نام رمان : نمیتونی منو نبینی
نام نویسنده :فاطمه گلناز
ژانر:طنز،اجتماعی
خلاصه :
وقتی چهار انسان سرنوشتشون بهم گره بخوره چی میشه؟
خب حالا بگم بهتون که این چهارتا مغرورن، شیطون و شوخن!
خب بگذریم این چهارتا هم*خو*نه میشن که اوه نه هنوز تموم نشده، این چهارتا تنها هم*خو*نه نمیشن شرطبندی میکنن، اخه رمان که بدون شرطبندی مزه نداره! رمان بدون هدف هم مگه داریم؟
خب میزنن تو دل مسابقه!
شرطبندی چیه؟
من که خبر ندارم!
کی برنده میشه؟
بزن بریم رمانو بخونیم.
لینک رمان:
نام نویسنده :فاطمه گلناز
ژانر:طنز،اجتماعی
خلاصه :
وقتی چهار انسان سرنوشتشون بهم گره بخوره چی میشه؟
خب حالا بگم بهتون که این چهارتا مغرورن، شیطون و شوخن!
خب بگذریم این چهارتا هم*خو*نه میشن که اوه نه هنوز تموم نشده، این چهارتا تنها هم*خو*نه نمیشن شرطبندی میکنن، اخه رمان که بدون شرطبندی مزه نداره! رمان بدون هدف هم مگه داریم؟
خب میزنن تو دل مسابقه!
شرطبندی چیه؟
من که خبر ندارم!
کی برنده میشه؟
بزن بریم رمانو بخونیم.
لینک رمان:
در حال تایپ - رمان نمیتونی منو نبینی| itf.fatemegoolnaz کاربر انجمن تک رمان
خاله اومد و درو باز کرد. بعد از احوالپرسی به داخل رفتم. مامی روی مبل نشسته بود: ـ سلام. مامی با تحکم خاصی گفت: ـ بشین کنارش نشستم و منتظر نگاش کردم: ـ من فکرامو کردم، میتونی بری تهران؛ اما یه شرط داره . ـ چه شرطی ؟ ـ آقای تهرانی رو یادته؟ ـ اره ـ سه تا پسراش تهران هستن، تو میری پیششون...
forum.taakroman.ir