کامل شده آرزو مطار | Hnnaneh کاربر انجمن تک رمان

[Hannaneh Mirbagheri]

نام دلنوشته:
آرزو مطار
*مطار: پرواز
ویراستار: ZiBa
نام نویسنده:
Hnnaneh (حنانه سادات میرباقری)

مقدمه:
سوگند به عشقی که هم‌چو شراره‌ای آتشین در دلم رخنه کرده است ...
من آماده‌ام تا هم‌چو عقابی، پرواز را آغاز کنم. آغاز پروازی پرشور که با مهری ناگسستنی در آسمان‌ها شروع می‌شود. اوج گرفتن آسان است، لیک شروع سخت است؛ اما می‌دانی، ذوق رسیدن به آرزو‌هایم، سوقم می‌دهد به‌سوی پرواز.
من حاضرم تا بی‌کران‌ها، حتی بی‌بال پرواز کنم و عین فسانه‌ ققنوس از بین بروم!

ژانر:
عاشقانه، اجتماعی

توضیحات:
دوستان سلام.
اول از همه بابت وقتی که می‌زارین و سایت تک رمان تشکر می‌کنم و بعد آرزو دارم از این دلنوشته خوشتون بیاد و با لایکاتون به من انگیزه بدین. اگر یه توضیح کوتاه در موردش بخوام بگم، می‌شه گفت این دلنوشته ایده جدیدی در مورد یه نوع دغدغه اجتماعی داره که با طبعی عاشقانه نوشته شده. خب بسم الله، بازم ممنون و مرسی.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Hannaneh Mirbagheri]

گاه شده، می‌گوییم پر و بالم را شکسته‌اند.
گاه شده، می‌گوییم دست و بالم را بسته‌اند.
اما؛
این‌ها همه در دنیای واقعیست.
گاه هم باید، وال پرواز خود را خود در دنیای خود سازی.
پس جوری ساز که توانی تا فراز فلک اوج بگیری.
اوج گرفتن کار یاکریم نیست، کار عقاب است!
همان پرنده‌ای هنگام باران، بالاتر از ابر پرواز می‌کند.
اما؛
یادت باشد، پرواز فقط مخصوص پر داران نیست!
پرواز یعنی آزادی مطلق ذهنی که می‌تواند دنیایی بسازد بی‌هیچ نقصی!
*فلک: آسمان
*وال: پر

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Hannaneh Mirbagheri]

پرنده را که می‌بینم، بیش از پیش آرزوی مطارم رو پیش خود بزرگ می‌کنم.
هوس چرخیدن روی سحاب سفید و پاک را بیش از پیش می‌پرستم.
اوج گرفتن در فراز قله ابر کوه را تصور می‌کنم و آرام می‌گیرم.
شاید نتوانم پرواز کنم؛ اما با آرزوی پرواز اوج خواهم گرفت!
*سحاب: ابر

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Hannaneh Mirbagheri]

هر چه شوق پار و پریدن بیشتر باشد،
ارتفاع سقوط هم بیشتر می‌شود.
پس نخست ایستادن را بی‌یاموز، سپس راه رفتن و بعد پریدن را. بعد از آن توانی برای پرواز آماده شوی.
آخر پرواز را که با پرواز شروع نمی‌کنند!

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Hannaneh Mirbagheri]

قدم‌هایت را محکم بگذار.
پاهایت را تا می‌توانی بکوب و سخت راه برو؛
اما طرفدار پرواز باش.
گاه لازم است، استوارانه با پای روی زمین، در اعماق دنیا و ذهن خودت، بال پروازت را بسط دهی و اوج بگیری!
*بسط: گسترش

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Hannaneh Mirbagheri]

شوق پار، تمنای عروج، رجای پرواز ...
همه و همه به معنای آرزوی پرواز است؛ اما
هیچ‌کدام معنا نمی‌کند، اشتیاق پریدن را.
هیچ‌ کلمه و آوایی نیست که بی‌اغراق شرح دهد، شوق پرواز را.
شوق و اشتیاق پریدن برای پرواز را فقط زمانی درک می‌کنی که پر و بالت را چنان در منتهای گردون باز کنی که فراموش کنی تو یک آدم هستی!
*منتها: اوج
*عروج، پار: پرواز
*تمنا، رجا: آرزو
*گردون: آسمان

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Hannaneh Mirbagheri]

شاپرک جان، نیمی از عمرم به سبب دیدن و بال زدن، آن یال‌های زیبایت کیش و مات شد و نیم دیگرش در هوس غوطه‌وری روی ابرهایی به رنگ برف، تلف شد.
مگر چه‌قدر عمر هست که در طلب آرزویی از دنیا برویم؟
بس است صبر و کیمیایی. آخر راه کامیابی در مسیر قصر خود ساخته و اقبال خود بافته است!
بس است ناگفته ماندن آرزوهای به ظاهر محال.
زین پس می‌خواهم، بال زنان تا اوج فلک بالا برم. آن‌قدر بالا و بزرگ که اگر حال بشری بداند، مرا دیوانه می‌خواند! پس مبارک بادا، بگذار بخوانند. ذره‌ای برایم اهمیتی ندارد. آخر آن‌ها که نمی‌دانند، اوج قدرت در دست دیوانگان است و نه عاقلان!

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Hannaneh Mirbagheri]

آرزوهای من شاید عجیب باشند؛ اما مسلما شایان مجاب شدن هستن. حال اصلا مگر آرزوی من چه‌قدر ناشناخته است؟ کجایش عجیب است که دلم هوای پر زدن دارد؟ کجای این گمراه می‌کند مردمان را که سرم در خیال خود می‌پروراند داشتن دو بال سفید رنگ که ز طلوع تا راس غروب باز بماند و پر بزند. اصلا حتی اگر عجیب هم باشد، دلک من رها نمی‌کند هوای موج سواری روی رنگین کمان هفت رنگ را.
*شایان: لایق
*مجاب: پذیرا شدن

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Hannaneh Mirbagheri]

می‌دانی چرا پرنده بودن را دوست دارم؟
بگذار ساده بگویم، دلم هوای بی‌دغدغه پرنده را دوست دارد که بی‌توجه به زیر پایش اوج می‌گیرد.
آخر در نگاه معصومانه یک پرنده در اوج، جهان چیزی نیست مگر رنگ‌های در هم طنیده!
دنیای او آسمانش است و بس.
کار ندارد میان دنیای دیگر چه می‌گذرد. میان جهانی که اگر دقیق بنگری چیزی نیست جز لکه‌ای به رنگ لاجوردی. حال من هم می‌خواهم، بی‌توجه شوم به زیر پایم. بی‌توجه شوم به دغدغه‌های که مال من نیست و بی‌خیال اوج بگیرم. آسمان پرواز من هم بزرگ است و مهم این است که من چه‌قدر پرنده شوم.

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان

[Hannaneh Mirbagheri]

قبل از هر پروازی، هر چه‌قدر می‌خواهی صبر کن.
فکر کن، صبر کن، تمرین کن، بپرس و بترس!
اما؛
وقتی پریدی، وقتی بال‌هایت گشودی محض پرواز،
دیگر وقتی برای تلف کردن نیست.
آن زمان ترسیدنت مباح و کنار کشیدنت حرام است!
دیگر آن زمان باید تا زمان مرگ اوج بگیری و بالا بروی جز این شد، بدان بازی نکرده، باخته‌ای و بس.
*محض: برای

 

انجمن رمان نویسی دانلود رمان