فصل اول تاریخچهی مدرسهی هیولاها
حتما دربارهی این کنجکاو هستید که ما اصلا چرا این مدرسه رو مدرسهی هیولاها خطاب میکنیم! باید بگم این هیولاها نه چندتا دیو تیزدندان بودن و نه بال و دم داشتن! این هیولاها به دستهها و سنین مختلف تقسیم میشدند. در ادامهی بحث به تقسیم آنها میپردازیم.
هیولاهای لوس و مغرور: این موجودات محبوبیت خاصی در تمام سنین در مدرسه دارند. حالا دلیلش چیه؟ دلیل محبوبیت این موجودات آینه و شانهی مخصوصی که به مدرسه میبرند؛ (چرا وقتی من میبرم همیشه گم میشه؟) دستمالهای رو اعصابشان که مدام با آنها دستشون رو تمیز میکنن که ظاهرا این دستمالها دستمال مرطوب نام دارد! و در آخر آخرین و مهمترین دلیل محبوبیت این موجودات خودشیفتگیشون هست! (جدا چیکار میکنن؟)
هیولاهای چاپلوس: این موجودات قدرت چاپلوسی فوقالعادهای دارند که اکثر اوقات به خوبی توان درآوردن حرص شما را دارند! این موجودات در تمام لحظات زندگیشان در حال انجام عمل چاپلوسی از معلم و اغلب نمایندهی کلاس هستند. از بیشترین سوالاتی که این موجودات در اولین روز از مدرسه میپرسند اسم کوچک معلم هست! در کل تمام نمرههای ۲۰ این موجودات از لحاظ شرعی حرام است!
معلمها: این موجودات در کل نمیتوانند خوب باشند اما تلاش زیادی در مهربان نگه داشتن ظاهرشان دارند و در ساعت ۱۲ ظهر که مدرسهها تمام میشوند تبدیل به چهرهی واقعی خود میشوند. احتمالا همگی با این موجودات آشنایی داشتید و آرزوی زیر تریلی رفتنشان هر روز ورد زبانتان بوده!
معلم ریاضی: این دسته از هیولاها نیز جزء هیولاهای بالا هستند منتهی در گونهای جهشیافته و پیشرفتهتر! این موجودات معمولا عینک بزرگی بر چشم زدهاند و از نامهنگاریها تا چرت زدن دانشآموزان را مثل عقاب رصد میکنند. این هیولا علاقهی زیادی به گرفتن مچ دانشآموز حین تقلب و پ*اره کر*دن باصدای برگه دارند.
اکیپ هیولاهای لوس: قبلا دربارهی نوع از هیولاها در پاراگراف اول مطالعه کردید و این جمعیتی از هیولاهای اول را تشکیل میدهد که میتوانند صد برابر رو مخ باشند. معمولا این دانشآموزان بیریخت نمرهی ۲۰ را ازآن خود میکنند و الکی محبوب هستند. معمولا چند بیاخلاق لوس همهچیزدان این گروه را تشکیل میدهند.
ناظم مدرسه: این موجودات همیشه الکی ناراضی هستند و علاقهی زیادی به نگه داشتن سر صف شما در گرما و سرما دارند! این موجودات علاقهی زیادی به پ*اره کر*دن حنجرهشان سر صف مدرسه با آن بلندگوی میوهفروشی دارند و همیشه بر این عقیده هستند که الان است که همسایهها شاکی شوند.
زوجهای چسبیده: این دسته اغلب از روز اولی که پا در مدرسه میگذارند برای خود از همان کلاس اول که بیدندانی بر آنها چیره شده زوجی انتخاب و سوگند یاد میکنند تا با طرف مقابل قهر نکردند از او جدا نشوند و زنگ تفریح را با دانشاموزان یا بهتر بگوییم هیولاهای دیگر نگذرانند در غیر این صورت زوج آنها قورتشان میدهد!
مدیر هیولاها: وی ذاتا هیچ وظیفهای ندارد و تمام امور را به ناظم هنجرهپاره میسپارد و باقی روز را چرت میزند.
نظافت چی هیولاها: این موجود بیشتر از آن که نظافت کند غر میزند! هر جارویی که میکشد خرجش یک غر است.
معلم ورزش هیولاها: راستش من ندیدمش اطلاعاتی از این موجود در دسترس نیست!
جوجه اردک بدبخت مدرسه: به آخرین گونهی مدرسهی هیولاها رسیدیم که در هر مدرسه فقط یک دانه از این گونه وجود دارد. او معمولا در کلاسهای فرد میافتد و در میان زوجها تنها میماند و وقت خود را به بستنیخوری در زمستان و متر کردن حیاط مدرسه میپردازد. بله درست حدس زدید! این موجود جوجه اردک بدبخت مدرسه یعنی من هستم!
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان