• رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید
  • رمان عاشقانه و جنایی کاراکال به قلم حدیثه شهبازی کلیک کنید
  • خرید رمان عاشقانه، غمگین، معمایی دلداده به دلدار فریبا میم قاف کلیک کنید

بیوگرافی بیوگرافی محمد هیدجی|حکیم

  • نویسنده موضوع L A D Y
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 8
  • بازدیدها 134
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

L A D Y

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-12
نوشته‌ها
1,764
لایک‌ها
23,348
امتیازها
138
سن
17
کیف پول من
7,716
Points
117
حكيم محمد « هيدجى» در زمره دانشوران اسلامی است كه با وجود كسب كمالات گوناگون علمى هيچ گاه خود را بى نياز از عبادات و بجاى آوردن فرائض و نوافل نديد و توانمندى در عرصه دانشورى را با فضيلتى كه با اخلاق و تقوا به خود اختصاص داد، توأم ساخت و در واقع علم و ايمان را مكمل و متمم هم نمود و به همين دليل به جاى آنكه در درّه خوديت به بام غرور برود، دامنه‏هاى ديانت را پيمود و خويشتن را به قله كرامت انسانى رسانيد و در اقيانوس پژوهش به غواصى پرداخت و مرواريدهاى معرفت را بدست آورد و جان خود را از تعلقات دنيايى و پيوستگى‏هاى فناپذير پيراست.


زادگاه

استان زنجان از جمله نقاط باستانى ايران است كه در سال ۲۴هجرى توسط لشكر اسلام به فرماندهى براءبن غارب از اصحاب رسول اكرم (ص)فتح گرديد. اين ناحيه و توابعش در طول تاريخ داراى سوابق علمى و فرهنگى درخشانى بوده است و رادمرانى خردمند و وارسته از آن و پيرامونش برخاسته‏اند.

يكى از شهرستانهاى مهم اين استان ابهر است. اين شهر در منطقه معتدل كوهستانى در دره وسيعى در جنوب غربى زنجان و بر سر راه تهران به تبريز قرار گرفته و ۳۲۷۵كيلومتر مربع مساحت دارد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

L A D Y

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-12
نوشته‌ها
1,764
لایک‌ها
23,348
امتیازها
138
سن
17
کیف پول من
7,716
Points
117
از ويژگى‏هاى مهم ابهر اين است كه در قرن چهارم هجرى جزو قلمرو علويان قرار گرفت.اثيرالدين مفضل بن عمر ابهرى ( متوفى ۶۶۳ه.ق) از دانشمندان رياضى قرن هفتم كه در رصد خانه مراغه با خواجه نصیر طوسی همكارى مى‏كرد، از اهالى اين ديار است.

در چهارده كيلومترى شمال غربى ابهر به جانب زنجان شهر هيدج واقع شده كه اهالى آن شيعه هستند و به زبان تركى سخن مى‏گويند.

در هر حال حكيم الهى و فيلسوف جهان تشيع حاج ملا محمد فرزند حاج معصوم على به سال ۱۲۷۰ه. ق مطابق ۱۲۳۳ه. ش در اين آبادى ديده به جهان گشود و موجب شهرت آن گشت.

حكيم هيدجى دوران طفوليت را در خانواده‏اى متديّن و نيكوسرشت سپرى كرد و از همان اوان نوجوانى استعداد خود را در زمينه‏هاى علمى و ادبى بروز داد. او بخشى مقدماتى را در موطن خويش از آخوند ملا محمد فرا گرفت.

اقامت در تهران
ملا محمد در سال ۱۲۹۷و به هنگامى كه ۲۷بهار را پشت سر نهاده بود زادگاهش را به قصد اقامت در قزوين ترك نمود و در اين شهر ادامه تحصيل را پى گرفت و از خرمن انديشه سيد على خوئينى قزوينى صاحب حاشيه بر قوانين ميرزاى قمى توشه‏ها برچيد، او كه در هيدج زندگى ساده و عارى از تكلف داشت، در قزوين و در مدرسه حسن خان روزگار را با عسرت و تنگدستى مى‏گذرانيد، اينكه در برخى منابع ادعا شده كه نامبرده مقدمات علوم دينى و حكمت را در زنجان آموخته به استناد منابع متعدد واقعيت ندارد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

L A D Y

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-12
نوشته‌ها
1,764
لایک‌ها
23,348
امتیازها
138
سن
17
کیف پول من
7,716
Points
117
وى پس از هشت سال اقامت در قزوين و تكميل معلومات نزد استادان ب*ر*جسته اين شهر، به سال ۱۳۰۵ه. ق و در حالى كه ۳۵ساله بود به تهران عزيمت نمود، در شرح حالى كه خودش نوشته چنين مى‏خوانيم،

« … بارى من بنده، حاجى ملا محمد آغاز شباب در مدرسه واقع در قريه مزبور ( هيدج) چند گاهى در قزوين به آموختن علوم رسميه مانند نحو و صرف، منطق و معانى و بيان اشتغال داشته از آن پس در دارالخلافه تهران از بهشتى روان آقاميرزا حسين سبزوارى كه سرآمد شاگردان دانشور يگانه و آموزگار فرزانه حاج ملا هادى سبزوارى عليه الرحمة البارى بود، بحرى از علوم كلاميه و رسوم رياضيه استفاضه نموده…»

سبزوارى استاد هيدجى در مدرسه عبداللّه خان واقع در بازار بزّازان تهران ادبيات فقه و اصول تدريس مى‏كرد و شهرت بيشتر او به مهارت وى در رياضى، نجوم و هيئت است و میرزا ابراهیم حکمی زنجانی از تلاميذ اين دانشور است.

موقعى كه حكيم هيدجى به تهران رحل اقامت افكند حكيم ميرزا میرزا ابوالحسن جلوه زواره‏اى ( ۱۳۱۴ - ۱۲۳۸ه. ق) آخرين دهه تدريس حكمت و فلسفه را در مدرسه دارالشفاى تهران طى مى‏كرد و نيز انسانى سالخورده به نظر مى‏رسيد، حكيم هيدجى موقعيت اين حوزه درسى پر فيض را مغتنم شمرد و چنين محفلى را درك كرد و مدتى در اين مدرسه به تحصيل و تكميل معارف تشيع و فنون فلسفى و عرفانى پرداخت، خودش به اين موضوع اشاره‏اى روشن دارد:

« در محضر حكيم بارع و متأله شامخ آقا ميرزا ابوالحسن متخلص به جلوه قدس سره اخذ معارف حقه و تحصيل فنون حكميه كرده ساير علوم را از فقه و اصول و حديث از هر كدام به لياقت و مراتب استعداد خود استفاده نموده…»
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

L A D Y

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-12
نوشته‌ها
1,764
لایک‌ها
23,348
امتیازها
138
سن
17
کیف پول من
7,716
Points
117
از مختصات روحى اين حكيم حالت شهامت در بررسى افكار قدماى حكمت و فلسفه است و گويى اين صفت را از استادش جلوه آموخته بود و همچون وى برخى آثار معروف چون اسفار را به ديد انتقاد مورد بحث قرار مى‏داد.

برخى تراجم نويسان خاطر نشان ساخته‏اند كه حكيم هيدجى براى تقويت آموخته‏هاى خود به عتبات عاليات رفته، از محضر اساتيد عراق مستفيض شده است. مهدى مجتهدى نوشته است:

« به عتبات عاليات مشرف گشته، فقه و اصول خوانده، در فرا گرفتن معقول رنج‏ها كشيده است.»

شيخ آقا بزرگ تهرانى نيز از نجف رفتن وى سخن گفته است. و معلم حبيب آبادى اظهار داشته است: حكيم هيدجى پس از ۲۰سال به تهران بازگشت و شهيد مطهرى مى‏نويسد:

« ملا محمد هيدجى زنجانى… سفرى به عتبات براى تكميل معلومات رفت و در آنجا نيز ضمن تحصيل علوم نقلى به تكميل علوم عقلى پرداخت، پس از مراجعت به تهران خود حوزه درس داشت. طالبان حكمت از محضرش استفاده مى‏كردند…»

جواد محقق ذيل تذكره علماى شاعر و شعراى عالم از آية اللّه حاج ملامحمد حكيم هيدجى سخن به ميان آورده و ادعا كرده است:


« اين حكيم زاهد و فقيه مجاهد و عالم عامل و عارف كامل پس از مقدمات علوم اسلامى در محل تولدش براى تكميل تحصيلات راهى عتبات شد و در آنجا ضمن تحصيل فقه و اصول و تفسير حديث در فرا گرفتن فلسفه و علوم عقلى نيز رنج فراوان برد و تا چهل سالگى در همانجا اقامت گزيد، وقتى به ايران بازگشت در تهران ساكن شد»

كه در اين نوشتار حتى اشاره‏اى به تحصيلات حكيم هيدجى در قزوين و تهران هم نشده است، هيدجى شرح حال خويش را نگاشته ولى به مسافرت به عتبات براى تحصيلات اشاره نكرده است و چنين مستفاد مى‏گردد تا آخر عمر در تهران ساكن بوده و حظّ آفاقى كمتر داشته است وى مى‏گويد:

« جز حج بيت اللّه الحرام و زيازت مشاهد مشرف ائمه (ع) به جايى مسافرت نكرده‏ام»
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

L A D Y

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-12
نوشته‌ها
1,764
لایک‌ها
23,348
امتیازها
138
سن
17
کیف پول من
7,716
Points
117
و قطعا اگر چنين موضوعى واقعيت داشت، آن هم تحصيل چندين ساله در نجف و مانند آن امكان نداشت از آن بگذرد زيرا در همين زندگى نامه خود نوشت به پاره‏اى مسايل جزيى هم اشاره دارد.

بر كرسى تدريس
حكيم هيدجى پ
س از بهره مندى از محضر بزرگان حكمت و فلسفه و فقه و حديث در مدرسه منيريه اين شهر اقامت گزيد، اين مكان كه چندين دهه در آن تدريس مى‏نمود از بناهاى امير نظام حاكم تهران بود كه خواهرش منيرالسلطنه - همسر ناصرالدين شاه - آن را تكميل كرد و از اين جهت آن را منيريه ناميده‏اند.

جنب مدرسه مزبور امامزاده سيد ناصرالدين از اولاد حضرت امام زين‏العابدين (ع)جد سادات طالقان واقع شده است كه حكيم هيدجى ضمن تبيين معارف عميق در قلمرو حكمت از فضاى معنوى اين مكان مسكين نيز نصيبى داشت. گفته شده وى مدت سى سال در اين مدرسه، معقول تدريس نمود و خود پنج سال قبل از رحلت خويش نوشته است.

« مدت بيست و پنج سال است در مدرسه منيريه واقع در جنب سيد ناصرالدين به عنوان تدريس معقول به درس و بحث با طلاب مشغوليم».

منوچهر صدوقى شها چنين نگاشته است:

« شيخ العلماء العاملين مرحوم مغفور آخوند ملاعلى الهمدانى را شنيدم قدس سره به عصر ۱۲خرداد ۱۳۵۴ه. ش كه آن بزرگوار (حكيم هيدجى) صاحب روحانيتى بود عظيم، مدام روى به قبله جلوس مى‏فرمودى و نافله شب ترك نگفتى و (كتاب) كافى (در حديث) و امثال آن بر زير مغنى و امثال (آن) نهادى…»

حكيم هيدجى تا آخر عمر به تدريس مشغول بود و هر كس از طلاب علوم دينى هر درس مى‏خواست، او مى‏گفت، شرح منظومه سبزوارى، اسفار ملاصدرا، شفا، اشارات ابو على سينا و حتى دروس مقدماتى همچون صرف و نحو را بيان مى‏كرد و از اين برنامه هيچ دريغ نداشت و همه را مى‏پذيرفت.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

L A D Y

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-12
نوشته‌ها
1,764
لایک‌ها
23,348
امتیازها
138
سن
17
کیف پول من
7,716
Points
117
شاگردان

برخى از تربيت شدگان حوزه درسى اين حكيم والا مقام عبارتند از: آقا ميرزا احمد آشتيانى آقا شيخ محمد تقى آملى، ميرزا ابوالحسن شعرانى، آقا جمال نورى، شريعت سنگلجى، آقا ميرزا محمد همدانى، آقا نورالدين شريعتمدار رفيع، آقا شيخ جعفر لنكرانى،آقا سيد جعفر مرتضوى، حاج ملا نظر على هيدجى، آخوند ملا على همدانى مرحوم خرّمشاهى.

تراوش انديشه
حكيم هيدجى عمر با بركت خويش را به تحقيق، تأليف و مطالعه آثار فلسفى و روايى صرف نمود و به كتاب اشتياق شگرفى داشت، در سروده‏اى زيبا اين علاقه را به طرز جالبى در شيوايى وصف كرده است:

من مونسى گزيده‏ام از بهر خود مرا

يك لحظه در مفارقتش صبر و تاب نيست

خوش رو و نغز گو ادب‏آموز و نكته دان

هرگز نياورد سخنى كان صواب نيست

گويند بى زبان سراينده بى صدا

رأيش به مثل و قال و سؤال و جواب نيست

حكيم هيدجى ضمن بررسى منابع تاليف شده توسط علماى سلف بر آنها حواشى و تعليقات آموزنده و ارزنده مى‏نگاشت و خود نيز رسالاتى در موضوعات فلسفى، عرفانى، كلامى و ادبى به رشته تحرير در آورد. از آثار وى كه مرغوب اهل علم و مطلوب دانشوران عرصه حكمت واقع شده، تعليقه‏اى است بر منظومه سبزوارى در منطق و حكمت. رساله دخانيه و كتاب كشكول كه به طبع نرسيده، ولى سروده هايش چاپ شده است.

طبع لطيف

حكيم هيدجى از دوران طفوليت ذوق شعرى داشت و در نوجوانى به سرودن اشعار فارسى و تركى پرداخت. او در سنين بالاتر كه دانسته‏هاى فلسفى و اعتقادى خود را غنى نمود، شعر را به خدمت حكمت علمى و مواعظ و اندرزهاى ارزنده گرفت، او شعر و شاعرى را نه تنها به عنوان حرفه ادبى بلكه همچون تلاشى ذوقى مى‏دانست و در كنار ساير اشتغالات علمى و اجتماعى بدان مى‏پرداخت؛

بيشتر اشعارش از استحكام موضوع و مضمون حكايت دارد و به دليل پرداختن به اين مورد اهتمام به جنبه محتوايى كمتر به آرايش‏هاى هنرى و شعرى و جنبه‏هاى تخيّلى مبادرت ورزيده است.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

L A D Y

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-12
نوشته‌ها
1,764
لایک‌ها
23,348
امتیازها
138
سن
17
کیف پول من
7,716
Points
117
نخست در اشعار « مغنى» تخلص مى‏نمود، چنانچه در اين شعر مى‏گويد:

من مونسى گزيده‏ام از بهر خود مرا

يك لحظه در مفارقتش صبر و تاب نيست

خوش رو و نغز گو ادب‏آموز و نكته دان

هرگز نياورد سخنى كان صواب نيست

گويند بى زبان سراينده بى صدا

رأيش به مثل و قال و سؤال و جواب نيست

نمونه‌ای از اشعار ترکی حکیم هیدجی

ساقی گئتیر ، نه دن ؟ او می خوشگواردن

می هانسی می ؟ او می کی فرقی یوخدی ناردن

گلدی نمه ؟ باهار ، گئدیبدی نمه ؟ قرار

جان دیر نئجه ؟ نزار نه دن ؟ هیجر یاردن

ائلیه ردیم آرزی، هارانی ؟ طرف گلشنی

گویلوم ائده ردی یاد ، هاچاقدان ؟ بهاردن

قوشلار گئنه اوخور هاردا ؟مرغزارده

کهلیک سسی گلیر هاردان ؟ کوهساردن

من سالمیشام الیمدن نمه نی ؟ مال و شوکتی

من ال گوتورموشوم ، نمه دن ؟ ننگ و آردن

مطرب ،بلی بویور ! من اولوم بیر ایاقه دور

نئیلیم ؟ آپار غمی ،نه و تایله ؟ چنگ تاردن


خلق و خوى
حكيم هيدجى بعد از رحلت والدش علايق ارثى را از ملك و مواشى پدر به برادران خود واگذار نمود و به حالت قناعت در تهران زيست و جز سفر حج و زيارت مشهد ائمه هدى (ع) مسافرت ديگرى ننمود. او به آنچه عمل مى‏كرد، ديگران را توصيه مى‏نمود و به هر چه مى‏گفت، عامل بود:

حكيم جلوه، استاد حكيم هيدجى موت اختيارى را به عنوان دليل بارز تجرد نفس قبول داشت و يك بار هم موت ارادى در خويش پديد آورد. ولى مرحوم هيدجى منكر مرگ اختيارى بود و خلع و لبس اختيارى را محال مى‏دانسته، در بحث با شاگردان انكار و رد مى‏كرد، شبى در حجره خود پس از به جا آوردن فريضه عشا رو به قبله مشغول تعقيبات نماز بود كه مردى روشن ضمير وارد شد، سلام كرد آنگاه عصايش را در گوشه‏اى نهاد و گفت: جناب آخوند تو چه كار دارى به اين كارها؟
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

L A D Y

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-12
نوشته‌ها
1,764
لایک‌ها
23,348
امتیازها
138
سن
17
کیف پول من
7,716
Points
117
آن مرد كه صفاى نفس و نورانيت دل داشت، گفت: موت اختيارى، هيدجى گفت اين وظيفه ماست بحث و نقد و تحليل كارمان است، بى دليل و برهان نمى‏گوييم، آن مرد بار ديگر گفت راستى قبول ندارى، حكيم زنجانى پاسخ منفى داد، او هم درنگ ننمود در برابر ديدگانش پاى خود را رو به قبله كشيد و به پشت خوابيد و گفت انا للّه و انا اليه راجعون و گويى كه مرده است،

حكيم هيدجى نگران شد در حال اضطراب و تشويش دويد و طلاب را خبر نمود، آنها نيز از ديدن اين وضع آشفته شدند، سرانجام بنا گرديد خادم مدرسه تابوتى بياورد و شبانه او را به فضاى شبستان مدرسه ببرند تا فردايش براى استشهادات و تجهيزات آماده شوند،

ناگاه آن مرد از جا برخاست و گفت بسم اللّه الرحمن الرحيم و رو به هيدجى نمود، لبخندى زد و اظهار داشت: حالا باور كردى، وى گفت: به خدا باور كردم ولى امشب جانم را از هراس گرفتى! پير مرد در خاتمه گفت: آقا جان معرفت تنها از طريق درس خواندن به دست نمى‏آيد، عبادت نيمه شب، تعبّد، راز و نياز و مانند اينها هم لازم است، اينكه تنها بخوانيد و بنويسيد و بگوييد كفايت نمى‏كند،

از همان شب هيدجى روش گذشته را عوض نمود، نيمى از اوقات را براى مطالعه و تدريس و تحقيق قرار داد و نيم ديگر را براى تفكر در قدرت و آفرينش الهى، ذكر و عبادت خداوند عزوجل، او شبها توجه و اقامه نماز شب را جدى‏تر انجام مى‏دهد و به جايى مى‏رسد كه دلش به نور خداوند منور و سرّش از غير و او منزه و در هر حال انس و الفت با خداى خود داشته و از سروده هايش اين حالات زاهدانهو عابدانه هويداست.

مرتضی مطهری از تهذيب نفس و صفاى نفس او سخن گفته است. اهل مزاح و خوشرويى هم بود و با آخوند ملا قربانعلی زنجانی فقيه حامى مشروطه مشروعه مراوده داشت.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

L A D Y

کاربر تک رمان
کاربر تک رمان
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-12
نوشته‌ها
1,764
لایک‌ها
23,348
امتیازها
138
سن
17
کیف پول من
7,716
Points
117
از دامگاه تا آرامگاه

حكيم هيدجى از آن دسته انسانهاى بود كه به دنيا به عنوان دار عبرت و مزرعه آخرت مى‏نگريست و كوشيد تا در ايام كوتاهى زندگى دنيوى توشه هايى براى جايگاه ابدى و خانه جاويدان تدارك ببيند، آن چنان خود را در چشمه معرفت شستشو داد كه ديگر به امور فناپذير هيچ گونه تعلّقى نداشت و حتى تن خويش را قفسى مى‏ديد كه روان او را در بند كرده بود.

در فرازهايى از وصيّت نامه خود خاطر نشان نموده است: اختيار جنازه‏ام با آقاى حاج سيد حسن لاجوردى است، تتمه وصايا از دوستان و رفيقان خواهش دارم كه هنگام حركت جنازه‏ام عمامه‏ام را بالاى عمارى قرار ندهند و در حمل آن به اختصار كوشند، هياهو لازم نيست، براى برقرارى مجلس ختم براى كسى اسباب زحمت پديد نياورند و دوستان مسرور و خندان باشند چرا كه از زندان محنت و بلا رهايى جستم و از دار غرور به سراى سرور پيوستم و به جانب مطلوب خويش شتافتم،

حيات جاويدان يافتم اگر جهت مفارقت از يكديگر محزون و افسرده مى‏باشيد، به زودى تشريف آورده انشاء اللّه خدمتان مى‏رسيم، هر گاه وجهى مى‏داشتم وصيت مى‏كردم شب دفن كه ليله وصالم است، دوستان انجمنى فراهم آورده شاد باشند و به ياد ايشان من نيز خوشحال شوم، بارى با اين همه اظهار دليرى نهايت هول و هراس دارم ولى به فضل پروردگار و شفاعت اولياء حق اميدوارم، به همه دوستان سلام و التماس دعاى خير از همگان دارم همه گونه حق در ذمه من دارند، مرا حلال نمايند.

طلاب مدرسه منيريه نقل كرده‏اند: مرحوم هيدجى هنگام شب همه طلاب را جمع كرد و نصيحت و اندرز مى‏داد و به اخلاق اسلامى فرا مى‏خواند و بسيار شوخى و خنده مى‏نمود و ما در شگفت بوديم مردى كه شبها پيوسته در عبادت و تهجد بود، چرا اين مزاح مى‏كند و ما را به عبارات نصيحت مشغول مى‏نمايد و از حقيقت امر خبر نداشتيم، هيدجى نماز صبح خود را در اوّل فجر صادق خواند و سپس در حجره خود آرميد پس از ساعتى كه در حجره را گشودند، ديدند رو به قبله خوابيده، رحلت نموده است.

زمان ارتحال اين عالم جامع در معقول و منقول را آخر ماه ربيع الاول سال ۱۳۴۹ه. ق مطابق تابستان ۱۳۱۴ه. ش نوشته‏اند. ، مرتضی مطهرى سال فوتش را ۱۳۳۹ه. ق ( ۱۳۱۴ه. ش) مى‏داند، جنازه‏اش را بر حسب وصيت او به قم حمل نمودند و بعد از اقامه نماز ميت توسط آية اللّه حاج شيخ عبدالکریم حائری در قبرستان بابلان واقع در شمال شرقى بارگاه حضرت معصومه دفن نمودند و بر مرقدش گنبدى نيز ساخته‏اند و مادر او در جوار قاضى سعيد قمى دفن شده است.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا