...می زند.
دست هایش، اهسته از زیر سرش بیرون می ایند و مرا در بَر می گیرند. چشم می بندم و می گذارم برای یک بار هم که شده این کار احمقانه ی حال خوب کن، روحم را نوازش کند.
#موقعیت_صفر
#زینب گرگین
#انجمن_تک_رمان
🙂🖤
گفته بودی که کجا؟ کی؟ چه زمانی افتاد؟
گفته بودم که نمی دانم!
دیدمش،
بغض داشت،...