- تاریخ ثبتنام
- 2019-11-30
- نوشتهها
- 2,708
- لایکها
- 15,715
- امتیازها
- 114
- محل سکونت
- میان یه عالمه رویا
- کیف پول من
- 675
- Points
- 10
آیا تاکنون فکر کرده اید که چه عواملی باعث بیماری روانی می شود، یا چرا ما به استرس واکنش نشان می دهیم؟ یا به عنوان یک فرد بزرگسال چه انتظاری دارید؟روانشناسی بالینی مطالعه اختلالات روانشناختی و درمان هایی است که برای بهبود زندگی روزمره افراد مبتلا به مشکلات روحی طراحی شده است. تمرکز این نوع روانشناسی بر روی اختلالات روانی شایع مانند اسکیزوفرنی و علائم آنها خواهد بود.
روانشناسی بالینی چیست؟
روانشناسی بالینی یکی از محبوب ترین زیر شاخه های روانشناسی است که شامل استفاده از تئوری ها، اصول و روش های روانشناختی برای ارزیابی، تشخیص و درمان اختلالات روانی و سایر رفتارهای غیر طبیعی است. این موارد شامل طیف گسترده ای از شرایط مانند افسردگی، اضطراب، سوء مصرف مواد، اختلال عملکرد ج*نس*ی، اعتیاد، اختلالات خوردن و رفتار پرخاشگرانه است. روانشناسان بالینی همچنین به منظور پیش بینی و جلوگیری از ناسازگاری، علل رفتار غیر طبیعی را بررسی می کنند.
روانشناسی بالینی به عنوان یک تخصص، به افراد و خانواده ها در هر سنی و از همه پیشینه های قومی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و همچنین گروه ها و جوامع خدمات ارائه می دهد.
روانشناسی بالینیتاریخچه روانشناسی بالینی
بررسی های اولیه در این زمینه را روانشناس تحلیلگر اتریشی زیگموند فروید آغاز کرد. وی یکی از اولین کسانی بود که این ایده را مورد توجه قرار داد که بیماری روانی چیزی است که می توان با گفتگو با بیمار درمان کرد و این توسعه رویکرد گفتگوی درمانی او بود که اغلب به عنوان اولین روش علمی مورد استناد قرار می گیرد.
روانشناس آمریکایی لایتنر ویتمر اولین کلینیک روانشناسی را در سال 1896 با تمرکز ویژه در کمک به کودکانی که ناتوانی در یادگیری داشتند افتتاح کرد. ویتمر اولین بار در مقاله ای در سال 1907 اصطلاح روانشناسی بالینی را معرفی کرد. ویتمر، دانشجوی سابق ویلهلم ووند، روانشناسی بالینی را “مطالعه افراد با مشاهده یا آزمایش، با هدف ارتقاء تغییر” تعریف کرد.
تا سال 1914، 26 کلینیک دیگر که به این نوع روانشناسی اختصاص یافته بودند در ایالات متحده تأسیس شدند.
تکامل در طول جنگ های جهانی
روانشناسی بالینی در دوره جنگ جهانی اول تثبیت شد زیرا پزشکان ارزیابی های روانشناختی را سودمند تشخیص دادند. در سال 1917، انجمن روانشناسی بالینی آمریکا تأسیس شد، اگرچه فقط دو سال بعد به جای آن انجمن روانشناسی آمریکا (APA) جایگزین شد.
در طول جنگ جهانی دوم، از روانشناسان بالینی خواسته شد تا به درمان آنچه در آن زمان به عنوان شوک پوسته شناخته می شد، که اکنون به عنوان اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) گفته می شود ، کمک کنند. تقاضا برای معالجه بسیاری از جانبازان برگشته نیاز به مراقبت، به رشد روانشناسی بالینی در این دوره کمک کرد.
در طول دهه 1940، ایالات متحده برنامه ای برای ارائه مدرک رسمی روانشناسی بالینی نداشت. به دنبال آن دولت ایالات متحده تعدادی برنامه آموزشی در سطح دکترا تنظیم کرد و تا سال 1950 به بیش از نیمی از کل دکترای فلسفه درجه های روانشناسی در زمینه بالینی اعطا شد.
روانشناس بالینی کیست؟
بیشتر روانشناسان بالینی دارای مدرک دکترا یا Psy.D هستند و در محیط های بالینی تحت آموزش های عملی فشرده قرار گرفته اند. آنها به طور معمول در بیمارستان ها، کلینیک ها و اقدامات خصوصی به کار می روند و در آنجا به افرادی که اشکال مختلفی از فشار روانی را تجربه می کنند، کمک می کنند.
آنها به منظور ارتقاء سلامت روانشناختی، تقویت پیشرفت شخصی و تقویت تنظیم رفتارهای مؤثر با افراد، زوج ها، خانواده ها و گروه ها در تمام سطوح توسعه همکاری می کنند. بسیاری از روانشناسان بالینی همچنین دارای مناصب دانشگاهی در موسسات عالی هستند و مشغول تدریس، تحقیق و نظارت هستند، در حالی که برخی دیگر مشغول مشاوره و تدوین و اجرای برنامه های اجتماعی هستند.
یک روانشناس بالینی چه کاری انجام می دهد؟
روانشناسان بالینی متخصصانی دارای مجوز هستند که واجد شرایط ارائه خدمات مستقیم به بیماران هستند. کار آنها ممکن است شامل انجام و تفسیر تست های شناختی و شخصیتی، تشخیص بیماری روانی، ایجاد برنامه های درمانی و روان درمانی باشد.
این روانشناسان متخصص روان سنجی یا سنجش روانشناختی هستند. آنها غالبا برای ارزیابی توانایی شناختی یا وضعیت ذهنی، یک تست ارائه می دهند. علاوه بر تست های رسمی، روانشناسان بالینی ممکن است از مصاحبه ها و مشاهدات رفتاری استفاده کنند. کلید اصلی برای کارآیی، درک چگونگی آشکار شدن شرایط در بین جمعیت های متنوع است.
پس از تشخیص به همراه بیمار و مطابق با نیاز او، برنامه درمانی را تدوین می کنند. روانشناسان به طور مرتب بر پیشرفت بیمار نظارت می کنند تا اطمینان حاصل کنند که روش درمان مناسب است و در صورت لزوم آن را تغییر می دهند.
بسیاری از روانشناسان بالینی بر روی اختلالات خاص مانند اسکیزوفرنی یا وسواس فکری تمرکز می کنند. روانشناسان بالینی از روشهای تحقیق کاملا آگاه هستند. البته آنها غالبا در مورد مسائل پزشکی با روانپزشکان مشورت می کنند.
روانشناسان بالینی ممکن است در محیط های زیادی از جمله بیمارستان ها، مراکز سرپایی، ادارات دولتی و دفاتر خصوصی فعالیت کنند.
رویکردها
روانشناسان بالینی که به عنوان روان درمانگر فعالیت می کنند، معمولا هنگام کار با مراجعه کننده از روشهای مختلف درمانی استفاده می کنند. در حالی که بعضی از پزشکان روی چشم انداز درمانی کاملا خاص که “رویکرد التقاطی” نامیده می شود تمرکز می کنند. این شامل ترسیم روشهای مختلف نظری برای تهیه بهترین برنامه درمانی برای هر بیمار خاص است.
برخی از دیدگاههای مهم نظری در روانشناسی بالینی عبارتند از:
روانشناسی بالینی چندین ویژگی را با سایر حرفه ها به اشتراک دارد و این همپوشانی بعضی اوقات باعث سردرگمی می شود. بسیاری از سردرگمی ها تفاوت بین روانشناس بالینی و روانپزشک است. اگرچه روانپزشکی به تئوری و روش های روانشناسی می پردازد، اما در درجه اول شاخه پزشکی است. بنابراین، در حالی که هر دو گروه با بیماران دارای مشکلات مشابه برخورد می کنند، اما معمولا رویکردشان نسبت به انجام این کار متفاوت است.
روانشناسان بالینی به طور گسترده روی روان درمانی تمرکز می کنند در حالی که روانپزشکان تأکید بیشتری بر استفاده و ارزیابی اثرات داروها دارند. اگرچه روانشناس بالینی اغلب در محیط های پزشکی فعالیت می کند اما پزشک نیستند و به طور معمول دارو تجویز نمی کنند.
تفاوت روانشناس بالینی و روانشناسی مشاوره
روانشناسی بالینی نیز باید از روانشناسی مشاورهمتمایز شود. اگرچه تمایز بین این دو زمینه همیشه مشخص نیست. به طور خلاصه، روانشناسان بالینی با اختلالات شدیدتر مانند اختلال دوقطبی ، هراس و اسکیزوفرنی در ارتباط است، در حالی که روانشناسان مشاوره به مراجعه کنندگان کمک می کنند تا با مسائل روزمره مانند مشکلات زناشویی، خانوادگی یا شغلی برخورد کنند. آنها ممکن است در مکان هایی مانند مدارس و ادارات کار کنند.
انجمن رمان نویسی
روانشناسی بالینی چیست؟
روانشناسی بالینی یکی از محبوب ترین زیر شاخه های روانشناسی است که شامل استفاده از تئوری ها، اصول و روش های روانشناختی برای ارزیابی، تشخیص و درمان اختلالات روانی و سایر رفتارهای غیر طبیعی است. این موارد شامل طیف گسترده ای از شرایط مانند افسردگی، اضطراب، سوء مصرف مواد، اختلال عملکرد ج*نس*ی، اعتیاد، اختلالات خوردن و رفتار پرخاشگرانه است. روانشناسان بالینی همچنین به منظور پیش بینی و جلوگیری از ناسازگاری، علل رفتار غیر طبیعی را بررسی می کنند.
روانشناسی بالینی به عنوان یک تخصص، به افراد و خانواده ها در هر سنی و از همه پیشینه های قومی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و همچنین گروه ها و جوامع خدمات ارائه می دهد.
روانشناسی بالینیتاریخچه روانشناسی بالینی
بررسی های اولیه در این زمینه را روانشناس تحلیلگر اتریشی زیگموند فروید آغاز کرد. وی یکی از اولین کسانی بود که این ایده را مورد توجه قرار داد که بیماری روانی چیزی است که می توان با گفتگو با بیمار درمان کرد و این توسعه رویکرد گفتگوی درمانی او بود که اغلب به عنوان اولین روش علمی مورد استناد قرار می گیرد.
روانشناس آمریکایی لایتنر ویتمر اولین کلینیک روانشناسی را در سال 1896 با تمرکز ویژه در کمک به کودکانی که ناتوانی در یادگیری داشتند افتتاح کرد. ویتمر اولین بار در مقاله ای در سال 1907 اصطلاح روانشناسی بالینی را معرفی کرد. ویتمر، دانشجوی سابق ویلهلم ووند، روانشناسی بالینی را “مطالعه افراد با مشاهده یا آزمایش، با هدف ارتقاء تغییر” تعریف کرد.
تا سال 1914، 26 کلینیک دیگر که به این نوع روانشناسی اختصاص یافته بودند در ایالات متحده تأسیس شدند.
تکامل در طول جنگ های جهانی
روانشناسی بالینی در دوره جنگ جهانی اول تثبیت شد زیرا پزشکان ارزیابی های روانشناختی را سودمند تشخیص دادند. در سال 1917، انجمن روانشناسی بالینی آمریکا تأسیس شد، اگرچه فقط دو سال بعد به جای آن انجمن روانشناسی آمریکا (APA) جایگزین شد.
در طول جنگ جهانی دوم، از روانشناسان بالینی خواسته شد تا به درمان آنچه در آن زمان به عنوان شوک پوسته شناخته می شد، که اکنون به عنوان اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) گفته می شود ، کمک کنند. تقاضا برای معالجه بسیاری از جانبازان برگشته نیاز به مراقبت، به رشد روانشناسی بالینی در این دوره کمک کرد.
در طول دهه 1940، ایالات متحده برنامه ای برای ارائه مدرک رسمی روانشناسی بالینی نداشت. به دنبال آن دولت ایالات متحده تعدادی برنامه آموزشی در سطح دکترا تنظیم کرد و تا سال 1950 به بیش از نیمی از کل دکترای فلسفه درجه های روانشناسی در زمینه بالینی اعطا شد.
روانشناس بالینی کیست؟
بیشتر روانشناسان بالینی دارای مدرک دکترا یا Psy.D هستند و در محیط های بالینی تحت آموزش های عملی فشرده قرار گرفته اند. آنها به طور معمول در بیمارستان ها، کلینیک ها و اقدامات خصوصی به کار می روند و در آنجا به افرادی که اشکال مختلفی از فشار روانی را تجربه می کنند، کمک می کنند.
آنها به منظور ارتقاء سلامت روانشناختی، تقویت پیشرفت شخصی و تقویت تنظیم رفتارهای مؤثر با افراد، زوج ها، خانواده ها و گروه ها در تمام سطوح توسعه همکاری می کنند. بسیاری از روانشناسان بالینی همچنین دارای مناصب دانشگاهی در موسسات عالی هستند و مشغول تدریس، تحقیق و نظارت هستند، در حالی که برخی دیگر مشغول مشاوره و تدوین و اجرای برنامه های اجتماعی هستند.
یک روانشناس بالینی چه کاری انجام می دهد؟
روانشناسان بالینی متخصصانی دارای مجوز هستند که واجد شرایط ارائه خدمات مستقیم به بیماران هستند. کار آنها ممکن است شامل انجام و تفسیر تست های شناختی و شخصیتی، تشخیص بیماری روانی، ایجاد برنامه های درمانی و روان درمانی باشد.
این روانشناسان متخصص روان سنجی یا سنجش روانشناختی هستند. آنها غالبا برای ارزیابی توانایی شناختی یا وضعیت ذهنی، یک تست ارائه می دهند. علاوه بر تست های رسمی، روانشناسان بالینی ممکن است از مصاحبه ها و مشاهدات رفتاری استفاده کنند. کلید اصلی برای کارآیی، درک چگونگی آشکار شدن شرایط در بین جمعیت های متنوع است.
پس از تشخیص به همراه بیمار و مطابق با نیاز او، برنامه درمانی را تدوین می کنند. روانشناسان به طور مرتب بر پیشرفت بیمار نظارت می کنند تا اطمینان حاصل کنند که روش درمان مناسب است و در صورت لزوم آن را تغییر می دهند.
بسیاری از روانشناسان بالینی بر روی اختلالات خاص مانند اسکیزوفرنی یا وسواس فکری تمرکز می کنند. روانشناسان بالینی از روشهای تحقیق کاملا آگاه هستند. البته آنها غالبا در مورد مسائل پزشکی با روانپزشکان مشورت می کنند.
روانشناسان بالینی ممکن است در محیط های زیادی از جمله بیمارستان ها، مراکز سرپایی، ادارات دولتی و دفاتر خصوصی فعالیت کنند.
رویکردها
روانشناسان بالینی که به عنوان روان درمانگر فعالیت می کنند، معمولا هنگام کار با مراجعه کننده از روشهای مختلف درمانی استفاده می کنند. در حالی که بعضی از پزشکان روی چشم انداز درمانی کاملا خاص که “رویکرد التقاطی” نامیده می شود تمرکز می کنند. این شامل ترسیم روشهای مختلف نظری برای تهیه بهترین برنامه درمانی برای هر بیمار خاص است.
برخی از دیدگاههای مهم نظری در روانشناسی بالینی عبارتند از:
- رویکرد روانگردان: این دیدگاه از اثر فروید نشات می گیرد. او معتقد بود ذهن ناخودآگاه نقش مهمی در رفتار ما دارد. روانشناسانی که از روان درمانی استفاده می کنند ممکن است از تکنیک هایی مانند ارتباط رایگان برای تحقیق درباره انگیزه های اساسی و ناخودآگاه بیمار استفاده کنند.
- چشم انداز شناختی رفتاری: این رویکرد از مکتب های فکری رفتاری و شناختی توسعه یافته است. روانشناسان بالینی با استفاده از این دیدگاه، چگونگی تعامل احساسات، رفتارها و افکار بیمار را بررسی می کنند. درمان شناختی-رفتاری (CBT) اغلب بر تغییر افکار و رفتارهایی که در پریشانی روانشناختی نقش دارند تمرکز دارد.
- چشم انداز انسان گرایانه: این رویکرد ناشی از کار اندیشمندان اومانیستی مانند ابراهیم مازلو و کارل راجرز بود. این چشم انداز به صورت جامع تر به بیمار نگاه می کند و به مواردی از قبیل خود واقعی سازی متمرکز می شود.
روانشناسی بالینی چندین ویژگی را با سایر حرفه ها به اشتراک دارد و این همپوشانی بعضی اوقات باعث سردرگمی می شود. بسیاری از سردرگمی ها تفاوت بین روانشناس بالینی و روانپزشک است. اگرچه روانپزشکی به تئوری و روش های روانشناسی می پردازد، اما در درجه اول شاخه پزشکی است. بنابراین، در حالی که هر دو گروه با بیماران دارای مشکلات مشابه برخورد می کنند، اما معمولا رویکردشان نسبت به انجام این کار متفاوت است.
روانشناسان بالینی به طور گسترده روی روان درمانی تمرکز می کنند در حالی که روانپزشکان تأکید بیشتری بر استفاده و ارزیابی اثرات داروها دارند. اگرچه روانشناس بالینی اغلب در محیط های پزشکی فعالیت می کند اما پزشک نیستند و به طور معمول دارو تجویز نمی کنند.
تفاوت روانشناس بالینی و روانشناسی مشاوره
روانشناسی بالینی نیز باید از روانشناسی مشاورهمتمایز شود. اگرچه تمایز بین این دو زمینه همیشه مشخص نیست. به طور خلاصه، روانشناسان بالینی با اختلالات شدیدتر مانند اختلال دوقطبی ، هراس و اسکیزوفرنی در ارتباط است، در حالی که روانشناسان مشاوره به مراجعه کنندگان کمک می کنند تا با مسائل روزمره مانند مشکلات زناشویی، خانوادگی یا شغلی برخورد کنند. آنها ممکن است در مکان هایی مانند مدارس و ادارات کار کنند.
انجمن رمان نویسی