• رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید

بیوگرافی رامبراند| هنرمند نقاش

  • نویسنده موضوع Negin_SH
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 24
  • بازدیدها 473
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

Negin_SH

سرپرست بخش کتاب
پرسنل مدیریت
سرپرست بخش
تیزریست
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-06
نوشته‌ها
4,583
لایک‌ها
14,918
امتیازها
193
سن
19
محل سکونت
سومرو
کیف پول من
80,724
Points
280
در 22 سپتامبر سال 1641 حضور نوزادی سکوت سنگین حاکم بر فضای قصر رامبراند را در هم شکست پسری سالم و سلامت به نام تیتوس که به سبب شادابی و قوه بدنی اش امید بسیاری می رفت که دچار سرنوشت خواهران و برادران قبل از خود نشود، شادی خانواده رامبراند از تولد تیتوس دیری نپایید چرا که دریافتند ساسکیا دچار بیماری سختی شده و وضعیت جسمانی وی رو به ضعف و سستی می رود، تا جایی که پزشکان از معالجه اش ابراز عجز کردند.
رامبراند که به معنای واقعی عاشق و دلباخته همسرش بود به شدت مستأصل و مغموم شد و هیچ کسی را نمی یافت که درد بزرگش را تسکین دهد.

تابلوی داوود و ابشالوم​

در تابلوی تأثیرگذاری به نام داوود و ابشالوم که در همین شرایط روحی خلق کرد. خود را در قالب ابشالوم (فرزند پشیمان داوود) می گذارد که از گناهان و سبک سری های گذشته سخت پشیمان است و با حسرت و گریه سر را بر دوش پدری که چون کوهی استوار او را حمایت می کند گذارده است. رامبراند تمامی غم های خود را در این تابلو ترسیم کرد. در ژوئن 1642 ساسکیا برای همیشه رامبراند را ترک گفت.
حالا به جز پسرش تیتوس و نقاشی از همه چیز و همه کس روی گردان شده بود. افت روحی و کاری بعد از مرگ ساسکیا او را از اشراف زادگان و افراد تظاهر پیشه، هیاهوی حراجی ها و خوش و بش با حامیان متنفذ ، منزجر کرده بود.

1641193867365.png
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Negin_SH

سرپرست بخش کتاب
پرسنل مدیریت
سرپرست بخش
تیزریست
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-06
نوشته‌ها
4,583
لایک‌ها
14,918
امتیازها
193
سن
19
محل سکونت
سومرو
کیف پول من
80,724
Points
280
حتی تمایل و حوصله ای برای تدریس به شاگردان خود نیز نداشت. در تابلوهایی که در این سال ها خلق کرد تضاد شدیدی در پرورش موضوعات آثار وی مشاهده می شود. تابلوهایی با موضوع خانواده در کنار تابلوهایی تنها با حضور یک نفر که این آثار از طرفی نشانگر حسرت و دریغ رامبراند نسبت به گذشته و کانون خانواده اش می باشد و از سویی دیگر حکایت از کنار آمدن او با تنهایی اش دارد.
در سال 1648 خویشاوندان ساسکیا که قیم های قانونی تیتوس محسوب می شدند از رامبراند خواستند آمار تمامی دارایی های خود و فرزندش را فراهم کند تا مطمئن شوند که او به واسطه بدهی های بی شمارش ثروت موروثی تیتوس را به هدر نمی دهد.
این گونه فشارها اثر مخربی بر روند کاری رامبراند می گذارد او به مرحله ای رسیده بود که اگر کوچکترین آزردگی فکری و ناراحتی روحی در زندگیش حادث می شد دیگر نمی توانست قوای خود را برای خلق آثاری جدید بسیج کند.

ورود هندریکه در زندگی رامبراند یک سال بعد از آن با ورود دختری خدمتکار به نام هندریکه به خانه رامبراند وضع از آن چیزی که بود نیز وخیم تر می شود چرا که آقای خانه دل در گروی عشق دختر گذارد و وعده های عاشقانه خود را نسبت به گرته فراموش کرد.​

جوانی و زیبایی هندریکه رامبراند را بر آن داشت تا برای فراموش کردن مشکلات پیرامونش عشقی جدید را تجربه کند. گرته خدمتکار و معشوق گذشته ی او نیز ساکت ننشست و با جدا شدن از خانه رامبراند، از وی به نزد دادگاه شکایت برد و تمامی حق و حقوق چندین ساله اش را به عنوان پرستار بچه و خدمتمار مطالبه کرد رامبراند هم که عجله داشت برای رسیدن به هندریکه از سایه سنگین گرته خلاص شود بدون درنگ دویست گیلدر به گرته پرداخت و متهد شد سالیانه مبلغی معادل با صد و شصت گیلدر تا پایان عمر به وی بپردازد.

1641193928478.png
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Negin_SH

سرپرست بخش کتاب
پرسنل مدیریت
سرپرست بخش
تیزریست
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-06
نوشته‌ها
4,583
لایک‌ها
14,918
امتیازها
193
سن
19
محل سکونت
سومرو
کیف پول من
80,724
Points
280
ه ماه بعد از آن رامبراند و هندریکه صاحب دختری به نام کورنلیا شدند.
با وجود رفع اتهام از سوی دادگاه مردم سخن چین و بدخواه آنان را راحت نمی گذاردند و مدام به شماتت و بدگویی از آنان می پرداختند.

رامبراند نیز در این شرایط با خلق تابلویی به نام بتشبا خشم خود را که حاصل از گناهکار شمرده شدن وی توسط مردم بود تا حد زیادی تعدیل کرد بدین صورت که در این تابلو هندریکه در نقش بتشبا ظاهر می شود، طبق روایات تورات بتشبا زنی خوش سیما و دلفریب بود که حضرت داوود با دیدن وی دلباخته اش شد و برای تصاحب وی از ملامت مردم نهراسید.
رامبراند با به تصویر کشیدن بتشبا (هندریکه) قصد داشت به مردم بفهماند داوود نیز نتوانست در مقابل زیبایی و ملاحت خویشتن داری کند تا چه رسد به من که یک انسان معمولی هستم.

گرفتن وام های مکرر​

در سال 1654 برای رهایی از طلبکاران و ستاندن وام هایی جدیدتر از تیتوس چهارده ساله خواست وصیتنامه ای تهیه کند مبنی بر واگذاری تمام ارثیه مادریش به رامبراند. علاوه بر آن تیتوس در وصیت نامه قید کرد که به هیچ وجه میل ندارد هیچ یک از اموالی که از او بر جای می ماند به خویشاوندان مادرش برسد.
بعد از ثبت این وصیت نامه رامبراند موفق شد به پشتوانه ثروت تیتوس نیز وام های کلان دیگری دریافت دارد. وام هایی که مشخص نبود چگونه باید پرداخت شود.
در عید کریسمس قصد کرد برای ساکت کردن طلبکاران و وام دهندگان عاصی شده، بخشی از مجموعه آثار هنری خویش را در تالار رستوران تاج امپراتور به حراج گذارد، حراجی که از عایدی آن هیچ چیز به طلبکاران نرسید و حتی از پرداخت صد و سی گیلدر اجاره بهای تالار نیز امتناع کرد.
حالا طلبکاران از دادگاه تقاضا کردند برای وصول پول هایشان خانه رامبراند را به حراج گذارد غافل از این که او چندی قبل از این اقدام آنها در ماه مه سال 1656 مالکیت خانه را به پسرش واگذار کرده است.

1641193980641.png
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Negin_SH

سرپرست بخش کتاب
پرسنل مدیریت
سرپرست بخش
تیزریست
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-06
نوشته‌ها
4,583
لایک‌ها
14,918
امتیازها
193
سن
19
محل سکونت
سومرو
کیف پول من
80,724
Points
280
از طرفی وجدان رامبراند قبول نمی کرد تا کسانی به واسطه وام ها و کمک های مالی شان او را یاری رسانیده بودند اکنون برای رسیدن به حق و حقوق خویش این گونه سرگردان شوند و هم چنین می دانست که با از دست دادن خانه اش به شرایطی سخت تر از وضعیت کنونی دچار می گردد خواست اختیار اموالش را که بیشتر شامل آثار هنری بود بر عهده گیرند تا به نوعی شرافتمندانه بتواند بدهی های خویش را با مردم تسویه کند.

حراج اموال​

با حضور یاکوبسون هارینگ سرپرست امور مالی شهرداری آمستردام وعده زیادی از سوداگران و دلالان آثار هنری نخستین حراج اشیا هنری و عتیقه رامبراندصورت گرفت.
سوداگران آثار هنری که دل خوشی از رامبراند نداشتند با تبانی میان خودشان قصد کردند تا مجموعه وی را با قیمتی اندک تصاحب کنند و در این کار نیز موفق شدند و به حکم قانون نه تنها رامبراند بلکه هیچ شخص دیگری نمی توانست از این تاراج هنری جلوگیری کند.
در نوامبر سال 1657 دومین مرحله حراج آثار هنری رامبراند آغاز گردید که از اقبال بد رامبراند عایدی این حراج مبلغی معادل با دو هزار و پانصد و شانزده گیلدر می شد که این مقدار بسیار کم تمام امیدهای رامبراند را برای تسویه حساب با طلبکارانش تبدیل به یاس می‌کرد.

1641194070220.png
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Negin_SH

سرپرست بخش کتاب
پرسنل مدیریت
سرپرست بخش
تیزریست
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-06
نوشته‌ها
4,583
لایک‌ها
14,918
امتیازها
193
سن
19
محل سکونت
سومرو
کیف پول من
80,724
Points
280
شمار طلبکاران و وام دهندگان به رامبراند به قدری زیاد بود که اتاق اموال بازنشستگان چاره‌ای ندید به جز حراج گذاردن منزل رامبراند.

با این که خانه از چندی قبل به مالکیت تیتوس درآمده بود ولی طبق تحقیقات قانونی بدین نتیجه رسیدند که این عمل رامبراند (انتقال خانه به فرزندش) نوعی شانه خالی کردن از بار تعهدات مالی بوده است پس خانه آرزوهای رامبراند فروخته شد.
با پا در میانی سازمان حمایت از ایتام مبلغ هفت هزار گیلدر از فروش خانه به تیتوس و کورنلیا اختصاص یافت که رامبراند توانست به وسیله آن خانه ای در محله یوردان که در بخش فقیرنشین آمستردام بود اجاره کند.
رامبراند با وجود ورشکستگی کامل به آینده ای روشن نظر داشت در این دوره سنگین تابلوهایی از چهره خویش رسم کرد و تمام دغدغه هایش را که با امیدواری عجین شده بود در آنها منعکس نمود
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Negin_SH

سرپرست بخش کتاب
پرسنل مدیریت
سرپرست بخش
تیزریست
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-06
نوشته‌ها
4,583
لایک‌ها
14,918
امتیازها
193
سن
19
محل سکونت
سومرو
کیف پول من
80,724
Points
280

دایر کردن کارگاه رامبراند و خانواده اش بر آن شدند تا با دایر کردن کارگاهی که شامل فروش تابلوهای نقاشی، قاب و آثار هنری دیگری بود شرایط خویش را کمی رونق بخشند.
این کارگاه با شراکت هندریکه و تیتوس دایر شده بود و رامبراند برای گریز از سایر طلبکاران به کمین نشسته،مقامی بیشتر از کارمند حقوق بگیر در این کارگاه را برای خود برنگزید.​

با این کار به دور از هرگونه تشویق و اضطراب می توانست با خیالی آسوده فعالیت های هنری خویش را بعد از آن همه غوغا که موجب رکود کاری وی می شد دوباره از سر گیرد.
در این دوره پربار توانست شاهکارهایی چون حضرت موسی و ده فرمان، یعقوب با فرشته کشتی می گیرد، یعقوب و نوه‌هایش طوبیت و آنا در انتظار برگشت پسرشان طوبیاس،
بازگشت فرزند مسرف و چهره‌نگاری های فراوانی را خلق کند.

دیوارنگاری شهرداری آمستردام​

رامبراند 55 ساله در خارج از مرزهای کشورش به عنوان بهترین نقاش هلند شناخته شده بود، در حالی که هنرپروران و مردم داخل کشور به گاورت فلینگ بیش از او معتقد بودند. به همین منظور اعضای شهرداری آمستردام که قصد داشتند دیوارهای ساختمان عظیم و تازه بنا شده شهرداری را با تابلوهایی زینت دهند به سراغ فلینگ رفتند و برای پر کردن
سایر دیوارها خواهان تابلوهایی از یان لیه ونس (دوست و همکار قدیمی رامبراند) و یاکوب یوردانس (نقاش فلاندری) شدند.

تابلویی را که برای دیوار اصلی فلینگ سفارش دادند بسیار بزرگ بود و هنرمند می بایست موضوعی از اجداد هلندی ها که (باتاوایی‌ها) بودند در آن خلق کند ولی مرگ به فلینگ اجازه نداد خواسته اعضای شهرداری را برآورده سازد پس آنان از روی ناچاری و با کمال بی میلی تابلو را به رامبراند سفارش دادند.
رامبراند که با دست یابی به شیوه ای جدید، جسورانه و نامتعارف در نقاشی سبک های پیشین خود را کنار زده بود با اکثریت مردمی رو به رو شد که این روش جدید را نمی پذیرفتند و مدام از او می خواستند تا آثاری چون گذشته بیافریند ولی هنرمند بی باک که همیشه به هنر خویش ایمانی راسخ داشت به سخنان آنها وقعی نمی نهاد.

او در نقاشی هایش از ضربه های سریع قلم موی آغشته به رنگ زیاد استفاده می کرد و از مالیدن رنگ با کاردک بر روی ظریف کاری های موجود در تابلوهایش ابایی نداشت.
(شیوه ای که حتی قرن ها بعد از رامبراند نیز استقبال نشد.)
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Negin_SH

سرپرست بخش کتاب
پرسنل مدیریت
سرپرست بخش
تیزریست
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-06
نوشته‌ها
4,583
لایک‌ها
14,918
امتیازها
193
سن
19
محل سکونت
سومرو
کیف پول من
80,724
Points
280

تابلوی سوگند باتاوایی​

علاوه بر این که در خلق تابلوی عریض و طویل سوگند باتاوایی ها از همین روش استفاده کرد. آنان را به صورت قبایلی وحشی و در پی قدرت نمایش داد. چندی بعد از تحویل تابلو به شهرداری جدید، چندین نفر از اعضای شهرداری به همراه عده ای از صاحب نظران هنری رامبراند را برای پس گرفتن اثر و بازسازی مجدد آن فرا خواندند. از رامبراند خواسته شد که تابلو را آن گونه که از وی انتظار می رود بازسازی کند و در غیر این صورت دستمزد هزار و دویست گیلدری را دریافت نخواهد داشت.

او نیز که به کار خود معتقد بود از بازسازی تابلو اجتناب کرده و در اوج شرایط بد مالی از هزار و دویست گیلدر نیز چشم‌ پوشید و با بریدن قسمت هایی شامل باغ های دوردست و دیوارهای بلند محیط بر میز ضیافت سوگند باتاوایی ها آن را در اندازه ای برابر با یک پنجم تابلوی اصلی درآورد به امید آنکه بتواند با کوچکتر شدن اندازه تابلو آن را به فرد علاقه مندی بفروشد. چند نکته باقی مانده از بوم سوگند باتاوایی ها بستر مناسبی بود تا رامبراند بتواند بدون این که پولی برای خرید بومی مناسب بپردازد، روی آنها آثار دیگری خلق کند و به سبب ب*ر*جسته نگاری های رنگی بر روی این بوم ها نگرانی نداشت که قبلاً روی آنها تصاویری کشیده است.

تابلو اعضای صنف پارچه فروشان​

یکی از این گونه تابلوها اثر فوق العاده حسی وی اعضای صنف پارچه فروشان می باشد که با استقبال عمومی مواجه شد رامبراند در اجرای این اثر تا جایی که امکان داشت از شیوه
جدید نقاشی خود پرهیز کرد و چون گذشته اثری آفرید تا لااقل این بار به کارگاهش باز نگردد.
تابلویی را که برای دیوار اصلی فلینگ سفارش دادند بسیار بزرگ بود و هنرمند می بایست موضوعی از اجداد هلندی ها که (باتاوایی‌ها) بودند در آن خلق کند ولی مرگ به فلینگ اجازه نداد
خواسته اعضای شهرداری را برآورده سازد پس آنان از روی ناچاری و با کمال بی میلی تابلو را به رامبراند سفارش دادند. رامبراند که با دست یابی به شیوه ای جدید، جسورانه و نامتعارف در نقاشی سبک های پیشین خود را کنار زده بود با اکثریت مردمی رو به رو شد که این روش جدید را نمی پذیرفتند و مدام از او می خواستند تا آثاری چون گذشته بیافریند ولی هنرمند بی باک که همیشه به هنر خویش ایمانی راسخ داشت به سخنان آنها وقعی نمی نهاد. او در نقاشی هایش از ضربه های سریع قلم موی آغشته به رنگ زیاد استفاده می کرد و از مالیدن رنگ با کاردک بر روی ظریف کاری های موجود در تابلوهایش ابایی نداشت.
(شیوه ای که حتی قرن ها بعد از رامبراند نیز استقبال نشد.)

1641194198898.png
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Negin_SH

سرپرست بخش کتاب
پرسنل مدیریت
سرپرست بخش
تیزریست
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-06
نوشته‌ها
4,583
لایک‌ها
14,918
امتیازها
193
سن
19
محل سکونت
سومرو
کیف پول من
80,724
Points
280

شیوع طاعون در اروپا​

در سال 1663 طاعون سیاه برای چندمین بار سایه شوم خود را بر اکثر مناطق اروپا و به خصوص شهرهای بزرگ و پرجمیعت افکند که آمستردام نیز یکی از شهرها بود. کمتر خانواده ای دیده می شد که عزیزی را به واسطه طاعون از دست نداده باشد و خانواده رامبراند نیز با مرگ هندریکه به جمع افراد داغدار آن سال پیوست.
رامبراند که با وجود کهولت سن بسیار حساس و کم تحمل شده بود با کوچک ترین ناراحتی که بر وی وارد می شد دست از نقاشی می کشید حال چه رسد به مرگ همسرش هندریکه، که باعث شد هنرمند بزرگ تا مدتی مدید تابلوی قابل توجهی خلق نکند.
تیتوس لحظه ای پدر افسرده حال خویش را تنها نمی گذارد و برای خارج کردن او از شرایط کنونی مدام خاطرات گذشته را مرور می کرد و با قرار دادن پدرش در محل هایی چون حراجی‌ها، عتیقه فروشی ها و تئاتر سعی در بهبود روحیه از دست رفته او داشت.
همین امر سبب ساز تابلوی زیبا و بحث برانگیز عروس یهودی شد که در خلق این اثر نیز هم چنان از شیوه لکه گذاری با تاش قلم و کاردک بهره برد. تدبیر تیتوس برای رفع افسردگی های رامبراند و به جریان افتادن نبوغ ذاتی وی مؤثر واقع شد. حالا استاد پیر علاوه بر خلق تابلوهایی جدید ساعات زیادی را در حراجی های مختلف می گذراند.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Negin_SH

سرپرست بخش کتاب
پرسنل مدیریت
سرپرست بخش
تیزریست
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-06
نوشته‌ها
4,583
لایک‌ها
14,918
امتیازها
193
سن
19
محل سکونت
سومرو
کیف پول من
80,724
Points
280

ورود کوزیمو دو مدیچیبه به آمستردام​

بعد از مدتی رامبراند به دلیل امتناع ورزیدن از پرداخت چهار ماه اجاره خانه عقب افتاده خود به دادگاه خوانده شد. این گونه احضاریه های دادگاه در این سال ها برای وی اتفاق عجیبی نبود چرا که هر چند ماه یک بار به واسطه بدهی های فراوانش در آن جا حاضر می شد. با ورود کوزیمو دو مدیچی از سرداران ایتالیایی منتسب به خاندان هنر دوست دو مدیچی به آمستردام نقاشان و هنرمندان به تکاپو افتادند تا بتوانند تابلوهایی با قیمت های گزاف به وی بفروشند. ولی او به محض حضور در آمستردام سراغ منزل رامبراند نقاش بزرگ را گرفت، پس او را به منزل رامبراند بردند. کوزیمو دو مدیچی بعد از گفتگویی خودمانی در باب هنر از او خواست تا چندین نمونه از آثارش را به وی بفروشد. رامبراند که در آن لحظه حتی یک تابلوی تمام شده نداشت به وی گفت:‌
“سرورم بسیار متأسفم که تابلویی آماده ندارم تا به شما تقدیم کنم ”
” درست است که از تصاحب افتخارآمیز یکی از آثار شما محروم شدم.

ولی به هر حال از این که می بینم مردم تا چه اندازه به هنر شما اهمیت می دهند که حتی نمی گذارد یک تابلوی تمام شده در کارگاه شما موجود باشد بسیار مسرور می شوم”
رامبراند که قصد کرد به وی بگوید عدم وجود تابلو در کارگاه چیزی به جز تاوان بودن وی از خرید بوم و رنگ سایر ابزار و مصادره شدن تابلوهای موجود در کارگاه توسط طلبکاران نیست از تصمیم خود منصرف شد و تنها سکوت کرد به هر حال برخی مواقع اوضاع مالی رامبراند تا حدی وخیم می شد که حتی نمی توانست از پس خرید وسایل اولیه کارش برآید.

مرگ تیتوس​

در فوریه 1668 تیتوس بیست و هفت ساله با ماگدالنا وان لو دختر آقای وان لوی زرگر که از دوستان خانوادگی رامبراند و ساسکیا بود ازدواج کرد ماگدالنا که پدر خویش را از دست داده بود رامبراند را همچون پدر خویش دانست و به وی بسیار محبت داشت. با حضور وی در خانه غم زده رامبراند شادی جریان یافته بود ولی پنج ماه بعد به ماگدالنای باردار و رامبراند خبر دادند که تیتوس بر اثر ابتلا به طاعون در گذشته است. رامبراند بی پول و مغموم حتی موفق نشد آرامگاهی برای پسرش خریداری کند تا جایی که وادار شدند پیکر تیتوس را در مقبره ای اجاره ای به خاک سپارند.
شش ماه بعد از مرگ تیتوس، ماگدالنا دختری به نام تیتیا به دنیا آورد که این کودک شیرین همدم رامبراند شد و بعد از گذشت هفت ماه ماگدالنا نیز چشم از جهان فرو بست
بعد از این حوادث ناگوار قلب زخم خورده و بیمار رامبراندکه دیگر تاب و تحمل این همه رنج و محنت را نداشت در تاریخ چهارم اکتبر سال 1669 در سن شصت و سه سالگی برای همیشه از تکاپو افتاد. کالبد رنج دیده او را در کلیسای محل سکونتش در مقبره ای بی نام و نشام دفن کردند. و دوستان و طرفداران بی شمار وی از این که رامبراند بزرگ با چنین وضعیت اسف باری جهان را بدرود گفت سخت منقلب شدند.

1641194353074.png
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

Negin_SH

سرپرست بخش کتاب
پرسنل مدیریت
سرپرست بخش
تیزریست
کاربر VIP انجمن
کتابخوان برتر
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-06
نوشته‌ها
4,583
لایک‌ها
14,918
امتیازها
193
سن
19
محل سکونت
سومرو
کیف پول من
80,724
Points
280

سبک تخصصی رامبراند وان راین

باروک

آنچه امروزه به عنوان مکتب باروک (سبکی موقر و کاملاً جدی) می شناسیم تا قبل از قرن بیستم با تعاریفی چون عصر باروک، هنر باروک، سیاست باروک و علم باروک به مشابه سبک و سیاقی نامتعارف در مقایسه با آثار کلاسیک قلمداد می شد. چرا که مکتب کلاسیک با قوانین و ضوابط خاص خود هر فکر و هنرورزی را در قالب های آکادمیک قرار می دهد و جای زیادی برای بدعت گذاری و نوآوری باقی نمی گذارد. خیل طرفداران کلاسیک به مکتبی که از نظر قوانین حاکم بر شیوه مقبول خودشان غریب گنگ و ریاکارانه می نمود باروک نام نهادند. حتی هنرمندانی را نیز که منتسب به این سبک می دانیم از این که منسوب به شیوه باروک باشند شرم داشته اند.

معنی لغوی باروک

باروک که از یک واژه پرتغالی به معنی « مروارید بی شکل » الهام گرفته شده که بیانگر روحیات و خواستگاه‌های انسان نیمه دوم قرن‌شانزدهم است. انسانی که همواره با دوگانگی‌هایی چون: دنیا و آخرت، زندگی و مرگ، فقر و ثروت، درست و نادرست و … مواجه بوده است. اندیشمندانی چون مارتین لوتر و اراسموس زرق برق و تندروی های کاتولیک های دنیاگرا را رد می کنند و با اعتراض به زیاده خواهی و قدرت طلبی، انسان را به ساده زیستی و پرهیزکاری دعوت می کنند. از طرفی سردمداران کاتولیک پروتستان ها را خشن و کوته فکر می خوانند و با خدمت گرفتن هنری متعادل سعی در بارور کردن دنیایی دارند که در نهایت به سعادت اخروی منتهی می شود.

این نهضت های فکری و مذهبی که هر یک با تمام قوا اذهان را به سوی خود جلب می کرد، انسان را در برزخی می انداخت که می باید در آنجا سال ها و شاید برای همیشه به داوری بنشیند تا بتواند آنچه را که حقیقت و ثواب است بپذیرد. در این جاست که این انسان برای مصون ماندن از خطرهایی چون متهم شدن بهلاابالی گری و بی مذهبی و تردید،
چاره ای نمی بیند جز این که خود را در پشت چهره ای ساختگی و ماسک گونه که موجه جلوه کند پنهان دارد به امید این که شاید روزی بتواند آنچه را که درست است انتخاب کند.


1641194430208.png
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا