• مصاحبه اختصاصی رمان کاراکال میگل سانچز کلیک کنید

جملاتی که می‌توان آن را با طلا نوشت.

  • نویسنده موضوع حبیب.آ
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 38
  • بازدیدها 2K
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

حبیب.آ

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-05
نوشته‌ها
887
لایک‌ها
3,049
امتیازها
73
وب سایت
dastannevisg.blogsky.com
کیف پول من
-101
Points
0
بعضی چیزها را نمی‌شود گفت. بعضی چیزها را احساس می‌کنید. رگ و پی شما را می‌تراشد، دل شما را آب می‌کند، اما وقتی می‌خواهید بیان کنید می‌بینید که بی‌رنگ و جلاست. مانند تابلوئیست که شاگردی از روی کار استاد ساخته باشد. عینا همان تابلوست. اما آن روح، آن چیزی که دل شما را می‌فشارد، در آن نیست.

چشم‌هایش
بزرگ علوی
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

حبیب.آ

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-05
نوشته‌ها
887
لایک‌ها
3,049
امتیازها
73
وب سایت
dastannevisg.blogsky.com
کیف پول من
-101
Points
0
بعضی چیزها را نمی‌شود گفت. بعضی چیزها را احساس می‌کنید. رگ و پی شما را می‌تراشد، دل شما را آب می‌کند، اما وقتی می‌خواهید بیان کنید می‌بینید که بی‌رنگ و جلاست. مانند تابلوئیست که شاگردی از روی کار استاد ساخته باشد. عینا همان تابلوست. اما آن روح، آن چیزی که دل شما را می‌فشارد، در آن نیست.

چشم‌هایش
بزرگ علوی
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

حبیب.آ

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-05
نوشته‌ها
887
لایک‌ها
3,049
امتیازها
73
وب سایت
dastannevisg.blogsky.com
کیف پول من
-101
Points
0
هر کس بخواهد زیاد درباره دوستیها بیندیشد و عمل کند، زندگی توام با هراسی دارد. هراس از جدایی و عدم هماهنگی. در این حال، واکنش انسان، همچون مردمک چشم است که بر اساس میزان نوری که دریافت می‌کند، از مغز فرمان می‌برد. تلاش دوستان برای این همآهنگی، برخلاف همآهنگی مردمک چشم با نورهایی با شدتهای مختلف، ولی همزمان، و واکنشی که نشان می‌دهد، نمی‌تواند بیشتر از ظرفیت شخصیتی هر یک از آنها طول بکشد. در نتیجه شاید بتوان این امر را به فال نیک گرفت که هیچ معاشرتی پیش از اینکه به نقطه انفصال برسد، در صورتی که دلخواه طرفین نباشد، زیاد طول نخواهد کشید.

نقاشی
ژوزه ساراماگو
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

حبیب.آ

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-05
نوشته‌ها
887
لایک‌ها
3,049
امتیازها
73
وب سایت
dastannevisg.blogsky.com
کیف پول من
-101
Points
0
به مرد کوری بگویید آزاد هستی، دری را که از دنیای خارج جدایش می‌کند باز کنید، بار دیگر به او می‌گوییم آزادی، برو، و او نمی‌رود، همانجا وسط جاده با سایر همراهانش ایستاده، می‌ترسند، نمی‌دانند کجا بروند، واقعیت اینست که زندگی در یک هزارتوی منطقی، که توصیف تیمارستان است، قابل قیاس نیست با قدم بیرون گذاشتن از آن بدون مدد یک دست راهنما یا قلادهٔ یک سگ راهنما برای ورود به هزارتوی شهری آشوب زده که حافظه نیز در آن به هیچ دردی نمی‌خورد، چون حافظه قادر است یادآور تصاویر محله‌ها شود، نه راه‌های رسیدن به آنها.

کوری
ژوزه ساراماگو
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

حبیب.آ

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-05
نوشته‌ها
887
لایک‌ها
3,049
امتیازها
73
وب سایت
dastannevisg.blogsky.com
کیف پول من
-101
Points
0
تنها یک سرنوشت محتوم وجود دارد
و آن "مرگ" است.
جز این "جبر" دیگری نیست.
در فاصله ی زمانی میان تولد و مرگ،
هیچ چیز از پیش تعیین شده نیست.
همه چیز را می توان تغییر داد،
میتوان جنگ را متوقف کرد و حتی صلح را حفظ کرد،
فقط به این شرط که بخواهی
و همیشه بخواهی.

یادداشت ها
آلبر کامو
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

حبیب.آ

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-05
نوشته‌ها
887
لایک‌ها
3,049
امتیازها
73
وب سایت
dastannevisg.blogsky.com
کیف پول من
-101
Points
0
مشکلات افراد موفق،
کمتر از افراد شکست خورده نیست.

تنها یک دسته از مردم هستند
که هیچ مشکلی ندارند: آن ها در گورستان خوابیده اند.


آنتونی رابینز
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

حبیب.آ

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-05
نوشته‌ها
887
لایک‌ها
3,049
امتیازها
73
وب سایت
dastannevisg.blogsky.com
کیف پول من
-101
Points
0
دقایقی در زندگی هست
که دلت برای کسی آنقدر تنگ میشود
که میخواهی او را از رویایت بیرون بکشی
و در دنیای واقعی بغلش کنی ...



گابریل‌گارسیامارکز
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

حبیب.آ

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-05
نوشته‌ها
887
لایک‌ها
3,049
امتیازها
73
وب سایت
dastannevisg.blogsky.com
کیف پول من
-101
Points
0
زندگی تنها سایه‌ای است گذرا؛ بازیگری بینواست که ساعتی بر صح*نه می‌خرامد و به شور و هیجان می‌آید و سپس دیگر آوایی به گوش نمی‌رسد: افسانه‌ای است خشم‌آلود و پر‌خروش که ابلهی حکایت می‌کند و هیچ معنی ندارد.


#مکبث
#ویلیام_شکسپیر
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

حبیب.آ

کاربر تک‌رمان
کاربر تک‌رمان
تاریخ ثبت‌نام
2019-12-05
نوشته‌ها
887
لایک‌ها
3,049
امتیازها
73
وب سایت
dastannevisg.blogsky.com
کیف پول من
-101
Points
0
از وقتی بچه بودم مادرم گفته بود برای چیزی دعا کنم. ما همیشه دعا می کردیم. من برای ابرها، پیژامه ها، لامپ‌ ها و زنبورها دعا کرده بودم.
مادر می‌ گفت: {هیچ وقت برای عشق و سلامتی یا پول دعا نکن، اگه خدا بفهمه تو چه چیزی رو میخوای، اون رو بهت نمیده، تضمین می کنم.}
پدرم که رفت مادرم گفت: {زانو بزن و برای قاشق ها دعا کن!}

از کتاب دعا برای ربوده شدگان
اثر جنیفر کلمنت
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا