• خرید مجموعه داستان های درماندگان ژانر تراژدی و اجتماعی به قلم احمد آذربخش برای خرید کلیک کنید
  • دیو، دیو است؛ انسان، انسان. هاله‌های خاکستری از میان می‌روند؛ این‌جا یا فرشته‌ای و یا شیطان. رمان دیوهای بیگانه اثر آیناز تابش کلیک کنید
  • رمان ققنوس آتش به قلم مونا ژانر تخیلی، مافیایی/جنایی، اجتماعی، عاشقانه کلیک کنید

کتاب تاریخی بررسی داستان کیومرث در شاهنامه

  • نویسنده موضوع "ASHOB"
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 20
  • بازدیدها 727
  • Tagged users هیچ

ساعت تک رمان

"ASHOB"

کاربر اخراج شده
کاربر اخراج شده
تاریخ ثبت‌نام
2020-05-16
نوشته‌ها
2,956
لایک‌ها
24,077
امتیازها
88
محل سکونت
زیر آوار آسمان 🌪️
کیف پول من
7,839
Points
19
گزاره‌های 4I و 5I در پیرفت نخست شاهنامه با گزاره 5I در پیرفت نخست روایت بلخی همسانی دارد. با این تفاوت که فردوسی با نسبت دادن ویژگی‌های متعدد به کیومرث، شخصیت او را ارزش‌گذاری دوباره کرده است. کیومرث در سنت دینی پهلوی، نمونه ای از انسان کامل است که برای یاری اهورا مزدا آفریده شده، از این رو لقب «هلو» یا مرد مقدس دارد (کتاب سوم دینکرد، فصل 80 بند 1). او نخستین کسی است که سخنان والا بر زبان می آورد و اندیشه، گفتار و کردار نیک از او سر می زند (کتاب سوم دینکرد، فصل 143، بند 2 به بعد). او بیشترین بهره را از خرد دارد (مینوی خرد، 1364: 66). از سوی دیگر در روایت فردوسی از تغییر جای کیومرث از بهشت به زمین سخنی به میان نمی‌آید بلکه کیومرث از آغاز بر روی زمین بوده است. کیومرث در آغاز در کوه جای می سازد اما در گزاره 9A کیومرث شخصیتی پیامبرگونه معرفی می گردد که موجودان نزد او کیش بر می گیرند. در واقع کیومرث در روایت فردوسی می‌تواند نخستین پیامبر نیز باشد.

پیرفت 2: معرفی سیامک[1]


[TD valign="top"] 1- پسر بُد مرو را یکی خوبروی
[/TD]
[TD valign="top"] [/TD]
[TD valign="top"] خردمند و همچون پدر نامجویI
[/TD]
2- سیامک بُدش نام و فرخنده بودI-E


[TD valign="top"] 3-گیومرت را دل بدو زنده بود
4- به جانش بر از مهر گریان بدی
5- برآمد برین کار یک روزگار
[/TD]
[TD valign="top"] [/TD]
[TD valign="top"] ز گیتی به دیدار او شاد بودAP-I
ز بیم جداییش بریان بدیAP
فروزنده شد دولت شهریارI
(فردوسی، 1389: 1/ 22)
[/TD]
انجمن رمان نویسی
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : "ASHOB"

"ASHOB"

کاربر اخراج شده
کاربر اخراج شده
تاریخ ثبت‌نام
2020-05-16
نوشته‌ها
2,956
لایک‌ها
24,077
امتیازها
88
محل سکونت
زیر آوار آسمان 🌪️
کیف پول من
7,839
Points
19
این پیرفت در هیچ یک از روایت‌های بازمانده، به این صورت دیده نمی‌شود. شاهنامه تنها متنی است که سیامک را فرزند کیومرث می‌داند. دیگر متون اگر نامی از سیامک می برند، او را یکی از نوادگان کیومرث معرفی می کنند. در روایت بلخی، زایش هفتم میشی مشیانه، سیامک و فراوک بودند (بیرونی، بی‌تا: 101). در روایت‌های دیگری که از مورخان عربی باقی مانده است، نام فرزندان کیومرث به ترتیب دیگری بیان شده است. کیومرث پسری به نام مشی داشت و مشی با خواهرش میشان تزویج کرد و سیامک پسر میشا و سیامی دختر مشا تولد یافتند. از سیامک، افرواک و دیس و براست و اجرب اوراش آمدند که پسران او بودند و افری و ذری و بری و اوراشی که دخترانش بودند. مادر همه شان سیامی دختر مشی بود که خواهر پدرشان بود (طبری، 99:1375). همان گونه که ملاحظه می گردد در هر دو روایت طبری و بلخی هر فرزند پسری از نوادگان کیومرث با همزاد خود زاده شده، با او تزویج کرده و این گونه نسل آدمی گسترش یافته است اما فردوسی به وجود این زوج و ادامه نسل آن ها اشاره ای نمی‌کند. این بخش از داستان کیومرث در روایت فردوسی با گشتار برش، حذف شده است. این برش می‌تواند به دو دلیل باشد. نخست این که در روایت فردوسی، کیومرث نخستین پادشاه است و نه نخستین انسان؛ بنابراین نسل پادشاهان از طریق هوشنگ پسر سیامک پسر کیومرث ادامه می‌یابد. در واقع با تغییر جایگاه کیومرث از نخستین بشر به نخستین پادشاه و گشتار ارزشکاهی به معنای تنزل جایگاه شخصیت داستان، موضوع ادامه نسل بشر پس از کیومرث، خود به خود از میان برداشته می‌شود. دیگر اینکه فردوسی خود به اسطوره‌زدایی از این بخش از روایت اقدام کرده است و تلاش او برای این بوده است که روایت خود را به واقعیت نزدیک تر سازد. از سوی دیگر، در نظر گرفتن نظام اعتقادی و ارزشی مخاطب شاهنامه نیز عامل دیگری برای حذف این بخش از داستان است زیرا ازدواج خواهر و برادر در نظام اعتقادی فردوسی، آیینی پسندیده نیست؛ بنابراین شخصیت‌های مشی و مشیانه در روایت فردوسی حذف می‌شود.
انجمن رمان نویسی
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : "ASHOB"

"ASHOB"

کاربر اخراج شده
کاربر اخراج شده
تاریخ ثبت‌نام
2020-05-16
نوشته‌ها
2,956
لایک‌ها
24,077
امتیازها
88
محل سکونت
زیر آوار آسمان 🌪️
کیف پول من
7,839
Points
19
فردوسی در دو گزاره نخست این پیرفت، با نسبت دادن ویژگی‌های زیبارویی و خردورزی، شخصیت سیامک را ارزش‌گذاری کرده است و جایگاه کیومرث را نسبت به آن چیزی که در پیش‌متن بوده است بهتر و والاتر نشان می‌دهد. این ارزش‌گذاری سبب می‌شود تا علت احساس کیومرث به او در گزاره سوم مشخص شود. گزاره 4AP به روایت افزوده می‌شود. گشتار انبساط یعنی افزودگی در زمینه مضمون و محتوا عامل اصلی اضافه شدن این گزاره است. این گزاره به عنوان براعت استهلالی برای این داستان عمل می‌کند و مخاطب احساس می‌کند که این نگرانی کیومرث درباره از دست دادن سیامک است و این انتظار در روایت‌شنو شکل می‌گیرد تا در ادامه داستان از مرگ سیامک سخن گفته شود. از سوی دیگر ذکر روابط عاطفی میان شخصیت‌های داستان در قالب گزاره ای روانشناختی به نمایشی و دراماتیک شدن داستان منجر می‌شود و داستان را از حالتی یکنواخت و گزارش‌گونه خارج می‌کند. گزاره 5Iدر پایان این پیرفت شاهنامه به داستان اضافه می‌شود. این افزودگی را نیز می توان از نوع انبساط دانست که زمینه را برای تغییر موقعیت داستان از محل سکونت کیومرث به محل زندگی اهریمن فراهم می‌کند. به بیانی دیگر این گزاره در جایگاه پایان بندی این پیرفت عمل می‌کند و مخاطب آماده می‌شود تا به بخش دیگر داستان وارد شود.

پیرفت 3 : خروزان به سمت کیومرث لشکرکشی می‌کند.


[TD valign="top"] 1- به گیتی نبودش کسی دشمنا
2- به رشک اندر آهرمن بدسگال
3- یکی بچه بودش چو گرگ سترگ
4- جهان شد بران دیو بچه سپاه
5- سپه کرد و نزدیک او راه جست
6- همی گفت با هر کسی راز خویش
[/TD]
[TD valign="top"] [/TD]
[TD valign="top"] مگر در نهان ریمن آهرمناI
همی رای زد تا بیاگند یالA
دلاور شده با سپاهی بزرگI
ز بخت سیامک، چه از بخت شاهI
همی تخت و دیهیم کی شاه جستA
جهان کرد یکسر پرآواز خویشAD
(فردوسی، 1389: 23)
[/TD]
انجمن رمان نویسی
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : "ASHOB"

"ASHOB"

کاربر اخراج شده
کاربر اخراج شده
تاریخ ثبت‌نام
2020-05-16
نوشته‌ها
2,956
لایک‌ها
24,077
امتیازها
88
محل سکونت
زیر آوار آسمان 🌪️
کیف پول من
7,839
Points
19
این بخش از روایت فردوسی در واقع همان گزاره 4A در پیرفت چهارم روایت بلخی است. در این بخش از روایت شاهنامه ابوعلی بلخی، خروزه به کیومرث متعرض می‌شود. این گزاره با گشتار کمی- افزایشی (انبساط) طولانی تر شده است و فردوسی از نظر مضمون و محتوا چیزی را به داستان افزوده است که در پیش‌متن نبوده است. فردوسی مانند یک داستان پرداز دقیق، ابتدا به معرفی اهریمن و فرزندش خروزان می‌پردازد (1I،2I) و پس از آن لشکرکشی را جایگزین تعرض می‌کند زیرا تعرض کردن موجودی چون اهریمن به کیومرث، رنگ و بوی اسطوره ای دارد و این تعرض در جهت اسطوره‌زدایی به صورت لشکرکشی در روایت فردوسی نمود یافته است. با بیان لشکرکشی خروزان، راوی زمینه را آماده کرده است تا رو به رویی خروزان و سیامک را به صورت یک نبرد توصیف کند. علاوه بر این افزودن گزاره 6AD و بیان کنش گفتگویی دیو، به نمایشی تر شدن داستان کمک می‌کند.

پیرفت 4: نبرد سیامک و خروزان

1-گیومرت آگاه نبود که تخت مهی را جزو شاه بودI .

2-سروش بسان پریی پلنگینه پوش آمدA.

3-به او این راز را گفت که دشمن چه سازد همی با پدرAD.

4-سخن به گوش سیامک رسیدI.

5-دل شاه بچه به جوش آمدAP.

6-سپاه انجمن کرد و بگشاد گوشA.

7-بپوشید تن را به چرم پلنگA.

9- که جوشن نبُد خود، نه آیین جنگV.


[TD valign="top"] 8-پذیره شدش دیو را جنگجوی
9-سیامک بیامد بر*ه*نه تنا
10-بزد چنگ وارونه دیو سیاه
11-فگند آن تن شاهزاده به خاک
[/TD]
[TD valign="top"] [/TD]
[TD valign="top"] سپه را چو روی اندرآمد به رویA
برآویخت با دیو آهرمناA
دو تا اندر آورد بالای شاهA
به چنگال کردش کمرگاه چاکA
[/TD]
انجمن رمان نویسی
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : "ASHOB"

"ASHOB"

کاربر اخراج شده
کاربر اخراج شده
تاریخ ثبت‌نام
2020-05-16
نوشته‌ها
2,956
لایک‌ها
24,077
امتیازها
88
محل سکونت
زیر آوار آسمان 🌪️
کیف پول من
7,839
Points
19
12-سیامک به دست خروزان دیو کشته شدI

(فردوسی، 1389: 23-24)

در هیچ یک از متون و روایات باز مانده، سیامک با خروزان نبرد نمی‌کند و این کیومرث است که با اهریمن رو به رو می‌شود. در همه این روایات مرگ کیومرث نتیجه این نبرد است. بر پایه روایت‌های پهلوی، تازش اهریمن به جهان اورمزدی، گاو نخستین را از پای در می آورد. روان گاو یکتاآفرید به ماه پایه و خورشید پایه رفته از اورمزد می پذیرد که نطفه اش در ماه پالوده شده، نسل دام ها و چهارپایان از او پدید آید. در دومین تازش، اهریمن با خود اندیشید که همه مینوهای اهورایی را جز کیومرث ناتوان کرده است. پس استویداد (دیو مرگ) را با هزاران درد و بیماری برای نابودی او فرستاد اما تقدیر خدایی بر این بود که او این تاختن را سی زمستان پس از اندر آمدن اهریمن تاب بیاورد (زادسپرم، 7:1366). بر پایه روایت بیرونی آفریدگار، کیومرث را به سمت اهریمن می فرستد. کیومرث بر او چیره شده و سوار بر او گرد جهان می چرخد. اهریمن در مورد بیمناک ترین و خوف انگیزترین چیز از کیومرث می پرسد. کیومرث پاسخ می‌دهد آن هنگام که به دروازه دوزخ می‌رسد، هراس، او را فرا می‌گیرد. پس اهریمن او را به در دوزخ می رساند. چموشی می‌کند و کیومرث را بر زمین می زند. از او می پرسد که از کدام بخش از بدنش شروع به خوردن کند. کیومرث پای خود را انتخاب می‌کند. اما برخلاف خواست او اهریمن از سر کیومرث شروع به خوردن می‌کند (بیرونی، بی‌تا: 99). مقدسی نیز کشته شدن کیومرث را به دست اهریمن می‌داند اما به جزئیات آن اشاره ای نمی‌کند (مقدسی، 321:1374). در روایت بلخی درگیری میان کیومرث و فرزند اهریمن به نام خروزه رخ می‌دهد. خروزه به دست کیومرث کشته می‌شود. اهریمن به خداوند از دست کیومرث تظلم می‌کند. خداوند خواست که کیومرث را قصاص کند. پس عذاب های دنیا و آخرت را به او نشان داد تا این که کیومرث به مرگ مشتاق شد. در این حال خداوند او را کشت (بیرونی، بی‌تا:100). بر پایه روایت‌های کهن نیز کیومرث پس از بیدار شدن از خوابی که اورمزد در برابر تازش انگره مینو بر او فراز کرده بود، چون همه جهان را تاریک و انباشته از جانوران آزاردهنده دید، مرگ را پذیرفت و اندیشید که از جهانی پر درد، راهی جهانی بی هیچ دشواری خواهد شد. با خود گفت که مردم از تخمه من خواهند بود، چه بهتر که کرفه (ثواب) کنند (فرنبغ دادگی، 53:1369 و زادسپرم، 37:1366-36).

انجمن رمان نویسی
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : "ASHOB"

"ASHOB"

کاربر اخراج شده
کاربر اخراج شده
تاریخ ثبت‌نام
2020-05-16
نوشته‌ها
2,956
لایک‌ها
24,077
امتیازها
88
محل سکونت
زیر آوار آسمان 🌪️
کیف پول من
7,839
Points
19
بر این اساس روایت بلخی در این بخش از دو جهت با روایت‌های پهلوی موجود قابل سنجش است. نخست این که کیومرث پس از دیدن عذاب ها و بدی ها و تاریکی ها به مرگ مشتاق می‌شود. دیگر این که در هر دو روایت کیومرث به مرگ طبیعی از دنیا می رود. اما روایت بلخی از دو حیث با روایت فردوسی نیز سنجش‌پذیر است. در روایت شاهنامه، برخورد و درگیری میان خروزان پسر اهریمن و سیامک پسر کیومرث صورت می پذیرد و این سیامک است که به دست خروزان کشته می‌شود و نه کیومرث. حذفِ مشی و مشیانه از داستان کیومرث و معرفی سیامک به عنوان فرزند کیومرث از یک سو و توجه فردوسی به استحکام محور طولی داستان های شاهنامه عامل اصلی این دگرگونی است. بر مبنای روایت بلخی، از زایش هفتم مشی و مشیانه، سیامک و فرواک به وجود می آیند و در اثر همخوابگی این خواهر و برادر هوشنگ زاده می‌شود. از یک سو این نسبت میان هوشنگ و سیامک به دلیل پر رنگ بودن نقش هوشنگ به عنوان یکی از پادشاهان پیشدادی اهمیت دارد و از دیگر سوی روایت ازدواج محارم (مشی و مشیانه، سیامک و فراواک) با نظام ارزشی و اعتقادی او سازگار نیست بنابراین ابتدا با گشتار برش، مشی و مشیانه و فراواک از داستان حذف می‌شوند و سپس شخصیت سیامک در شاهنامه نسبت به پیش‌متن، در جایگاه بهتری قرار می‌گیرد و به عنوان فرزند کیومرث معرفی می‌شود.

نحوه رویارویی با اهریمن نیز در شاهنامه با دیگر روایات متفاوت است. فردوسی با بیان لشکرکشی خروزان در پیرفت پیشین، زمینه را برای یک رویارویی نبرد گونه فراهم کرده است. در این بخش نیز با گشتار انبساط مواجه می‌شویم. فردوسی با افزایش محتوایی در پنج گزاره به توصیف نبرد سیامک با خروزان می‌پردازد (7A،8A،9A ،10A،11A) و سعی می‌کند تا فضای داستان را به سوی حماسی شدن پیش ببرد. از سوی دیگر دقیق‌تر شدن نبرد میان خروزان و سیامک، داستان را قابل باورتر می‌کند.

پیرفت 5 : سوگواری کیومرث بر سیامک


[TD valign="top"] 1-چو آگه شد از مرگِ فرزند شاه
2-فرود آمد از تخت ویله کُنان
3-دو رخساره پر خون و دل سوگوار
4-خروشی بر آمد ز لَشکر به زار
5-همه جامه ها کرده پیروزه رنگ
[/TD]
[TD valign="top"] [/TD]
[TD valign="top"] شاه ز تیمار گیتی بر او شد سیاهAP
زنان بر سر و گوشت شاهان کنانA
دژم کرده بر خویشتن روزگارAP
کشیدند صف بر در شهریارA
دو چشم ابر خونین دو رخ بادرنگ
[/TD]
انجمن رمان نویسی
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : "ASHOB"

"ASHOB"

کاربر اخراج شده
کاربر اخراج شده
تاریخ ثبت‌نام
2020-05-16
نوشته‌ها
2,956
لایک‌ها
24,077
امتیازها
88
محل سکونت
زیر آوار آسمان 🌪️
کیف پول من
7,839
Points
19
برفتند با سوگواری و دردA

6-نشستند سالی چنین سوگوارA

(فردوسی، 1389: 25-24)

این پیرفت در هیچ یک از روایت‌های بازمانده یافت نمی‌شود. بر مبنای متون برگرفته از خدای‌نامه‌ها و متون پهلوی مانند بندهش، این کیومرث است که در نبرد با اهریمن می میرد و پس از او انسان دیگری بر روی زمین نیست تا سوگواری کند. از خون کیومرث درختی می روید و از آن درخت، نسل بشر ادامه می‌یابد. بار دیگر فردوسی مضمونی را به داستان می افزاید که در پیش‌متن او و سنت پیشین او موجود نیست؛ بنابراین گشتار انبساط، عامل اصلی اضافه شدن این پیرفت به داستان است. فردوسی در گزاره‌هایی که حاوی کنش روانشناختی است (1AP،3AP) با بیان کنش های عاطفی شخصیت‌ها، موجب دراماتیک تر شدن داستان می‌شود. از سویی دیگر پیروی از سنت عزاداری بر مردگان در ذهن فردوسی باعث می‌شود تا برای اقناع ذهن مخاطب، این پیرفت به داستان افزوده شود. علاوه بر این یک سال سوگواری بر سیامک، توسط کیومرث و اطرافیانش، جایگاه مهم سیامک را نشان می‌دهد و این گونه بار دیگر شخصیت او ارزش‌گذاری می‌شود و در جایگاه بهتری نسبت به پیش‌متن قرار می‌گیرد. این جایگاه در شاهنامه آن چنان است که پس از مرگش یک سال برای او سوگواری می‌شود.

پیرفت 6: سروش پیام کردگار را می آورد.

1-پیام آمد از داور کردگارI


[TD valign="top"] 2-درود آورنده ش خجسته سروش
سپه ساز و بر کش به فرمان من
از آن بد کُنش دیو، روی زمین
3-کی نامور سر سوی آسمان
4-بدان برترین نام یزدانش را
[/TD]
[TD valign="top"] [/TD]
[TD valign="top"] کزین بیش مخروش و بازآر هوش
برآور یکی گَرد از آن انجمن
بپرداز و پردخته کن دل ز کینAD
برآورد و بدخواست بر بدگمان A
بخواند و بپالود مژگانش را AD
[/TD]
انجمن رمان نویسی
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : "ASHOB"

"ASHOB"

کاربر اخراج شده
کاربر اخراج شده
تاریخ ثبت‌نام
2020-05-16
نوشته‌ها
2,956
لایک‌ها
24,077
امتیازها
88
محل سکونت
زیر آوار آسمان 🌪️
کیف پول من
7,839
Points
19
5-به کین سیامک شتافتA

(فردوسی، 1389: 25)

این پیرفت نیز در مسیر تغییر داستان در روایت فردوسی، به داستان بر اثر اعمال گشتار انبساط و افزودگی محتوایی، افزوده می‌شود. این دومین باری است که سروش به سراغ کیومرث می‌آید. بار نخست هنگام لشکرکشی خروزان در پیرفت سوم، کیومرث از طریق سروش از هجوم اهریمن آگاه می‌شود. در این پیرفت، سروش از جانب پروردگار پیامی برای کیومرث می آورد. در واقع با افزودن این بخش به داستان، کیومرث نسبت به پیش‌متن در جایگاهی برتر قرار می‌گیرد و شخصیتی پیامبرگونه می‌یابد که خداوند از طریق سروش با او در ارتباط است (ارزشگذاری دوباره). کیومرث نیز پیش از شتافتن به کین سیامک با پروردگار خویش راز و نیاز می‌کند (3A،4AD)

پیرفت 7: معرفی هوشنگ


[TD valign="top"] 1-سیامک خجسته یکی پور داشت
2-گرانمایه را نام هوشنگ بود
[/TD]
[TD valign="top"] [/TD]
[TD valign="top"] که نزد نیا جای دستور داشتI
تو گفتی همه هوش و فرهنگ بودI-E
[/TD]
3-به نزد نیا یادگار پدر بودI

4-نیا پروریده مرو را به برA


[TD valign="top"] 5- نیایش به جای پسر داشتی
[/TD]
[TD valign="top"] [/TD]
[TD valign="top"] جز او بر کسی چشم نگماشتیA
(فردوسی، 1389: 25)
[/TD]
انجمن رمان نویسی
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : "ASHOB"

"ASHOB"

کاربر اخراج شده
کاربر اخراج شده
تاریخ ثبت‌نام
2020-05-16
نوشته‌ها
2,956
لایک‌ها
24,077
امتیازها
88
محل سکونت
زیر آوار آسمان 🌪️
کیف پول من
7,839
Points
19
شاهنامه تنها متنی است که بر اساس آن هوشنگ با اهریمن نبرد می‌کند و در زمان حیات کیومرث، انتقام سیامک گرفته می‌شود. این پیرفت نیز با گشتار انبساط به داستان اضافه می‌شود. فردوسی مانند داستان‌پردازی دقیق، پیش از بیان کنش های هوشنگ، در این پیرفت شخصیت‌پردازی می‌کند و هوشنگ را به مخاطب معرفی می‌کند. از آنجا که قرار است هوشنگ در ادامه داستان از دیو انتقام گیرد، راوی او را با ویژگی‌هایی چون با هوش و فرهنگ و خجسته یاد می‌کند. از سوی دیگر گزاره 5A نشان‌دهنده آن است که هوشنگ پس از کیومرث جانشین او خواهد شد. استحکام ر*اب*طه طولی داستان کیومرث با داستان هوشنگ، کارکرد دیگری است که با تغییر داستان در این بخش حاصل می‌شود. در پی ارزشکاهی شخصیت کیومرث در پیرفت های پیشین، شخصیت هوشنگ نیز ارزشکاهی می‌شود. کیومرث در متونی چون اوستا و بندهش و دیگر متون پهلوی، نخستین انسان است. انسان نخستین در اساطیر آفرینش، انسانی نیمه خداست یا نسبی خدایی دارد. او فرزند خدایان است یا لااقل از خاستگاهی فرامادی و خدایی (مثلاً بهشت) بر آمده است (قائمی، 12:1391). این جایگاه کیومرث در سیرالملوک ها نیز راه می‌یابد. چنان که پیش از این در روایت بلخی، کیومرث از بهشت می‌آید. از سوی دیگر در همین متون، هوشنگ به عنوان نخستین پادشاه و با لقب پرذاتَ معرفی می‌شود. با تنزل جایگاه کیومرث در شاهنامه نسبت به پیش‌متن آن، کیومرث به عنوان نخستین پادشاه معرفی می‌شود و هوشنگ از جایگاهش در پیش‌متن شاهنامه تنزل می‌یابد.

پیرفت 8: هوشنگ انتقام سیامک را می‌گیرد.

1-کیومرث آن گرانمایه هوشنگ را بخواندA

2- همه گفتنی ها بدو باز گفت


[TD valign="top"] که من لشکری کرد خواهم همی
تو را بود باید همی پیشرو
[/TD]
[TD valign="top"] [/TD]
[TD valign="top"] خروشی برآورد خواهم همی
که من رفتنی ام، تو سالار نوAD
[/TD]
3-سپاهی با گیر و گندآوری فراهم کردA


[TD valign="top"] 4-پس پشت لشکر گیومرت شاه
5-بیامد سپه دیو بی ترس و باک
6-ز هرای درندگان چنگ دی
[/TD]
[TD valign="top"] [/TD]
[TD valign="top"] نبیره به پیش اندرون با سپاهI
همی بآسمان بر پراگند خاکA
شده سست وز خشم گیهان خدیوI
[/TD]
7-بهم بر فتادند هر دو گروهA


[TD valign="top"] 8-بیازید چون شیر هوشنگ چنگ
9-کشیدش سراپای یکسر دوال
10-به پای اندر افگند و بسپَرد خوار
[/TD]
[TD valign="top"] [/TD]
[TD valign="top"] جهان کرد بر دیو نستوه تنگA
سپهبد برید آن سر ناهمالA
دریدش برو چرم و برگشت کارA
(فردوسی، 1389: 25)
[/TD]
در این پیرفت، برخورد هوشنگ با دیوان در قالب نبردی نظامی به تصویر کشیده شده است. این پیرفت، رویدادی است که با گشتار انبساط در مسیر تغییرات پیشین به داستان اضافه شده است. علاوه بر این توصیف صح*نه نبرد عاملی است تا داستان در عین هیجانی‌تر شدن، اندکی به سمت حماسه پیش رود. هوشنگ در لباس یک پهلوان سر از تن دیو جدا می‌کند و به عنوان قهرمان داستان، انتقام پدر خویش را می ستاند.

پیرفت 9: کیومرث می میرد.


[TD valign="top"] 1-چُن آمد مرآن کینه را خواستار
2-برفت و جهان مُردری ماند از اوی
3-جهان فریبنده و گرد گرد
4-جهان سر بسر چون فسانه است و بس
[/TD]
[TD valign="top"] [/TD]
[TD valign="top"] سرآمد گیومرت را روزگارI
نگر تا که را نزد او آبرویMa
ره سود بنمود و خود مایه خوردMa
نماند بد و نیک بر هیچ کسMa
(فردوسی، 1389: 25)
[/TD]
انجمن رمان نویسی
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : "ASHOB"

"ASHOB"

کاربر اخراج شده
کاربر اخراج شده
تاریخ ثبت‌نام
2020-05-16
نوشته‌ها
2,956
لایک‌ها
24,077
امتیازها
88
محل سکونت
زیر آوار آسمان 🌪️
کیف پول من
7,839
Points
19
مرگ کیومرث در پایان داستان بهانه ای است تا راوی با گنجاندن سه گزاره پندی (2Ma،3Ma،4Ma) از داستان نتیجه گیری اخلاقی کند. این نوع برخورد با داستان کیومرث در هیچ متنی پیش از شاهنامه سابقه ندارد و فردوسی نخستین راوی است که سعی می‌کند با تغییر مسیر داستان، ذهن مخاطب را با یک یا چند نکته اخلاقی و پندآموز درگیر کند.

بر خلاف روایت‌های بازمانده که داستان کیومرث با ادامه نسل بشر به پایان می‌رسد، در روایت فردوسی ستاندن انتقام از دیو و مرگ کیومرث، یک پایان بندی منطقی و نمایشی را در برابر مخاطب خود به تصویر می کشد. باز ماندن هوشنگ نیز این آمادگی را برای مخاطب فراهم می‌کند که منتظر داستان هوشنگ باشد؛ بنابراین فردوسی با اعمال گشتار انبساط، با هدف تعلیم و پنددهی به مخاطب، این پیرفت را به داستان می افزاید.



نتیجه

- داستان کیومرث در شاهنامه، نسبت به متون پیش از آن در وهله نخست منبسط شده است. گشتار انبساط مهمترین عامل طولانی‌تر شدن داستان در روایت فردوسی است. نمایشی تر شدن داستان، حماسی تر شدن رویدادها و شخصیت پردازی، مهمترین عواملی است که راوی در شاهنامه به سبب آن، به طولانی تر کردن داستان دست زده است. این انبساط به دو شیوه اعمال شده است. نخست به صورت انبساط یکی از پیرفت های مشترک میان شاهنامه و متون پیشین و دیگر به شکل افزودن پیرفت هایی اضافه بر متون دیگر.

- گشتار کمی- کاهشی از نوع برش، نیز در روایت فردوسی تأثیرگذار است. ناهمخوانی برخی رویدادها با نظام اعتقادی مخاطب فردوسی عامل اصلی اعمال این گشتار در شاهنامه است. همانند ازدواج مشی و مشیانه که بر پایه آن همه نسل بشر از عملی ناپسند به وجود آمده‌اند. بر پایه همین گشتار شخصیت فراواک خواهر همزاد سیامک نیز حذف شده است و با ورود شخصیت هوشنگ به داستان کیومرث، استحکام طولی داستان کیومرث با داستان هوشنگ را قوی‌تر می‌شود.

- شخصیت کیومرث در شاهنامه نخست با گشتار ارزشکاهی از جایگاه نخستین بشر و موجودی نیمه خدایی به نخستین پادشاه و آفریده‌ای کاملاً زمینی و انسانی تبدیل شده است. برای جبران این کاهش ارزش، کیومرث در ادامه داستان، شخصیتی پیامبرگونه معرفی می‌گردد. این دگرگونی در شخصیت کیومرث، موجب می‌شود تا داستان برای مخاطب شاهنامه قابل‌باورتر باشد.

انجمن رمان نویسی
 
انجمن رمان نویسی دانلود رمان
امضا : "ASHOB"
بالا