بیوگرافی بیوگرافی ابولفضل پورعرب|بازیگر+کارگردان

  • نویسنده موضوع L A D Y
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 4
  • بازدیدها 230
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

L A D Y

مدیر بازنشسته
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-12
نوشته‌ها
1,767
لایک‌ها
21,250
امتیازها
138
سن
18
کیف پول من
7,268
Points
124
The-biography-of-A.-Pvrrb.jpg
ابوالفضل پور عرب متولد ۱۳۴۰ در تهران است وی فارغ التحصیل بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانش سرای هنر است.تا به حال ۳ بار ازدواج کرده و ۳ فرزند دارد ، آخرین همسر او آناهیتا نعمتی بوده که چند سالی است که از وی جدا شده ، فعالیت در تئاتر را از سال ۱۳۵۹ آغاز کرد و نخستین بار در نقش کوتاهی در فیلم زخمه ظاهر شد. ابوالفضل پور عرب همچنین در فیلم دزد و نویسنده به عنوان دستیار کارگردان حضور داشته است.

به خاطر بازی در فیلم عروس در جشنواره نهم فیلم فجر خوش درخشید و در جشنواره پیونگ یانگ (۱۳۷۳) جایزه بهترین بازیگر مرد را گرفت. او در سال ۱۳۷۵ و در پانزدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم مردی شبیه باران جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را از آن خود کرد.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

L A D Y

مدیر بازنشسته
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-12
نوشته‌ها
1,767
لایک‌ها
21,250
امتیازها
138
سن
18
کیف پول من
7,268
Points
124
فیلم های سینمایی ابوالفضل پورعرب
هر چند نخستین بار در نقش کوتاهی در فیلم زخمه ظاهر شد اما ورود او به سینما را باید از ۱۳۶۹ و بازی در فیلم عروس برشمرد.
عروس (بهروز افخمی، ۱۳۶۹)
قربانی (رسول صدرعاملی، ۱۳۷۰)
نرگس (رخشان بنی اعتماد، ۱۳۷۰)
آواز تهران (کامران قدکچیان، ۱۳۷۰)

ر*اب*طه پنهانی (جهانگیر جهانگیری، ۱۳۷۱)
مهاجران (مهدی صباغ زاده، ۱۳۷۱)
سوء ظن (کاظم معصومی، ۱۳۷۱)

دو روی سکه (محمد متوسلانی، ۱۳۷۱)
نیش (همایون اسعدیان، ۱۳۷۲)
چهره (سیروس الوند، ۱۳۷۳)
بهشت پنهان (کامران قدکچیان، ۱۳۷۳)

در کمال خونسردی (سیامک شایقی، ۱۳۷۳)
بی‌قرار (مجید قاری‌زاده، ۱۳۷۳)
مرضیه (اسفندیار شهیدی، ۱۳۷۳)
مردی شبیه باران (سعید سهیلی، ۱۳۷۵)
قاصدک (قاسم جعفری، ۱۳۷۵)

حماسه قهرمانان (جمشید حیدری،۱۳۷۶)
غریبانه (احمد امینی، ۱۳۷۶)
باد و شقایق (سیدضیاءالدین دری، ۱۳۷۷)
جوانی (مجید قاری‌زاده، ۱۳۷۷)

مردی از ج*ن*س بلور (سعید سهیلی، ۱۳۷۷)
عشق کافی نیست (مهدی صباغ زاده، ۱۳۷۷)
معصوم (داود توحیدپرست، ۱۳۷۷)

دستهای آلوده (سیروس الوند، ۱۳۷۸)
ر*ق*ص شیطان (اسماعیل براری، ۱۳۷۸)
زندانی ۷۰۷ (حبیب الله بهمنی، ۱۳۷۸)

تو را دوست دارم (عبدالله باکیده، ۱۳۷۹)
همسر دلخواه من (افشین شرکت، ۱۳۷۹)
تیک (اسماعیل فلاح پور، ۱۳۸۰)
چند می‌گیری گریه کنی؟ (شاهد احمدلو، ۱۳۸۴)
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

L A D Y

مدیر بازنشسته
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-12
نوشته‌ها
1,767
لایک‌ها
21,250
امتیازها
138
سن
18
کیف پول من
7,268
Points
124
مصاحبه با ابوالفضل پورعرب
حرف های او آن چنان به خودکارم شتاب داده بود که گوش ها و چشمانم آبشارهای باباامان را فراموش کرده بود اگر چه در سایه درختان پارک مصفای باباامان با اوگفت وگو می‌کنم ولی حرف هایش من را به مرکز ایران برده و خود را در تهران فرض می‌کنم. دل پردردی دارد! و کوله باری از گلایه! وقتی با سوز و گداز حرف می‌زند باور نمی‌کنی که این آقا همان هنرمند جوان دهه ۷۰ سینمای ایران است که نامش بر سر زبان ها بود، همان تازه داماد فیلم «عروس»، فرمانده فیلم های مردی از ج*ن*س بلور و مردی شبیه باران، عادل فیلم «نرگس» و… ابوالفضل پورعرب را می‌گویم که طی سال ها فعالیت در سینما به نقش های مختلف جان بخشید و در ذهن ها ماندگار شد. او به علت بیماری بسیار ضعیف شده است اما «پورعرب» هم چنان برای ما «پورعرب» است؛ همان سوپراستار دهه ۷۰ با کوله باری از تجربه.وقتی مشغول بازی در فیلم تلویزیونی «جاودانگی» در بجنورد بود با او تماس می‌گیرم تا به دیدارش بروم اما چون لوکیشن ضبط فیلم داخل زندان بود، اجازه ورودم به آن جا داده نشد، بنابراین قرار این دیدار را به پایان بازی اش موکول کردم. عصر روز پایانی بازی اش در باباامان بجنورد به همراه چند نفر از همکاران با او دیدار کردیم و زمینه این گفت و گو هم برایم فراهم شد. آن قدر مهربان و صمیمی‌بود که از هر بابی سخن گفتیم. گفت و گوی ما را با این بازیگر با تجربه سینما و تلویزیون در ادامه می‌خوانید.
در شروع این گفت و گو می‌خواهم از حال و هوای «ابوالفضل پورعرب» دهه ۷۰ که ستاره سینمای ایران بود بپرسم.
** حال عمومی‌ام بد نیست، اما هنوز ناخوش احوالم و اگر بازی در فیلم «جاودانگی» را پذیرفتم فقط به دلیل دوستی دیرینه ام با «محسن توکلی» کارگردان فیلم است. این نکته را هم بگویم که در مجموع فضای کلی هنر و سینما خوشایند نیست. در دیداری که وزیر ارشاد با صنوف مختلف داشت، مشکلات را مطرح کردیم. ضمن این که معتقدم انحلال خانه سینما یکی از بهترین کارهایی است که وزارت ارشاد انجام داد.
یعنی از انحلال خانه سینما رضایت دارید؟
** بله، به هر صورت فضای خوبی نداشت. هر کس که می‌خواست وارد سینما شود از کانال خیابان انتخاب می‌شد نه خانه سینما! انجمن بازیگران آن ها را انتخاب نمی‌کردند، اکنون ۵ سال است که عضو خانه سینمای سابق نیستم. در کل فضا و بازی در سینما سخت شده است.
چه طور شد در دهه ۷۰ که ورود به عرصه بازیگری مشکل بود و به راحتی نمی‌شد ستاره شد به ستاره سینمای ایران تبدیل شدید؟
** هیچ وقت فکر نمی‌کنم ستاره سینما شدم، چون سینما ستاره ای ندارد؛ در واقع سینما هیچ ارزشی ندارد که ستاره ای داشته باشد. جایی که به راحتی خیلی ها پول می‌دهند و در آن بازی می‌کنند یا آن شخصی که بدون گذراندن دوره بازیگری و تحصیل در این رشته بازی می‌کند. به بازیگرانی که در این رشته تحصیل کرده و تئاتر خوانده اند کار نمی‌دهند. بنابراین بازی در سینما عشق و انگیزه ای ندارد و خیلی خوشحالم که در آن کمتر حضور دارم.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

L A D Y

مدیر بازنشسته
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-12
نوشته‌ها
1,767
لایک‌ها
21,250
امتیازها
138
سن
18
کیف پول من
7,268
Points
124
پس خودتان چگونه وارد سینما شدید؟
** من در این رشته تحصیل کردم و در تئاتر بازی می‌کردم. روزی آقای «بهروز افخمی» به تئاتر شهر آمد و من را برای بازی در فیلم «عروس» انتخاب کرد. البته آن مقطع تصور می‌کرد من به هیچ عنوان سینما را نمی‌شناسم البته من برای بازی خودم سخن نمی‌گویم بلکه راجع به آدم هایی صحبت می‌کنم که خیلی به گر*دن این سینما حق دارند.
به طور مثال چه کسانی؟
** آدم هایی که سوخته اند و دیگر در سینما نیستند. خیلی ها زحمت کشیده اند و دیگر نیستند. من، «اکبر عبدی» و «خسرو شکیبایی» و امثال این دوستان سال ها نقش اصلی را در فیلم ها بازی کردیم. متأسفانه عده ای دیگر در سینما نیستند، داستان این است که عده ای در این رشته تحصیل کرده اند و اکنون دارند آواز می‌خوانند! نمی‌دانم یعنی چه. خیلی بد است که ما در این شرایط هستیم.
در دهه ۷۰ چهره ای محبوب و مشهور بودید. داشتم به این فکر می‌کردم که شاید برخی اتفاق ها در زندگی یک هنرمند باعث می‌شود که از مسیر اصلی اش دور شود، چون در برنامه «هفت» گفتید که درگذشت خواهرتان شوکی به شما وارد کرد و وقفه ای طولانی در فعالیت شما ایجاد کرد.
** من وقتی بازی در فیلم «قرمز» را نپذیرفتم به «فریدون جیرانی» برخورد و ۵ سال درباره ام مطلبی در هفته نامه خودش منتشر نکرد، اما کناره گیری ام ربطی به حاشیه ندارد. من مبتلا به سرطان ریه شدم. سال ها پیش که در فیلم «بهشت پنهان» در پاریس بازی می‌کردم ضربه ای به من خورد که ۲ روز در بیمارستان بستری بودم و بعد از پایان فیلم به تهران آمدم و بیماری ام را پیگیری نکردم تا این که در مجموعه «وضعیت سفید» حالم بد شد و ۱۱ روز در کما بودم و جراحی داشتم. این نکته را هم بگویم که سوپراستار نبودم که کناره گیری کنم.
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان

L A D Y

مدیر بازنشسته
مقام‌دار بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
2020-07-12
نوشته‌ها
1,767
لایک‌ها
21,250
امتیازها
138
سن
18
کیف پول من
7,268
Points
124
قبول دارید که عده ای به عشق «ابوالفضل پورعرب» به سینما می‌رفتند و عکس شما روی جلد مجله ها و بیلبورد بر فروش گیشه تأثیر داشت؟
** من خودم را باور نداشتم، چون هیچ زمان خودم را درگیر این مسائل در زندگی ام نکردم و نخواستم مغرور شوم. وقتی انسانی تغییر می‌کند، علامت خطری است و باید خیلی از لحاظ آسیب های اجتماعی مراقب خود باشد. در هر حرفه ای این مشکلات وجود دارد، مهم این است که وقتی انسان کار می‌کند، رفتاری معقولانه و انسانی داشته باشد.

من درگیر شهرت نبودم. چندین مرتبه در جشنواره فیلم فجر نامزد دریافت سیمرغ شدم، اما به من جایزه ندادند! و بعد از ۷ سال که نامزد بازیگری در جشنواره شدم به من جایزه دادند. معتقدم هنرمندان باید مراقب شخصیت خود باشند تا آسیب نبینند و این سینما چیزی ندارد که انسان بخواهد در آن کار کند.
به بیراهه می‌رویم!
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
بالا