستانی که روایت می‌کند، غرق می‌نماید؛ او در عین حال پرسش‌های بنیادینی را مطرح می‌کند که ما را به تفکر وا می‌دارد. (بررسی‌های The Horn Book)

- آدا یکی از فراموش نشدنی ترین شخصیت‌ها در ادبیات مدرن کودکان است. (واشنگتن پست)
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز انجمن
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز انجمن
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,535
لایک‌ها
18,463
امتیازها
143
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
94,476
Points
10,593
خواندن کتاب جنگی که بالاخره نجاتم داد به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

تمامی کودکان و نوجوانان 7 تا 12 ساله‌ی علاقمند به داستان‌های الهام‌بخش و ماجراجویانه را به خواندن این اثر دعوت می‌کنیم.



با کیمبرلی بروبیکر بردلی بیشتر آشنا شویم:

نویسنده سرشناس و موفق ادبیات کودک و نوجوان، کیمبرلی بروبیکر بردلی، سال 1967 در ایالت ایندیانا چشم به جهان گشود. این رمان‌نویس خلاق و خوش‌استعداد، از همان کودکی علاقمند به خواندن و نوشتن داستان بود اما تحصیلاتش را در رشته شیمی ادامه داد و پس از مدتی کوتاه، علاقه و مهارت خود را در زمینه نویسندگی کشف کرد و به داستان‌نویسی کودکان روی آورد. از جمله افتخارات بردلی می‌توان به دریافت جایزه نیوبری اشاره کرد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Zahra jafarian

صاحب امتیاز انجمن
پرسنل مدیریت
صاحب امتیاز انجمن
کاربر ویژه انجمن
ادمین پورتال
کتابخوان انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2023-03-11
نوشته‌ها
6,535
لایک‌ها
18,463
امتیازها
143
وب سایت
taranehbazar.ir
کیف پول من
94,476
Points
10,593
در بخشی از کتاب جنگی که بالاخره نجاتم داد می‌خوانیم:

خورشید بالا آمده بود و مِه رقیقی روی زمین سبزِ طلایی را گرفته بود. برگ‌های عریض گیاه‌های سیب‌زمینی بلند و پهن شده بودند و پرنده‌ها روی پرچین‌ها بلندبلند آواز می‌خواندند. اوبان زیر من راحت و بلند گام برمی‌داشت. محشر بود. تا جایی که می‌توانستم افسار را کشیدم که کناره‌های دهانش را حس کنم و او گ*ردنش را رها کرد و توی دست‌هایم آرام گرفت. گذاشتم کمرم تاب بخورد و به خودم یادآوری کردم آرام نفس بکشم.

جاناتان به خواهرش گفت: «می‌بینی؟ چطور می‌تونستیم همچین چیزی رو از دست بدیم؟» برایم سری تکان داد. لبخند زدم. خیلی باشکوه بود، خیلی غیرمنتظره، خیلی درست و به‌جا، مسیر، دشت‌ها، اسب‌ها...

پرچین منفجر شد.

بمب نبود، یک سیاه‌خروس بود. سیاه‌خروسی که توی پرچین لانه داشت، که عادت نداشت اسب‌ها آن‌قدر بهش نزدیک شوند. جیغ‌کشان و بال‌بال‌زنان صاف می‌آمد سمت سر اوبان.

اوبان وحشت کرد و شروع کرد به دویدن.

با اولین پرش نزدیک بود بیفتم، ولی دوتا دست‌هایم را به یالش مشت کردم و خودم را نجات دادم. مثل برق از کنار پرچین می‌گذشتیم. مگی جیغ زد. اوبان خودش را می‌کشید. تندتر و تندتر می‌دوید، زمین را قورت می‌داد. خودم را مثل یک سوارکار حرفه‌ای کشیدم بالا، پاهایم را توی رکاب صاف کردم، با هراسم می‌جنگیدم. اوبان افسار را می‌کشید. زورم نمی‌رسید جلویش را بگیرم، آن هم وقتی آن‌قدر قاطی کرده بود! جاناتان از فاصله‌ی دور پشت سرم غرید: «صاف بشین! خودت رو سفت نگه دار!»
منبع کتابراه
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا