نام رمان: شعشعهِ داج
نام نویسنده: crazy-)
ژانر: عاشقانه، تراژدی، معمایی.
ناظر: bitaќ
خلاصه:
همهچیز از یک طمع شروع میشود. روایتی از دیوانگیهای یک پختهی ناپخته و طمعکاریهای چند تن برای رسیدن به ثروتی بیحد و اندازه. بیرحمیهای آدمهایی که نام انسان را به یدک میکشند و قربانیهایی که مجرم شدهاند. نور، دختری که بازیچهی دست دیگران میشود و بیست و هشت سال زندگیاش محبتی ندیده، میخواهد با منطق پیچیدهاش طمع کند و سام، پسری که هیچکس نمیداند قرار است چه کند و چگونه خندههای دروغیاش را از بین ببرد؛ پارسا، کسی که پس زده شده و زندگیاش با سیاهی خو گرفته و مریمای که با یک بچه، به خانهی پدرش برگشته و طعنههای همسایگان، آشنایان و... را به جان خریده. نخ سرنوشت این چهار تن، پس از زمانی، بههم تنیده میشود و سیاهیای که روی زندگیشان سایه افکنده؛ آشکار میشود. یا با طمعشان، در میان کوچه پس کوچههای داج، شعشعهای میدرخشد یا همهچیز نابود میشود.
شعشعه داج: پراکنده شدن نور تاریکی/درخشش تاریکی
لینک رمان:
نام نویسنده: crazy-)
ژانر: عاشقانه، تراژدی، معمایی.
ناظر: bitaќ
خلاصه:
همهچیز از یک طمع شروع میشود. روایتی از دیوانگیهای یک پختهی ناپخته و طمعکاریهای چند تن برای رسیدن به ثروتی بیحد و اندازه. بیرحمیهای آدمهایی که نام انسان را به یدک میکشند و قربانیهایی که مجرم شدهاند. نور، دختری که بازیچهی دست دیگران میشود و بیست و هشت سال زندگیاش محبتی ندیده، میخواهد با منطق پیچیدهاش طمع کند و سام، پسری که هیچکس نمیداند قرار است چه کند و چگونه خندههای دروغیاش را از بین ببرد؛ پارسا، کسی که پس زده شده و زندگیاش با سیاهی خو گرفته و مریمای که با یک بچه، به خانهی پدرش برگشته و طعنههای همسایگان، آشنایان و... را به جان خریده. نخ سرنوشت این چهار تن، پس از زمانی، بههم تنیده میشود و سیاهیای که روی زندگیشان سایه افکنده؛ آشکار میشود. یا با طمعشان، در میان کوچه پس کوچههای داج، شعشعهای میدرخشد یا همهچیز نابود میشود.
شعشعه داج: پراکنده شدن نور تاریکی/درخشش تاریکی
لینک رمان:
در حال پیشرفت - رمان شعشعهِ داج|crazy کاربر انجمن تک رمان
نام رمان: شعشعهِ داج نام نویسنده: مهاجر. ژانر: عاشقانه، تراژدی، معمایی. سطح: درحال پیشرفت ناظر: bitaќ خلاصه: همهچیز از یک طمع شروع میشود. روایتی از دیوانگیهای یک پختهی ناپخته و طمعکاریهای چند تن برای رسیدن به ثروتی بیحد و اندازه. بیرحمیهای آدمهایی که نام انسان را به یدک میکشند و...
forums.taakroman.ir
آخرین ویرایش: