• رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید
  • رمان عاشقانه و جنایی کاراکال به قلم حدیثه شهبازی کلیک کنید
  • خرید رمان عاشقانه، غمگین، معمایی دلداده به دلدار فریبا میم قاف کلیک کنید

داستان کودکانه هاپو کوچولو گمشده

  • نویسنده موضوع monaς੭
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 0
  • بازدیدها 142
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

monaς੭

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2022-08-16
نوشته‌ها
135
لایک‌ها
71
امتیازها
28
سن
20
محل سکونت
کوچه پائیز
کیف پول من
1,727
Points
332
باکستر یک سگ خاکستری بزرگ بود که یک ز*ب*ون دراز داشت و بلند بلند پارس میکرد! هیچکس باورش نمیشد که باکستر یک روز گم بشه!

a-puppy-lost-in-paris-story-2

اما یک روز بالاخره این اتفاق افتاد! اون داشت با کنجکاوی یک توپ قرمز رو دنبال میکرد که توی بوته‎‌ها گیر کرده بود!

a-puppy-lost-in-paris-story-3

ولی ناگهان…

همه چیز به نظر باکستر متفاوت اومد!

a-puppy-lost-in-paris-story-4

باکستر تلاش کرد تا از توی سوراخ توی بوته‌ها رد بشه! اما ب*دن و سرش خیلی بزرگ بودن و اون توی سوراخ جا نشد! برای همین اون یک پارس کوچیک کرد و تصمیم گرفت تا بو بکشه تا بتونه اولیور رو پیدا کنه!

a-puppy-lost-in-paris-story-5

اون صورتش رو به زمین نزدیک کرد و کنار نرده‌ها شروع کرد به راه رفتن! اون بوی گل رز رو حس کرد! بوی گرد و خاک و چمن تازه کوتاه شده!

a-puppy-lost-in-paris-story-6

نرده‌ها تموم شدن و باکستر وارد خیابون شلوغ شد!

a-puppy-lost-in-paris-story-7

کنار خیابون یک نانوایی بود! باکستر میتونست بوی نون تازه، شیرینی‌ها و کیک‌های میوه‌ای و شکلاتی رو حس بکنه!

اما باکستر که دنبال نانوایی نمیگشت! برای همین توی خیابون چرخید و دور زد تا یک راه جدید رو امتحان بکنه!

a-puppy-lost-in-paris-story-8

وقتی اون توی پیاده رو راه میرفت، بوی لاستیک موتور سیکلت و سطل زباله رو حس کرد!

a-puppy-lost-in-paris-story-9

اون عطر خانم‌های زیبا و پرتقال‌های شیرین رو بو کشید!

a-puppy-lost-in-paris-story-10

باکستر از کنار یک دکه رد شد و بوی کتاب‌های قدیمی، روزنامه‌ها و تمبرهای نامه رو شناحت!

a-puppy-lost-in-paris-story-11

یک اتوبوس کنار خیابون استاد! باکستر بوی اگزوز اتوبوس رو حس کرد! اون یه اتوبوس مدرسه بود که بچه‌ها داشتن سوار میشدن! باکستر خیلی با دقت به اونا نگاه کرد، اما هیچکدوم از اونا اولیور نبود!

a-puppy-lost-in-paris-story-12

باکستر چرخید و رفت توی یک گالری نقاشی! ناگهان او بوی یک گربه رو حس کرد! گربه هم تونست بوی باکستر رو حس بکنه! برای همین خرناس کشید!

a-puppy-lost-in-paris-story-13

باکستر سریع از توی گالری اومد بیرون و جاده رو دنبال کرد تا به رودخونه برسه!

a-puppy-lost-in-paris-story-14

وقتی اون به رودخونه رسید، تونست بوی ماهی‌های، سوخت قایق‌ها و و نسیم خنک روی آب رو حس بکنه!

a-puppy-lost-in-paris-story-15

وقتی به بندر نزدیکتر شد، بوی مرطوب دریا و خزه‌هایی که روی سنگ‌ها رشد کرده بودن هم به مشامش خورد!

a-puppy-lost-in-paris-story-16

و بعد باکستر باقیمونده‌ی ساندویچ یک نفر رو بو کشید!

به به! به نظر خوشمزه میومد! برای همین ساندویچ رو خورد!

a-puppy-lost-in-paris-story-17

ولی باز هم باکستر نتونست اولیور رو پیدا بکنه! اون با ناراحتی به سمت پارک رفت!

شاید باکستر برای همیشه گم شده بود!

a-puppy-lost-in-paris-story-18

ولی همینطور که بو میکشید و با ناراحتی راه میرفت، ناگهان یک بوی خیلی خوب به مشامش رسید! بهترین بو در تموم دنیا!

a-puppy-lost-in-paris-story-19

اون یه بوی شیرین بود! ترکیبی از شکلات و کفش‌های فوتبال!

a-puppy-lost-in-paris-story-20

بلههه! اون اولیور بود! اونا همو ب*غ*ل کردن! بوی اولیور بهترین بو توی تموم پاریس بود!

a-puppy-lost-in-paris-story-21
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

بالا