نام: نامههایی برایِ فرماندهای با زلفهای سیاه
اثر: لیلی کاربر انجمن تک رمان
ژانر: تراژدی، عاشقانه
مقدمه:
تمام کتابها، مجموعهها و حتی نامهها سرفصلی برای نشان دادن احوالات درونیشان دارند، اینطور نیست؟
اما من هیچچیز ندارم که بگویم فرمانده.
نه حتی چیدمان واژگانم به آدمحسابیها میخورد... .
من آشوبِ آشوبم و این به تمام چیزهای کوچک و بزرگ زندگیام - البته اگر بشود اسمش را زندگی گذاشت، آنهم در فراغ تو - سرایت میکند.
حتی هفتههاست دستی به دفترهایم نزدهام؛ چرا که یادِ دفترهای زندان تو مرا امان نمیدهد و نگاهم را ساعتها بیاینکه بدانم قفلِ گوشهی فرش یا سپیدیِ بیش از حد سقف میکند.
اما اکنون برای نوشتن برای تو شوق زیادی در خود میبینم... یا شاید هم بهتر است بگویم اگر برایت ننویسم دلتنگی سی*ن*هام را هدف قرار میدهد.
لیلیِ بیدفاعِ تو
بانه
اثر: لیلی کاربر انجمن تک رمان
ژانر: تراژدی، عاشقانه
مقدمه:
تمام کتابها، مجموعهها و حتی نامهها سرفصلی برای نشان دادن احوالات درونیشان دارند، اینطور نیست؟
اما من هیچچیز ندارم که بگویم فرمانده.
نه حتی چیدمان واژگانم به آدمحسابیها میخورد... .
من آشوبِ آشوبم و این به تمام چیزهای کوچک و بزرگ زندگیام - البته اگر بشود اسمش را زندگی گذاشت، آنهم در فراغ تو - سرایت میکند.
حتی هفتههاست دستی به دفترهایم نزدهام؛ چرا که یادِ دفترهای زندان تو مرا امان نمیدهد و نگاهم را ساعتها بیاینکه بدانم قفلِ گوشهی فرش یا سپیدیِ بیش از حد سقف میکند.
اما اکنون برای نوشتن برای تو شوق زیادی در خود میبینم... یا شاید هم بهتر است بگویم اگر برایت ننویسم دلتنگی سی*ن*هام را هدف قرار میدهد.
لیلیِ بیدفاعِ تو
بانه
آخرین ویرایش توسط مدیر: