• رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید
  • رمان عاشقانه و جنایی کاراکال به قلم حدیثه شهبازی کلیک کنید
  • خرید رمان عاشقانه، غمگین، معمایی دلداده به دلدار فریبا میم قاف کلیک کنید

اس ام اس یاد قدیما بخیر

  • نویسنده موضوع MAHDIS
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 22
  • بازدیدها 427
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

MAHDIS

نویسنده انجمن + مدیر ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-26
نوشته‌ها
7,835
لایک‌ها
16,756
امتیازها
163
سن
23
محل سکونت
Mystic Falls
وب سایت
taakroman.ir
کیف پول من
719
Points
0
یادمه اون قدیما وقتی بساط قند شکستن پهن می ‌شد،موقع خرد کردن یه قسمتایی از قند نرم بود
کلی از اونا میخوردیم
شماهم قند میخوردید؟
البته اگر یادتون میاد
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

امضا : MAHDIS

MAHDIS

نویسنده انجمن + مدیر ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-26
نوشته‌ها
7,835
لایک‌ها
16,756
امتیازها
163
سن
23
محل سکونت
Mystic Falls
وب سایت
taakroman.ir
کیف پول من
719
Points
0
یادش بخیر وقتی قارچ خور یا میوه خور بازی میکزدیم و کلی مرحله میرفتیم جلو ؛ سِیو کـه نمیشد لامصب ؛ بعدِ یه مدت دستگاه د*اغ میکرد و بازی گیر میکرد !
یعنی از شکست عشقی بدتر بود …
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : MAHDIS

MAHDIS

نویسنده انجمن + مدیر ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-26
نوشته‌ها
7,835
لایک‌ها
16,756
امتیازها
163
سن
23
محل سکونت
Mystic Falls
وب سایت
taakroman.ir
کیف پول من
719
Points
0
قدیما نمیدونم دل ما خوش بود ؛
یا قدیما بیشتر خوش می گذشت !


نمیدونم سلامتی بیشتر بود ؛
یا ما مریض نبودیم !


نمیدونم ما بی نیاز بودیم ؛
یا توقع ها پایین بود ؟


نمیدونم همه ی چی داشتیم ؛
یا چشم و هم چشمی نداشتیم !


نمیدونم اون موقع ها ؛
حوصله داشتیم !
یا همین حالا وقت نداریم !!!


نمیدونم چی داشتیم ،چی نداشتیم
ولی روزای خوبی داشتیم
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : MAHDIS

MAHDIS

نویسنده انجمن + مدیر ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-26
نوشته‌ها
7,835
لایک‌ها
16,756
امتیازها
163
سن
23
محل سکونت
Mystic Falls
وب سایت
taakroman.ir
کیف پول من
719
Points
0
یادش بخیر کتابمون جلد پلاستیکی می کردیم بعد با خودکار پشتش دروازه می کشیدیم سر خودکار بیک مو می گرفتیم فوتبال دستی درست می کردیم.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : MAHDIS

MAHDIS

نویسنده انجمن + مدیر ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-26
نوشته‌ها
7,835
لایک‌ها
16,756
امتیازها
163
سن
23
محل سکونت
Mystic Falls
وب سایت
taakroman.ir
کیف پول من
719
Points
0
امضا : MAHDIS

MAHDIS

نویسنده انجمن + مدیر ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-26
نوشته‌ها
7,835
لایک‌ها
16,756
امتیازها
163
سن
23
محل سکونت
Mystic Falls
وب سایت
taakroman.ir
کیف پول من
719
Points
0
یادش بخیر قدیما آخر هفته کـه خونه مادربزرگ جمع میشدیم با بچه هاي‌ فامیل شبا جاهامونو کنارهم مینداختیم…


تا صبح ورور حرف میزدیم و ریز ریز می‌خندیدیم !
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : MAHDIS

MAHDIS

نویسنده انجمن + مدیر ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-26
نوشته‌ها
7,835
لایک‌ها
16,756
امتیازها
163
سن
23
محل سکونت
Mystic Falls
وب سایت
taakroman.ir
کیف پول من
719
Points
0
یادتونه این باطری قلمیا وقتی تموم می‌شد در مرحله اول با ضربه زدن شارژش میکردیم ؛ در مرحله دوم تو ظرف آب جوش ۱ساعتی میذاشتیم بجوشه ۶ماه دیگه کار میکرد ؛ در مرحله آخر با پیچ گوشتی یا چاقو می افتادیم بـه جونش کـه ببینیم توش چیه …
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : MAHDIS

MAHDIS

نویسنده انجمن + مدیر ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-26
نوشته‌ها
7,835
لایک‌ها
16,756
امتیازها
163
سن
23
محل سکونت
Mystic Falls
وب سایت
taakroman.ir
کیف پول من
719
Points
0
امضا : MAHDIS

MAHDIS

نویسنده انجمن + مدیر ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-26
نوشته‌ها
7,835
لایک‌ها
16,756
امتیازها
163
سن
23
محل سکونت
Mystic Falls
وب سایت
taakroman.ir
کیف پول من
719
Points
0
ﺷﻤﺎ ﯾﺎﺩﺗﻮﻥ ﻧﻤﯿﺎﺩ ﺑﭽﻪ ﻛﻪ ﺑﻮﺩﻳﻢ ؛ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺭﻭ میشمردیم ﺗﺎ ﺟﻤﻌﻪ ﺑﺮﺳﻪ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻧﺎﻫﺎﺭ ﻧﻮﺷﺎﺑﻪ ﺑﺨﻮﺭﻳﻢ ﻳﻪ ﺷﻴﺸﻪﻱ ﻛﺎﻣﻞ ﺗﻮ ﻳﻪ ﻟﻴﻮﺍﻥ ﻛﻪﺗﺎﺳﺮﺵ ﻳﺦ ﺑﺎﺷﻪ .
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : MAHDIS

MAHDIS

نویسنده انجمن + مدیر ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-26
نوشته‌ها
7,835
لایک‌ها
16,756
امتیازها
163
سن
23
محل سکونت
Mystic Falls
وب سایت
taakroman.ir
کیف پول من
719
Points
0
مامانم کـه شیشه پاک کن می خرید ؛ لحظه شماری می‌کردم تا اون ماده ي داخلش تمومه بشه بعد توش آب پر کنم بازی کنم …
این بلند مدت ترین برنامه ریزی بود کـه تو بچگی انجام میدادم !!!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : MAHDIS
بالا