بیوگرافی ❀-تاپیک همگانی بیو تلـگرام❀
- نویسنده موضوع L A D Y
- تاریخ شروع
- پاسخ‌ها 217
- بازدیدها 12K
- Tagged users هیچ
ساعت تک رمان
گر یک نفست به زندگانی گذرد مگذار که جز به شادمانی گذرد
آدَمَک خَر نَشَوی... مَستِ نِگاهَش بِشَوی(:
من عشق را..
در دو تیله سیاه تو دیدم..
در صدای نفس هایت...
در گرمای دستانت..
و لابه لای همان لبخند
در دو تیله سیاه تو دیدم..
در صدای نفس هایت...
در گرمای دستانت..
و لابه لای همان لبخند
در یک سویم
چنگل سیاه انسان‌ها
زیر پایشان آتش زبانه زن..
یک سمتم نوری کور کننده..
هردو مرا می‌کشند..
من فقط کشیده شدن را آموختم چرا نمی‌توانم
راه بروم؟
چنگل سیاه انسان‌ها
زیر پایشان آتش زبانه زن..
یک سمتم نوری کور کننده..
هردو مرا می‌کشند..
من فقط کشیده شدن را آموختم چرا نمی‌توانم
راه بروم؟
دلم را در دستم می‌گیرم و نگاهشان می‌کنم...
دیرگ شکل یک قلب نیستند بلکه پاره پاره شده‌اند و شکل چند تکه پاره شده را تشکیل دادند...
من دلم را به امانت دست تو دادم...
این بود رسم مرام؟
دیرگ شکل یک قلب نیستند بلکه پاره پاره شده‌اند و شکل چند تکه پاره شده را تشکیل دادند...
من دلم را به امانت دست تو دادم...
این بود رسم مرام؟
خیلى زیباست
کسى رو پیدا کنى که
باعث بشه مشکلاتت
رو فراموش کنى
کسى رو پیدا کنى که
باعث بشه مشکلاتت
رو فراموش کنى
هر کدام از ما راه خود را در پیش گیرد
من به سمت تو
و تو به سمت من…
من به سمت تو
و تو به سمت من…
یه خط بکش از خودت دور من
میخام تا ابد
به تو محدود شم …
میخام تا ابد
به تو محدود شم …
روح من باش
که من مرده چشمان توام
عاشقم باش
که من چشمه جوشان توام
که من مرده چشمان توام
عاشقم باش
که من چشمه جوشان توام
