...نباشم چیکار میکنی؟
هویار: بلدم به دیوار خودم تکیه کنم.
لبانش به پوزخند کِش میآید چشم میگیرم، تصورش هم دردناک است ر*اب*طهمان ر*اب*طهی با دَوامی بود. بود؟ اَفکارم را پس میزنم و با تُنِ صدای ملایمی میگویم:
- میری بیرون؟ با دنیا هماهنگ کنم آماده میشم میام.
#نَئِد
#تَبَسُّم.جیم
#انجمن_تک_رمان