برگزیده دلنوشته اقیانوس توهم|آیناز کاربر تک‌رمان

  • نویسنده موضوع ساعت دار
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 13
  • بازدیدها 880
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

ساعت دار

کاربر اخراجی
کاربر اخراجی
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-06
نوشته‌ها
2,276
لایک‌ها
13,073
امتیازها
243
سن
15
محل سکونت
بیشه‌ی فراموشی
کیف پول من
354
Points
472
نام دلنوشته: اقیانوس توهم
ژانر: تراژدی
دلنویس: آیناز
مقدمه: در بسیاری از ترکیبات همانند زشت و زیبا، خوب و بد تضاد وجود دارد؛ اما واژه‌‌ی توهم به تنهایی برای من یک تضاد درونی داشته است‌. توهم خیالی‌ست که گاه ل*ب‌های انسان‌ها را به لبخند و گاهی چشمان‌شان را به گریستن ‌و د*ه*ان‌شان را به بیان سخنان بیهوده وادار می‌کند. کارها و رفتارهایشان بیهوده و بی‌دلیل است؛ البته برای دیگران. صداقت همیشه غیرمنطقی به نظر می‌رسد. پس علی‌رغم گریه‌های بیهوده، لبخندهای بی‌دلیل، سخنان بی‌پایه و اساس و صداقت‌های غیرمنطقی، توهم یک تضاد درونی است.
کد:
نام دلنوشته: اقیانوس توهم

ژانر: تراژدی

دلنویس: آیناز

مقدمه: در بسیاری از ترکیبات همانند زشت و زیبا، خوب و بد تضاد وجود دارد؛ اما واژه‌‌ی توهم به تنهایی برای من یک تضاد درونی داشته است‌. توهم خیالی‌ست که گاه ل*ب‌های انسان‌ها را به لبخند و گاهی چشمان‌شان را به گریستن ‌و د*ه*ان‌شان را به بیان سخنان بیهوده وادار می‌کند. کارها و رفتارهایشان بیهوده و بی‌دلیل است؛ البته برای دیگران. صداقت همیشه غیرمنطقی به نظر می‌رسد. پس علی‌رغم گریه‌های بیهوده، لبخندهای بی‌دلیل، سخنان بی‌پایه و اساس و صداقت‌های غیرمنطقی، توهم یک تضاد درونی است.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
آخرین ویرایش:
امضا : ساعت دار

ساعت دار

کاربر اخراجی
کاربر اخراجی
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-06
نوشته‌ها
2,276
لایک‌ها
13,073
امتیازها
243
سن
15
محل سکونت
بیشه‌ی فراموشی
کیف پول من
354
Points
472
تنها چیزی که تضاد درونی توهم را می‌شکند تاریکی است. تاریکی حقیقت! توهم سرشار از حقایقی است که انسان‌ها در حالت عادی جرئت بر زبان آوردن‌‌اش را ندارند. توهم جهان را وارونه می‌کند؛ حقیقت تاریک و تلخ است و دروغ پرفروغ و شیرین. هنگام توهم انسان حالت عادی ندارد و همین سبب می‌شود که فریب زرق و برق دروغ را نخورد. در واقع توهم یک هوشیاری بی‌انتها است و همین غیرمنطقی‌اش می‌کند. مثبت در مثبت با منفی مساوی است و هوشیاری در هوشیاری با توهم.
کد:
تنها چیزی که تضاد درونی توهم را می‌شکند تاریکی است. تاریکی حقیقت! توهم سرشار از حقایقی است که انسان‌ها در حالت عادی جرئت بر زبان آوردن‌‌اش را ندارند. توهم جهان را وارونه می‌کند؛ حقیقت تاریک و تلخ است و دروغ پرفروغ و شیرین. هنگام توهم انسان حالت عادی ندارد و همین سبب می‌شود که فریب زرق و برق دروغ را نخورد. در واقع توهم یک هوشیاری بی‌انتها است و همین غیرمنطقی‌اش می‌کند. مثبت در مثبت با منفی مساوی است و هوشیاری در هوشیاری با توهم.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : ساعت دار

ساعت دار

کاربر اخراجی
کاربر اخراجی
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-06
نوشته‌ها
2,276
لایک‌ها
13,073
امتیازها
243
سن
15
محل سکونت
بیشه‌ی فراموشی
کیف پول من
354
Points
472
توهم با تضادهای درونی‌اش اقیانوسی سیمانی می‌سازد؛ که همانند یک باتلاق من را درون خود می‌کشد و سپس با موج‌های سهمگین سیمانی‌اش راه خروج از خویش را مسدود می‌کند. من اما در اقیانوس توهم غرق نمی‌شوم؛ تنها دست و پا می‌زنم. بیهوده این کار را انجام می‌دهم تا از اقیانوس توهمات‌اش بیرون بیایم؛ اما موج‌های سیمانی این اجازه را نمی‌دهند و من تنها دست و پا می‌زنم بدون هیچ غرق شدنی!
کد:
توهم با تضادهای درونی‌اش اقیانوسی سیمانی می‌سازد؛ که همانند یک باتلاق من را درون خود می‌کشد و سپس با موج‌های سهمگین سیمانی‌اش راه خروج از خویش را مسدود می‌کند. من اما در اقیانوس توهم غرق نمی‌شوم؛ تنها دست و پا می‌زنم. بیهوده این کار را انجام می‌دهم تا از اقیانوس توهمات‌اش بیرون بیایم؛ اما موج‌های سیمانی این اجازه را نمی‌دهند و من تنها دست و پا می‌زنم بدون هیچ غرق شدنی!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : ساعت دار

ساعت دار

کاربر اخراجی
کاربر اخراجی
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-06
نوشته‌ها
2,276
لایک‌ها
13,073
امتیازها
243
سن
15
محل سکونت
بیشه‌ی فراموشی
کیف پول من
354
Points
472
من در اقیانوس توهمات داج‌ام دست و پا می‌زنم؛ اما هیچ‌کس نمی‌تواند من را نجات دهد. به اتفاق لبخندهای دروغین‌ام، همگان اندیشه می‌کنند که من در کشتی‌ای امن جا گرفته‌ام؛ اما آن‌ها هرگز نمی‌توانند اقیانوس توهمات‌ من را نظاره کنند. چون آن اقیانوس من است؛ اقیانوسی که سال‌ها پشت این لبخند‌های دروغین درحال خلق‌اش بوده‌ام و کنون تا ابد درون آن دست و پا می‌زنم؛ چون آن از ظلمت‌ اندیشه‌های ناپخته‌ی من آفریده شده است.
کد:
من در اقیانوس توهمات داج‌ام دست و پا می‌زنم؛ اما هیچ‌کس نمی‌تواند من را نجات دهد. به اتفاق لبخندهای دروغین‌ام، همگان اندیشه می‌کنند که من در کشتی‌ای امن جا گرفته‌ام؛ اما آن‌ها هرگز نمی‌توانند اقیانوس توهمات‌ من را نظاره کنند. چون آن اقیانوس من است؛ اقیانوسی که سال‌ها پشت این لبخند‌های دروغین درحال خلق‌اش بوده‌ام و کنون تا ابد درون آن دست و پا می‌زنم؛ چون آن از ظلمت‌ اندیشه‌های ناپخته‌ی من آفریده شده است.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : ساعت دار

ساعت دار

کاربر اخراجی
کاربر اخراجی
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-06
نوشته‌ها
2,276
لایک‌ها
13,073
امتیازها
243
سن
15
محل سکونت
بیشه‌ی فراموشی
کیف پول من
354
Points
472
هنگامی که واژه‌ی توهم به گوش‌ام می‌رسد تضادهای بسیاری در ذهن‌ام جولان می‌دهند. اصلی‌ترین تضاد توهم شیرینی و فروغ در کنار تلخی و ظلمت است. توهم شیرین و پرفروغ است؛ چون انسان‌ها هنگامی که هوشیار هستند بی‌رحم و بداخلاق می‌شوند و حتی به هم‌نوع خود ستم می‌کنند‌؛ اما در حالت توهم دل‌رحم و مهربان می‌شوند. چون هوشیار نیستند و هوشیار نبودن یعنی چشمان‌شان بسته است. هنگامی که چشمان‌ات بسته باشند دیگر نه خوبی می‌بینی نه بدی. نه حسرت می‌خوری و نه خشمگین می‌شوی‌. توهم چشمان من را از این جهان بسته است؛ اما مردم فکر می‌کنند من انسان بخشنده‌ای هستم. آن‌ها نمی‌دانند که من تنها چشمان‌ام را بسته‌ام.
کد:
هنگامی که واژه‌ی توهم به گوش‌ام می‌رسد تضادهای بسیاری در ذهن‌ام جولان می‌دهند. اصلی‌ترین تضاد توهم شیرینی و فروغ در کنار تلخی و ظلمت است. توهم شیرین و پرفروغ است؛ چون انسان‌ها هنگامی که هوشیار هستند بی‌رحم و بداخلاق می‌شوند و حتی به هم‌نوع خود ستم می‌کنند‌؛ اما در حالت توهم دل‌رحم و مهربان می‌شوند. چون هوشیار نیستند و هوشیار نبودن یعنی چشمان‌شان بسته است. هنگامی که چشمان‌ات بسته باشند دیگر نه خوبی می‌بینی نه بدی. نه حسرت می‌خوری و نه خشمگین می‌شوی‌. توهم چشمان من را از این جهان بسته است؛ اما مردم فکر می‌کنند من انسان بخشنده‌ای هستم. آن‌ها نمی‌دانند که من تنها چشمان‌ام را بسته‌ام.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : ساعت دار

ساعت دار

کاربر اخراجی
کاربر اخراجی
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-06
نوشته‌ها
2,276
لایک‌ها
13,073
امتیازها
243
سن
15
محل سکونت
بیشه‌ی فراموشی
کیف پول من
354
Points
472
توهم راه جدا شدن روح از جسم به وسیله‌ی تضاد خنده و گریه است؛ اشک و قهقهه برای من همانند یک ماده مخدر بود. جسم‌ات تا ابد در اقیانوس توهم دست و پا می‌زند و عاقبت اگر کسی تو و اقیانوس‌ات را نیابد و ناجی‌ات نشود؛ به یکی از همان موج‌های سیمانی بدل می‌شوی؛ اما روح‌ات تا ابد در ساحل کنار اقیانوس توهمات‌ات سرگردان می‌ماند. کسی مرا نیافت، ناجی‌ام نشد و در آخر به موجی سیمانی بدل شدم؛ اما روح‌ام مورد عذاب ابدی سرگردانی در آن ساحل نفرین‌شده قرار گرفت.
کد:
توهم راه جدا شدن روح از جسم به وسیله‌ی تضاد خنده و گریه است؛ اشک و قهقهه برای من همانند یک ماده مخدر بود. جسم‌ات تا ابد در اقیانوس توهم دست و پا می‌زند و عاقبت اگر کسی تو و اقیانوس‌ات را نیابد و ناجی‌ات نشود؛ به یکی از همان موج‌های سیمانی بدل می‌شوی؛ اما روح‌ات تا ابد در ساحل کنار اقیانوس توهمات‌ات سرگردان می‌ماند. کسی مرا نیافت، ناجی‌ام نشد و در آخر به موجی سیمانی بدل شدم؛ اما روح‌ام مورد عذاب ابدی سرگردانی در آن ساحل نفرین‌شده قرار گرفت.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : ساعت دار

ساعت دار

کاربر اخراجی
کاربر اخراجی
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-06
نوشته‌ها
2,276
لایک‌ها
13,073
امتیازها
243
سن
15
محل سکونت
بیشه‌ی فراموشی
کیف پول من
354
Points
472
تو همان ناجی فانوس‌به‌‌دستی بودی که در ساحل اقیانوس توهمات من گام برمی‌داشت. تو می‌توانستی نجات‌ام دهی، اما هوشیار بودی. اقیانوس مرا نمی‌دیدی و اندیشه می‌کردی تا فرسنگ‌ها آن طرف‌تر آبادی است‌. هنگامی که هوشیار باشی، نمی‌توانی حال دیوانگانی همانند مرا نظاره‌گر باشی. هوشیار با هوشیار گام برمی‌دارد و دیوانه با دیوانه. تو نمی‌توانی مفهوم توهم را متوجه شوی. تو نمی‌توانی اقیانوس توهم مرا ببینی. تو یک هوشیار نابینا هستی و من یک دیوانه‌ی بینا. اقیانوس توهم را تنها می‌توان با چشمان یک دیوانه دید.
کد:
تو همان ناجی فانوس‌به‌‌دستی بودی که در ساحل اقیانوس توهمات من گام برمی‌داشت. تو می‌توانستی نجات‌ام دهی، اما هوشیار بودی. اقیانوس مرا نمی‌دیدی و اندیشه می‌کردی تا فرسنگ‌ها آن طرف‌تر آبادی است‌. هنگامی که هوشیار باشی، نمی‌توانی حال دیوانگانی همانند مرا نظاره‌گر باشی. هوشیار با هوشیار گام برمی‌دارد و دیوانه با دیوانه. تو نمی‌توانی مفهوم توهم را متوجه شوی. تو نمی‌توانی اقیانوس توهم مرا ببینی. تو یک هوشیار نابینا هستی و من یک دیوانه‌ی بینا. اقیانوس توهم را تنها می‌توان با چشمان یک دیوانه دید.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : ساعت دار

ساعت دار

کاربر اخراجی
کاربر اخراجی
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-06
نوشته‌ها
2,276
لایک‌ها
13,073
امتیازها
243
سن
15
محل سکونت
بیشه‌ی فراموشی
کیف پول من
354
Points
472
دیوانگی و توهم تنها در یک جمله توصیف می‌شود: عقل که نباشد، جان در عذاب است. هنگامی که دیوانه باشی، هنگامی که در توهمات سیاه رنگ خود غرق شوی، هنگامی که از جهان فاصله بگیری و در اقیانوس توهم به حیات‌ات ادامه دهی، به مرور روح‌ات را از جسم‌ات جدا می‌کنی. اگر دیوانه‌ای همانند خودت ناجی‌ات نشود، جسم‌ات در اعماق اقیانوس دفن و روح‌ات هم تا ابد در این جهان به اسارت کشیده می‌شود. کسی جز یک دیوانه نمی‌تواند ناجی دیوانه‌ای دیگر باشد. دیوانه چو دیوانه بیند خوشش آید.
کد:
دیوانگی و توهم تنها در یک جمله توصیف می‌شود: عقل که نباشد، جان در عذاب است. هنگامی که دیوانه باشی، هنگامی که در توهمات سیاه رنگ خود غرق شوی، هنگامی که از جهان فاصله بگیری و در اقیانوس توهم به حیات‌ات ادامه دهی، به مرور روح‌ات را از جسم‌ات جدا می‌کنی. اگر دیوانه‌ای همانند خودت ناجی‌ات نشود، جسم‌ات در اعماق اقیانوس دفن و روح‌ات هم تا ابد در این جهان به اسارت کشیده می‌شود. کسی جز یک دیوانه نمی‌تواند ناجی دیوانه‌ای دیگر باشد. دیوانه چو دیوانه بیند خوشش آید.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : ساعت دار

ساعت دار

کاربر اخراجی
کاربر اخراجی
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-06
نوشته‌ها
2,276
لایک‌ها
13,073
امتیازها
243
سن
15
محل سکونت
بیشه‌ی فراموشی
کیف پول من
354
Points
472
آن روزی که در اقیانوس توهم غرق شدم، تنها یک پیراهن روی آب ماند و یک چیز سبک‌تر به نام جسم. آن‌ها توانستند جسد فراموش‌شده‌ی مرا بیابند. هنگامی که دیوانه و در اقیانوس توهم غرق شده باشی، تنها جسدت را پیدا می‌کنند، تنها جسمی که دیگر روحی ندارد. تا هنگامی که زنده باشی قدرت لبخند زدن داری و آن‌ها نمی‌توانند اقیانوس سیاه رنگ پشت لبخندها را ببینند. لبخندها تضادهای درونی دیوانگان را می‌پوشانند و من همان دیوانه‌ای هستم که هنگام مرگ هم لبخند زد.
کد:
آن روزی که در اقیانوس توهم غرق شدم، تنها یک پیراهن روی آب ماند و یک چیز سبک‌تر به نام جسم. آن‌ها توانستند جسد فراموش‌شده‌ی مرا بیابند. هنگامی که دیوانه و در اقیانوس توهم غرق شده باشی، تنها جسدت را پیدا می‌کنند، تنها جسمی که دیگر روحی ندارد. تا هنگامی که زنده باشی قدرت لبخند زدن داری و آن‌ها نمی‌توانند اقیانوس سیاه رنگ پشت لبخندها را ببینند. لبخندها تضادهای درونی دیوانگان را می‌پوشانند و من همان دیوانه‌ای هستم که هنگام مرگ هم لبخند زد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : ساعت دار

ساعت دار

کاربر اخراجی
کاربر اخراجی
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-06
نوشته‌ها
2,276
لایک‌ها
13,073
امتیازها
243
سن
15
محل سکونت
بیشه‌ی فراموشی
کیف پول من
354
Points
472
تضاد توهم همانند جنون است. نمی‌دانم جنون خوب است یا بد، تلخ است یا شیرین. اگر دیوانه باشی، آسوده‌خاطر می‌شوی، به آرامش می‌رسی و اندیشه نمی‌کنی، اما از درون نابود می‌شوی. تنهایی، جنون و توهم‌هایت تو را به کام مرگ می‌رسانند. اندیشه نکردن به جهانی که در آن به حیات می‌پردازی مسبب داشتن فکری پاک و آسوده می‌شود و برای همین لبخند می‌زنی، اما لبخندها در آخر نابودت می‌کنند. لبخندها همان موج‌های سیمانی مرگبار هستند. هیچ‌کس هم نمی‌داند که درحال غرق شدن هستی، بنابراین نمی‌توانند ناجی‌ات شوند.
کد:
تضاد توهم همانند جنون است. نمی‌دانم جنون خوب است یا بد، تلخ است یا شیرین. اگر دیوانه باشی، آسوده‌خاطر می‌شوی، به آرامش می‌رسی و اندیشه نمی‌کنی، اما از درون نابود می‌شوی. تنهایی، جنون و توهم‌هایت تو را به کام مرگ می‌رسانند. اندیشه نکردن به جهانی که در آن به حیات می‌پردازی مسبب داشتن فکری پاک و آسوده می‌شود و برای همین لبخند می‌زنی، اما لبخندها در آخر نابودت می‌کنند. لبخندها همان موج‌های سیمانی مرگبار هستند. هیچ‌کس هم نمی‌داند که درحال غرق شدن هستی، بنابراین نمی‌توانند ناجی‌ات شوند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : ساعت دار
بالا