یادتونه بچه کـه بودیم تا توى یه جمعى میرفتیم حوصله نداشتیم،خجالت میکشیدیم بابا مامانمون میگفتن:درود کردى بـه عمو؟ ما هم مثل خر تو گل میموندیم! یهو طرف بـه دروغ میگفت: بعععععله،سلامم کرد پسر گل!!!!
عاشق این ادما بودم،دمشون گرم
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان