Usage for hash tag: پارت_۲۰

ساعت تک رمان

  1. mahva

    درحال تایپ رمان کایان| mahva کاربر انجمن تک رمان

    #پارت_۲۰ حسین با تعجب می‌پرسد: - یعنی چی؟ چی به این سادگی نیست؟ پدر چند قدم در کوچه راه می‌رود و می‌گوید: - قصه‌اش مفصله. منتظرم بره تا با تو و مامانت حرف بزنم. فعلا بیا تو... . حسین حرف پدرش را قطع می‌کند و می‌گوید: - نه؛ می‌خوام برم بهشت زهرا، دلم برای محسن تنگ شده. پدر نچی می‌کند. - میگم...
بالا