...نگاه کردم، ایلارم بعد اون اتفاق به کل تغییر کرد! نگاهم رو به مسیر ی که خان ازش گذشته بود دادم، چرا این قدر عصبی بود؟!
_☆_☆_☆_☆_☆_☆_☆_☆_☆_
#اترین
داشتم عروسکام رو مرتب می کردم که صدای داد مانندی شنیدم، رعشه ای بر اندامم افتاد،
مو قرمزیم رو برداشتم و لباسی که براش دوخته بودم رو تنش کردم، زشت...