عقربه باز پشت دستم را می گزد که قرار نزدیک است
لحظه های به بار آمدن شاخه ی انتظار نزدیک است
مرتضی آخرتی
عاشق آنست که فکر سر و سامانش نیست
پیرهن گر به تنش هست گریبانش نیست
نادم لاهیجی
عاشق اگر بیند ستم، کی شکوه از یارش کند
بلبل نمی رنجد ز گل، هر چند آزارش کنند
فایض ابهری
انجمن رمان نویسی
دانلود رمان