در حال حاضر حدود 82 درصد از سنگاپوری ها در خانه های زندگی می کنند که کمیته مسکن و توسعه آن را ساخته و به همین دلیل میزان خرسندی مردم این کشور از وضع زندگی شان به 95 درصد رسیده؛ 93 درصد از سنگاپوری ها صاحب خانه هستند که این بالاترین میزان در سطح جهان است.
یکی دیگر از دلایل بالابودن سطح مالکیت در این کشور، مشوق های مالی است که در اختیار شهروندان قرار گرفت؛ براساس قوانین وضع شده، سنگاپوری ها می توانستند از اولین روز کاری خود، وام هایی دریافت کنند. از سوی دیگر مقامات سنگاپور متوجه شدند میزان بهره پایین برای شهروندان این کشور مناسب نیست. زیرا وام گیرندگان نمی توانستند وثیقه 20 درصدی را پرداخت کنند؛ بنابراین ساختار مستمری اجباری برای کارگران وضع شد و به این ترتیب آنها مجبور شدند پولی را ذخیره کنند که دولت به عنوان پیش پرداخت یک خانه جدید در نظر گرفته بود. درنتیجه مالکان خانه ها می توانستند ملک خود را چهار سال پس از دریافت از دولت، در بازار آزاد مسکن بفروشند.
چارلز آبرامز كارشناس معروف مسكن مي گويد:
«ساختمان و يا بخشي از شهر كه در آن ويراني، نارسائي عرضه ي خدمات درماني، تراكم زياد جمعيت در واحدهاي مسكوني نتوان آسايش لازم و خطرات ناشي از عوامل طبيعي نظير سيل ديده شود مي تواند به عنوان زاغه و يا منطقه ي زاغه نشين معرفي گردد.
در تعريفي ديگر حاشيه نشيني به نوعي مسكن گفته مي شود كه افرادي بدون اجازه و يا پرداخت هزينه ي سنگين اجاره بها، مكان آنها را اشغال كرده و آن را پناهگاه خويش قرار داده اند.
اين تعريف فقط به جنبه ي فيزيكي پرداخته و تعريف عدواني را لازمه ي حاشيه نشيني دانسته در پژوهشي ديگر حاشيه نشيني را به طور گسترده تري تعريف كرده: حاشيه نشينان گروههاي اجتماعي هستند كه در شهرها پديد مي آيند در واقع حاشيه نشيني يك مساله و عارضه شهري است منبع اصلي بزهكاري و جرم است. اگر چه حاشيه نشيني انواع مختلف دارد اما داراي الگوي مشخص جهاني است و گمان مي رود كه حاشيه نشينيان از نظر اجتماعي داراي موقعيتي ضعيف بوده و در طبقه ي پايين اجتماع قرار دارند و فقير هستند.
حاشيه نشينيان نيز به نوبه خود با ديد ترديد به جهان خارج نگاه مي كنند.
در اين تعريف نويسنده سعي كرده است كه از تمامي مشخصات حاشيه نشيني در سراسر جهان استفاده كند تا به تعريفي جامع دست يابد اين شيوه باعث مي شود كه هر گوشه ي تعريف به گروهي از حاشيه نشينيان در كشوري خاص باز گردد و در نتيجه از قدرت مانع بودن تعريف بكاهد و كاربرد چنداني نداشته باشد.
همين نويسنده حاشيه نشيني را از لحاظ جامعه شناسي يك شيوه ي زندگي تعريف مي كند. «خرده فرهنگي با مجموعهاي از ارزشها و هنجارها كه در محل هايي با بهداشت و سلامت كم با كجرويهاي اجتماعي و مشخصات ديگري كه انزواي اجتماعي و طرد شدن را به دنبال دارد، به اجر در مي آيد.
ويژگي وجود كجرويهاي اجتماعي كه به ويژه در آثار نويسندگان خارجي، به حاشيه نشينان نسبت داده مي شود ويژگي عام نبوده و با توجه به مطالعات حاشيه نشيني كشورمان دليل وجود خرده فرهنگي مستقل نيست زيرا حاشيه نشينان غالبا فرهنگ زادگاه خويش را به همراه دارند.
با توجه به اين تعاريف ارائه شده و نظريه اينكه تحقيق موجود بر حاشيه نشينان ايران و (به ويژه زنجان) تكيه دارد در پايان اين مبحث تعريفي از حاشيه نشينان شهري شهرهاي ايران ارائه مي دهيم.
«حاشيه نشينان بيشتر افراد مهاجر روستايي و عشاير و كمتر شهري (از شهرهاي ديگر و يا خود شهر) هستند كه اغلب فاقد مهارت لازم شهري و بعضا غير ماهرند. اين افراد بيشتر به علت عوامل رانش زادگاه خود و كمتر به دليل عوامل جاذب شهري، زادگاه خود را ترك كرده و به شهرها روي مي آورند آنها به دليل عدم تطبيق با محيط شهري از يكسو و بر اثر عوامل پس ران شهري از سوي ديگر، از محيط شهري پس زده مي شوند و به تدريج در كانونهايي به هم پيوسته و يا جدا در قسمتهايي از شهر سكني مي گزينند به صورتي كه محل سكونت و نوع مسكن آنها با محل سكونت متعارف شهري، مغاير بوده و حاكميت آن غالبا غصبي است. و از نظر وضعيت فرهنگي و اقتصادي نيز با جمعيت شهري تمايز دارد.
اين تعريف شكل تكامل يافته تعاريفي است كه توسط پژوهشگران داخلي عرضه شده و سعي شده در ضمن تبيين موضوع تعريفي جامع و مانع باشد.
یکی دیگر از دلایل بالابودن سطح مالکیت در این کشور، مشوق های مالی است که در اختیار شهروندان قرار گرفت؛ براساس قوانین وضع شده، سنگاپوری ها می توانستند از اولین روز کاری خود، وام هایی دریافت کنند. از سوی دیگر مقامات سنگاپور متوجه شدند میزان بهره پایین برای شهروندان این کشور مناسب نیست. زیرا وام گیرندگان نمی توانستند وثیقه 20 درصدی را پرداخت کنند؛ بنابراین ساختار مستمری اجباری برای کارگران وضع شد و به این ترتیب آنها مجبور شدند پولی را ذخیره کنند که دولت به عنوان پیش پرداخت یک خانه جدید در نظر گرفته بود. درنتیجه مالکان خانه ها می توانستند ملک خود را چهار سال پس از دریافت از دولت، در بازار آزاد مسکن بفروشند.
چارلز آبرامز كارشناس معروف مسكن مي گويد:
«ساختمان و يا بخشي از شهر كه در آن ويراني، نارسائي عرضه ي خدمات درماني، تراكم زياد جمعيت در واحدهاي مسكوني نتوان آسايش لازم و خطرات ناشي از عوامل طبيعي نظير سيل ديده شود مي تواند به عنوان زاغه و يا منطقه ي زاغه نشين معرفي گردد.
در تعريفي ديگر حاشيه نشيني به نوعي مسكن گفته مي شود كه افرادي بدون اجازه و يا پرداخت هزينه ي سنگين اجاره بها، مكان آنها را اشغال كرده و آن را پناهگاه خويش قرار داده اند.
اين تعريف فقط به جنبه ي فيزيكي پرداخته و تعريف عدواني را لازمه ي حاشيه نشيني دانسته در پژوهشي ديگر حاشيه نشيني را به طور گسترده تري تعريف كرده: حاشيه نشينان گروههاي اجتماعي هستند كه در شهرها پديد مي آيند در واقع حاشيه نشيني يك مساله و عارضه شهري است منبع اصلي بزهكاري و جرم است. اگر چه حاشيه نشيني انواع مختلف دارد اما داراي الگوي مشخص جهاني است و گمان مي رود كه حاشيه نشينيان از نظر اجتماعي داراي موقعيتي ضعيف بوده و در طبقه ي پايين اجتماع قرار دارند و فقير هستند.
حاشيه نشينيان نيز به نوبه خود با ديد ترديد به جهان خارج نگاه مي كنند.
در اين تعريف نويسنده سعي كرده است كه از تمامي مشخصات حاشيه نشيني در سراسر جهان استفاده كند تا به تعريفي جامع دست يابد اين شيوه باعث مي شود كه هر گوشه ي تعريف به گروهي از حاشيه نشينيان در كشوري خاص باز گردد و در نتيجه از قدرت مانع بودن تعريف بكاهد و كاربرد چنداني نداشته باشد.
همين نويسنده حاشيه نشيني را از لحاظ جامعه شناسي يك شيوه ي زندگي تعريف مي كند. «خرده فرهنگي با مجموعهاي از ارزشها و هنجارها كه در محل هايي با بهداشت و سلامت كم با كجرويهاي اجتماعي و مشخصات ديگري كه انزواي اجتماعي و طرد شدن را به دنبال دارد، به اجر در مي آيد.
ويژگي وجود كجرويهاي اجتماعي كه به ويژه در آثار نويسندگان خارجي، به حاشيه نشينان نسبت داده مي شود ويژگي عام نبوده و با توجه به مطالعات حاشيه نشيني كشورمان دليل وجود خرده فرهنگي مستقل نيست زيرا حاشيه نشينان غالبا فرهنگ زادگاه خويش را به همراه دارند.
با توجه به اين تعاريف ارائه شده و نظريه اينكه تحقيق موجود بر حاشيه نشينان ايران و (به ويژه زنجان) تكيه دارد در پايان اين مبحث تعريفي از حاشيه نشينان شهري شهرهاي ايران ارائه مي دهيم.
«حاشيه نشينان بيشتر افراد مهاجر روستايي و عشاير و كمتر شهري (از شهرهاي ديگر و يا خود شهر) هستند كه اغلب فاقد مهارت لازم شهري و بعضا غير ماهرند. اين افراد بيشتر به علت عوامل رانش زادگاه خود و كمتر به دليل عوامل جاذب شهري، زادگاه خود را ترك كرده و به شهرها روي مي آورند آنها به دليل عدم تطبيق با محيط شهري از يكسو و بر اثر عوامل پس ران شهري از سوي ديگر، از محيط شهري پس زده مي شوند و به تدريج در كانونهايي به هم پيوسته و يا جدا در قسمتهايي از شهر سكني مي گزينند به صورتي كه محل سكونت و نوع مسكن آنها با محل سكونت متعارف شهري، مغاير بوده و حاكميت آن غالبا غصبي است. و از نظر وضعيت فرهنگي و اقتصادي نيز با جمعيت شهري تمايز دارد.
اين تعريف شكل تكامل يافته تعاريفي است كه توسط پژوهشگران داخلي عرضه شده و سعي شده در ضمن تبيين موضوع تعريفي جامع و مانع باشد.
انجمن رمان نویسی تک رمان
انجمن رمان نویسی تک رمان تایپ رمان شعر و دلنوشته خود را به صورت آنلاین منتشر کنید و با نويسندگان در ارتباط باشید
forums.taakroman.ir