اشعار کوتاه هوشنگ ابتهاج

[علی خسروشاهی]

نشسته ام به در نگاه می کنم
دریچه آه می کشد
تو از کدام راه می رسی؟
خیال دیدنت چه دلپذیر بود
جوانی ام درین امید پیر شد
نیامدی و دیر شد…

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[علی خسروشاهی]

شکفتی چون گل و پژمرده ای از من
خزانم دیدی و آزردی از من

به آوردی و گرنه با چنین ناز
اگر دل داشتم می بردی از من

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[علی خسروشاهی]

به خوابی دیدمش غمگین نشسته
گرفته در ب*غ*ل چنگی گسسته

من این چنگ حزین را می شناسم
دریغا عشق من ، عشق شکسته

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[علی خسروشاهی]

سر زلف تو کو ؟ مشک ترم کو ؟
ل*ب نوشت ، ش*ر*اب و شکرم کو ؟

کجا شد ناز اندامت ؟ کجا شد ؟
دریغا ، شاخه ی نیلوفرم کو ؟

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[علی خسروشاهی]

سپیده سر زد و مرغ سحر خواند
سپهر تیره دامان زرافشاند

شبی گفتی به آ*غ*و*ش تو آیم
چه شب ها رفت و آغوشم تهی ماند

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[علی خسروشاهی]

من آن ابرم که می خواهد ببارد
دل تنگم هوای گریه دارد

دل تنگم غریب این در و دشت
نمی داند کجا سر می گذارد

شبی بود و بهاری ، در من آویخت
چه آتش ها ، چه آتش ها برانگیخت

فرو خواندم به گوشش قصه ی خویش
چو باران بهاری اشک می ریخت

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[علی خسروشاهی]

سحرخیزان به سرناها دمیدند
نگهبانان مشعل ها دویدند

غریو از قلعه ی ویرانه برخاست
گرفتاران به آزادی رسیدند

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[علی خسروشاهی]

خوشا صبحی که چون از خواب خیزم
به آ*غ*و*ش تو از بستر گریزم

گشایم در به رویت شادمانه
رخت بوسم ، به پایت گل بریزم

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان