خوش آمدید!

با عضویت در انجمن تک رمان از مزایای(چاپ کتاب،منتشر کردن رمان و...به صورت رایگان، خدمات ویراستاری، نقد و...)بهرمند شوید. با ما بهترین‌ها را تجربه کنید.☆

همین حالا عضویتت رو قطعی کن!
  • انجمن بدون تغییر موضوع و محتوا به فروش می رسد (بعد از خرید باید همین روال رو ادامه بدید) در صورت توافق انتشارات نیز واگذار می شود. برای خرید به آیدی @zahra_jim80 در تلگرام و ایتا پیام بدید

ساعت تک رمان

  1. M

    درحال تایپ چَشم‌زخم خورده|اثر vahedi کاربر انجمن تک رمان

    ...آروم لپای سفت و موچ شدش رو کشیدم و گفتم: - من‌که گفتم می‌خوام کمکت کنم عشق دایی! فاطمه دیگه چیزی نگفت و ل*ب ورچید. دختر هم ریز ریز می‌خندید به این حرفای دایی و خواهرزاده‌ای. البته که فاطمه سریعاً به مامانش گفت و تا بزرگسالیش همش برام تجدید خاطره‌ش می‌کرد. #چشم_زخم_خورده #فاطمه_واحدی...
  2. M

    درحال تایپ چَشم‌زخم خورده|اثر vahedi کاربر انجمن تک رمان

    ...و شلوغه و اتفاق‌های اصلی بعد از فوت پدرش میوفته. از هزاران منجلاب و بدبختی که بعد از فوت پدرش براش میوفته میگه تا برسه به لحظه موعود و اصلی‌ترین اتفاق. سخت‌ترین و تلخ‌ترین و دردناک‌ترین چیزی که می‌تونه باعث آرامش خودش ولی آزار خانوادش بیوفته... . #چشم_زخم_خورده #فاطمه_واحدی #انجمن_تک_رمان
بالا