بیوگرافی بیوگرافی مهتاب نصیرپور|بازیگر

  • نویسنده موضوع L A D Y
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 1
  • بازدیدها 219
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

L A D Y

مدیر بازنشسته
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-12
نوشته‌ها
1,767
لایک‌ها
21,250
امتیازها
138
سن
18
کیف پول من
7,268
Points
124
Nasirpour-and-its-moon-Picture.jpg
همین‌ها باعث شد تا او به همراه محمد رحمانیان همسرش به ونکوور برود. در آنجا بود که با دانشجویان جوانی که به کلاس‌های بازیگری او و رحمانیان می‌آمدند گروه تئاتر ونک را تشکیل دادند و در چهار نمایش و فیلم «کنسل» بازی کرد. مهتاب نصیرپور بعد از سه سال دوری از صح*نه با «هفت‌ترانه قدیمی» و «سلطان» به تئاتر بازگشت.

اجرایی که استقبال تماشاگران نشان داد که جایش روی صح*نه خیلی خالی است و برای خیلی‌ها یادآور بازی‌های خوب او در نقش‌های به یادماندنی در تئاتر بود. به بهانه بازگشت مهتاب نصیرپور درباره سال‌های دوری‌اش از تئاتر و حکایت بازی ناتمام گفتیم.از آخرین‌باری که در ایران روی صح*نه تئاتر رفتید تا اجرای هفت‌ترانه قدیمی، چهار سالی گذشته است؛ چهار سالی که با استقبال از نمایش آخر آن معلوم شد حس می‌شود. البته در آن همه سال‌هایی که در ایران بودم همیشه روی صح*نه نبودم. کار گروه ما در عرصه تئاتر به همان ‌یک اجرای هر گروه در سال منحصر بود و من هم از معدود بازیگران تئاتر هستم که همیشه با یک گروه همکاری داشتم. به همین دلیل ما بیشتر از سالی یک کار برای عرضه نداشتیم. اگر این فرصت هم از ما گرفته می‌شد باید منتظر سال بعد می‌ماندیم. اما این چند سال همان‌طور که گفتید برای خود من خیلی سخت بود. من الان 48 ساله هستم و در دوره پختگی و میانسالی هستم. می‌توانم بگویم برای هر بازیگری این سال‌ها بهترین سال‌هاست چون هم صاحب تجربه شده و هم از لحاظ فیزیکی آمادگی استفاده از این تجربه‌ها را به نحو احسن دارد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

L A D Y

مدیر بازنشسته
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-12
نوشته‌ها
1,767
لایک‌ها
21,250
امتیازها
138
سن
18
کیف پول من
7,268
Points
124
هر وقفه باعث عقب افتادنش از تجربه‌های تازه می‌شود. در کنار این، سال‌های طلایی به‌سرعت طی می‌شود. این دوری چند ساله اخیر برای من خیلی سخت بود چون احساس می‌کردم از هر لحاظ در آمادگی کامل هستم و شرایط باعث شده که نتوانم از این تجربه و آمادگی استفاده کنم. به همین دلیل فشار زیادی روی خود من بود و حتی به این فکر می‌کردم که چطور می‌توانم با تغییر حرفه یا انتخاب هنر دیگری مانند نقاشی (چون از دوره دانشکده به این رشته علاقه داشتم) بتوانم به نوعی راه هنر را ادامه دهم. اما با اتفاقاتی که افتاد و من به کانادا رفتم و وقفه یک‌ساله و تا پیداکردن گروه مناسب و شناختن مسیرهای اجرای یک نمایش و… خوشبختانه توانستم آنجا هم کار کنم.

آنجا روال بر این است که گروه یک سال کار را تمرین و آماده اجرا و چند سال متوالی آن کار را اجرا می‌کنند اما ما چون یک گروه کاملا نوپا بودیم در سال چهارکار را اجرا کردیم و یک فیلم سینمایی ساختیم. این امر حجم زیاد تمرین و کار را می‌طلبید که برای من یکجور احیاکننده بود.شما در حوزه سینما هم شناخته شده بودید و در اوج کار در سینما بودید. سال 86 بود که سیمرغ بلورین گرفتید. درست است؟سال 86 در جشنواره فجر سیمرغ بلورین و سال بعد هم جایزه خانه سینما را گرفتم این را خیلی دوست می داریم.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا